*زندگی نامه شهيد شمسعلي عاشورایي بهنميري*
نام پدر: رجبعلي
با آمدنش تقويم سال 1329 را براي «رجبعلي و نساء» با شادماني رقم زد. خردسالي «شمسعلي» در كوچه پسكوچههاي «بهنمير» از توابع بابلسر، و در دامان پرمهر پدر و مادر خاطره شد.
به سبب شرايط نامساعد مالي آن زمان، تحصيلاتش به پايه ششم ابتدائي در دبستان «ابوذر غفاري» زادگاهش ختم ميشود.
او بعد از ترک نحصیل، حرفه دوچرخهسازي را در بابل پيش گرفت. مدّتي هم به كار قنّادي مشغول شد.
با گفتههاي برادرش «باقرعلي»، خلقوخوی او را اينگونه مرور ميكنيم: «به لحاظ خوشخلقي و گشادهروئي، در بين اعضاي خانواده از محبوبيت برخوردار بود. فردي متواضع و مهربان بود و سعي ميكرد رضايت خانواده را جلب كند. علاوه بر آن، با ديگران نيز رفتار حسنهاي داشت. او حجب و حیای خاصی داشت و به حقوق دیگران احترام میگذاشت. اهل غیبت نبود.»
شمسعلی كه قبل از انقلاب به تهران مهاجرت كرده بود، در روزهاي پرشكوه نهضت اسلامي ملت ايران، به جمع تظاهرات كنندگان پيوست و همپاي آنان فرياد تظلّم سر داد.
با پیروزی انقلاب و تشكيل كميته، به اين نهاد ملحق شده، مشغول به خدمت شد.
مسئوليت تعاون سپاه، مسئوليت كتابخانه عمومي و صندوق قرضالحسنه بهنمير، از ديگر خدمات ارزنده شمسعلی به شمار ميآيد.
برادرش «حسينعلي»، در اينخصوص ميگويد: «در اولين تشكيل جهاد، با كشاورزان همكاري صميمانهاي داشت و بدون دريافت وجه، به همراه جهادگران، به ياري آنان ميشتافت. علاوه بر آن، با اعتقاد به اينكه لازمه پايداري انقلاب، همكاري همگان جهت آبادسازي كشور و حفظ آن است، در تمامي كارهاي عامالمنفعه، از جمله ترغيب جوانان براي حضور در بسيج پيشقدم بود و نقش بهسزايي داشت.»
و سرانجام، شمسعلی در 5/10/1365 در شلمچه به فيض والاي شهادت نائل آمد. جسم مطهرش نيز با گذشت یازده بهار از تقويم روزگار، با وداع همسر و يادگارانش «نرگس، نجمه، راحله و علي»، در گلزار «سجاد محله» بهنمير به خاك سپرده شد.