نام پدر : رمضانعلی
تاریخ تولد :1347/03/01
تاریخ شهادت : 1366/02/06
محل شهادت : بانه

وصیت نامه

1-    ... گرچه چشم ها و دستها و پاها و قلب و سینه و سرم را از من گرفته اند اما یک چیز را نتوانسته اند بگیرند ، آن ایمان و هدفم است که عشق به الله و معشوقم و به مطلق جهان هستی و عشق به شهادت و عشق به امام و اسلام است .
2-    پدر و مادر عزیزم ! خود را برای تحمل رنجها و مصیبت ها و ناکامیها و نا روائیها آماده سازید و دل قوی دار که مادرم [یکتا] و پشتیبان و نگهبان شماست و تنها اوست که شما را از دشمنان نجات می بخشد عاقبت شما را به خیر می گرداند و دشمنان شما را به انواع عذابها و شکستها دچار می کند.
3-    .... اگر می خواهید در مقام و منزلت شما خللی وارد نشود هیچگاه زبان به شکایت نگشائید و آنچه را که از قدر و منزلت الهی شما می کاهد به زبان نیاورید .
4-    و تو ای خواهر عزیزم ! تو با حجاب سیاهت دل دشمن را [کور و ذلیل] می کنی و نمی گذاری خون شهیدان اسلام پایمال شود .

زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

علی اکبر عبدالرحیمی ـ شاهرخ

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

1347 ـ فیروز آباد استان فارس

3- نام و شغل پدر :

رمضانعلی ـ کارمند

4- نام و شغل مادر:

سکینه کیائی تنکابنی ـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

6فرزند ـ چهارمین

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

مذهبی- از لحاظ اقتصادی در سطح متوسط داشتند   

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ): ــــــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

فرخی بلده ـ قلعه گردن ـ تنکابن

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

ابن سینا بلده ـ تنکابن

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

قلعه گردن ـ جلال ال احمد ـ سال اول دبیرستان ـ تنکابن

دبیرستان توحید ـ قروه در استان کردستان ـ سال دوم و سوم تجربی

مدرسه خرم آباد ـ تنکابن

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ــــــــــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

سال چهارم دبیرستان بود که به شهادت رسیدند .

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ــــــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ــــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

با آن ها مهربان بود و به آن ها احترام می گذاشت

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ــــــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ــــــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ــــــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه : ــــــــــــــ

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد : ــــــــــــــ

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ــــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه :

بسیج

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن :

یکبار ـ کشاله ران

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد :

شلمچه

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

بانه ـ 6/2/66

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

13/2/66 ـ بلده سفلی ـ تنکابن

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

خصوصیات اخلاقی شهید: شوخ طبع، خوش رو، شجاع، چالاک، پرانرژی  و اهل نماز

مادر شهید می گوید: پسرم به  بچه هایی که قشر ضعیف جامعه بودند  یا پدر و مادر نداشتند علاقه زیادی داشت ، سعی می کرد پیش آن ها خیلی رعایت کند ، وقتی هم  وارد حیاط می شد جلو بچه هایی که مادر نداشتند ، مرا به اسم صدا می زد  وقتی  که شب می شد می آمد از من عذر خواهی می کرد  ومی گفت:« مادر مرا ببخش به خاطر این که بچه هایی که مادر ندارند ناراحت نشوند شما را اینگونه صدا زدم» بعد از شهادت شهید شهرزاد کشاورزی ایشان آمدند پیش من که می خواهم بروم جبهه ، گفتم شما یکبار رفتین وظیفه خودتان را انجام دادید ، گفت در هر صورت من خواهم رفت و سرش را روی زانو من گذاشت و گفت :« مادر آیا شما دوست داری پیش حضرت زینب و حضرت زهرا شرمنده باشید ؟» وقتی این حرف را زد گفتم برو خدا پشت پناهت باشد.


وصیت نامه

اسکن وصيت نامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد