نام پدر : سید مرتضی
تاریخ تولد :1341/03/06
تاریخ شهادت : 1364/05/05
محل شهادت : سیدکان(عراق)

وصیت نامه

بسم رب الشهدا
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ:(ای پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‌اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.
با درود سلام به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی و با درود و سلام برتمامی شهدای اسلامی از صدر اسلام تاکنون و با درود و سلام برتمامی رزمندگان پرتوان جبهه حق علیه باطل ای کسانی که ندای مرا میشوند تا زمانیکه دشمن نابود و مستضعفان از زیر سلطه ابر قدرت ها و فئودالهای جهانخوار بیرون نیامده و تا کربلا از بعثیان کافر رها نشود دست از هدفم برنمیدارم. ای ملت ایران ای ملت شهید پرور امروز در ایران جنگ است جنگ بین اسلام وکفر و در این شرایط از جنگ جبهه به ما جوانان نیازمند است و ما برای حفظ قوانین اسلام و قرآن و حفظ خون تمامی شهیدان که بر پای درخت بزرگ انقلاب ریخته شد باید به جبهه برویم و نگذاریم که دشمن به مقصد شوم خود برسد. پدر و مادر عزیز درست است که باید عصای پیری شما باشم و در مشکلات زندگی شما را یاری کنم حال که صدام جنایتکار و نوکرش داخلی شرق و غرب از هر طریقی میخواهند به مملکت اسلامی ما ضربه بزنند و در این شرایط از زمان نمیتوانم ساکت بشینم و جنایت آنان را تماشا کنم و من تا اخرین لحظه از عمرم از پا نخواهم نشست و پوزه تمامی مزدوران استکبار جهانی را به خاک می مالم و به آمریکا و تمامی نوکرانش ثابت کنم که با یک کشور کاملا اسلامی که فرموده امام خمینی با یک ارتش بیست میلیونی هیچ قدر نمیتواند درافتد به مقصد شوم برسد و دیگر... اشغال هیچ جا از جهان با یک چنین مملکتی را در سر نپروراند. پدر و مادرم اگر چه من جوان شما بود و شما آرزو داشتید که برای من عروسی کنید و یا زندگی جدیدی را برای تشکیل بدهید از شما می خواهم این شهادت مرا عروسی ام حساب کنید و باید خود را فانع کنید که من از علی اکبر عزیزتر نیستم علی اکبر خویش را داد تا اسلام بماند و قرآن حفظ شود. پدر ومادر عزیز در هر شب جمعه کمی حنا بر روی غم بمالید دیگر بیشتر از این وقت عزیزان و عزادارانی که در مراسم عزاداری من شرکت کردند...نمیگیرم و همه شما را بخدا میسپارم و از شا میخواهم که شعار همیشگی را فراموش نکنید. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار. والسلام و علیکم و رحمت ا... و برکاته
 

زندگی نامه

سیدحسین عباس‌زاده در سال 1341 در روستای سوته از دامان پدر و مادری مسلمان به دنیا آمد ایشان در هفت‌سالگی جهت کسب علم را یک دبستان سوته شد. ازآنجاکه روستای سوته فاقد مدرسه راهنمایی بود برای ادامه تحصیل با تحمل مشکلات فراوان دوره راهنمایی را با موفقیت پشت سر گذاشت و پس از آن برای اخذ دیپلم وارد هنرستان فنی بابل شد و با انگیزه فراوان موفق به اخذ مدرک دیپلم شد. البته در طی مرحله دبیرستان به علت بروز مشکلاتی 2 سال مجبور به ترک تحصیل شد. ایشان برای ادای وظیفه ملی و شرعی خود در سال 1362 به خدمت مقدس سربازی اعزام و پس از یک دوره آموزشی سه ماهه به جبهه‌های جنوب اعزام و در عملیات بزرگ بدر همدوش با سایر همسنگران شرکت کرد. برای آخرین بار بعد از مراسم شهید سید قاسم رضازاده از بستگان نزدیک ایشان بود از همه اعضای خانواده خداحافظی کرد و به غرب و شمال غربی عراق برای عملیات برون‌مرزی همراه با 15 تن دیگر از هم‌رزمانش در عمق خاک عراق در منطقه (سیدگان) اعزام شد.