نام پدر : هادی
تاریخ تولد :1332/02/09
تاریخ شهادت : 1367/03/04
محل شهادت : شلمچه

زندگی نامه

زندگی نامه شهید صمصام طور

 

فرزند: هادی

صمصام طور در اسفند 1332 در شهركياكلا (قائم شهر) به دنيا آمد. از همان دوران كودكي با رفتار متين و علاقه وي كه به مسايل مذهبي و علمي داشت رشد فكري و فرهنگي او در بين اطرافيان نمايان گشت.

صمصام در دوران دبيرستان علاوه بر درس يكي از فعال ترين دانش آموزان بود و رقابت نزديكي با خلبان شهيد احمد كشوري داشت. اين دو يار دوران نوجواني، بيشتر وقت خود را در راه بازسازي فكري و جسمي مي گذراندند.

با شركت در امتحان كنكور در رشه شيمي دانشگاه تهران پذيرفته شد ولي به علت وضعيت نامناسب مالي نتوانست به تحصيل ادامه دهد و ناچار به خدمت سربازي رفت.

بعد از سربازي با گذراندن دوره ي تكنيسن دام پزشكي در تهران به اداره دام پزشكي مازندران منتقل شد و پس از مدت كوتاهي به عنوان مسؤول نظارت در امر دارويي استان انتخاب شد.

در راهپيمايي هاي قبل از انقلاب، رهبري جوانان را در كياكلا بر عهده داشت و با شعرهاي مازندراني و هيجان انگيز خود، مردم را عليه نظام شاه مي شورانيد.

او حتي براي جلوگيري از اقدامات چماق به دستان شاه گشت هايي را براي حفظ امنيت شهر ايجاد كرده بود.

بعد از پيروزي انقلاب نقش ارزنده اي در ايجاد كميته ي محلي داشت و در برخورد با سازمان منافقين در منطقه شناخته شده بود.

در روزهاي حساس و سرنوشت ساز هجوم وحشيانه ي دشمن به سرزمين ايران اسلامي، رهسپار كردستان مظلوم شد و در قله هاي پر برف، مسؤوليت گردان روح الله را بر عهده گرفت. صمصام سپس به كربلاي خوزستان عزيمت كرد و در چند عمليات فرمانده گروهان و معاونت گردان انجام وظيفه نمود.

سرانجام در خرداد سال 67 در منطقه ي پاسگاه زيد با بال‌هاي سرخ به سمت معبود پرواز كرد.


وصیت نامه

وصیتنامه شهید صمصام طور

بسم الله الرحمن الرحیم

والعصر ان الانسان لفی خسر، الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر

سپاس و ستایش:

سپاس بیکران خداوند منان را که با نعمت انقلاب اسلامی و رهبری پیامبر گونه حضرت امام ما را که غرق شده در آرزوهای استعمار ساخته دنیا خواهی و رفاه طلبی بودیم به دنیای انسانیت و دردمند بودن و سوز داشتن و عشق و ایثار هدایت کرد.

شکر بی پایان خداوند بزرگ را که به ما توفیق درک عصر انقلاب اسلامی عنایت فرمود، و ما را از شام تن پرستی و خودخواهی به صبح ایثار و فداکاری و خداپرستی هدایت فرمود.

با درود به فرمانده کل جبهه های نبرد حق علیه باطل در سراسر جهان آقا امام زمان (عج) و نائب بزرگوار آن حضرت امام امت، قلب و روح و جان ما. و با سلام و صلوات به ارواح طیبه و طاهره پرندگان مهاجر، شهدای گلگون کفن که گمنام و بی توقع در خون تپیدند تا اسلام زنده بماند و قرآن حاکم باشد. با درود به همه رزمندگان جان بر کف، فداکارانی که درد شهیدان را در سینه و زخم آنها را بر پشت و شور آنها را بر سر و تفنگ آنها را در دست و دعایشان را بر لب، ایمان آنها را در جان دارند.

اگر چه شکرگزاری این همه نعمت عطا شده از جانب خداوند متعال از عهده زبان الکن و قلم قاصر خارج است اما از اینکه توفیق این حال و فرصت حضور در جبهه ها نصیب این حقیر شد این عنایت خداوند منان را بی نهایت سپاس گذارم.

زندگی شرافتمندانه

عزیزانم، شرافت و آزادگی و دینداری واقعی بی دردسر و بدون تحمل رنج و زحمت بدست نمی آید، باید سینه سیاه ظلمت شب را شکافت و به شب پرستان ظلم گرایی امان هجوم آورد برای اینکه سیاهی شب به دررود شفق باید بخون بنشیند.

این را خدمت همه آنهائی که می خواهند زندگی انسانی داشته باشند، از ستم ستمگران بیزارند، و به شرافت و آزادگی عشق می ورزند، و از سیاستهای منافقانه شرق و غرب خسته شده اند و طالب زندگی آزاد انسانی هستند عرض کنم قدرتهای استکباری سالیان دراز زندگی انسانی مردم جهان را جولانگاه تمایلات نفسانی و تقاضای ضد انسانی خود قرار دادند، از خونشان مکیدند و بر روی کالبد نیمه جان آنها کاخهای هزار و یک شب بنا نمودند، اینها از آنجائی که بنیاد نظام فکری و اجتماعی آنها زور و قدرتی است جز زبان اسلحه نمی فهمند. طریق آزادگی و دینداری:

باید وصیت نامه های آتشین نوشت، و بندهای پوتین را محکم بست و تفنگ را برداشت و از میان دریای خون عبور کرد، باید از همه تعلقات دنیائی ودلبستگیها و چسبندگیها و علائقی که انسان را روی زمین زنجیر می کند رها شد، باید به سراغ مرگ رفت، باید سینه سیاه شب را درید تا روشنائی روز را نظاره گر شد، راه آزادی و دینداری حقیقی، راه پر نشیب و فراز است، موانع و مشکلات فراوان دارد، برای طی این راه باید عاشق شد، و راه عاشق شدن این است که نخست باید دردمند بود، باید درد علی علیه السلام را در سینه غم زهرا سلام الله علیها را در جان سوز امام حسین علیه السلام را در عمق جان داشت و این درد وقتی که مایه الهی بگیرد می شود عشق.

الگو و اسوه در جهاد:

بله اگر می خوانیم که جهاد همه زندگانی حضرت علی علیه السلام می شود و بارها و بارها تا یک قدمی مرگ پیش رفته و در میان هزاران شمشیر برهنه قرار می گیرد، اما خم به ابرو نمی آورد که لذت هم می برد، و حضرت زهرا سلام الله علیها در سخت ترین شرایط سیاسی و اجتماعی عصر خود آن خطبه های آتشین را می خواند و نستوه و مقاوم می ایستد و از حق دفاع می کرد و امام حسین علیه السلام در سخت ترین شرایط سیاسی و نظامی و اختناق یزید بلندترین غزل زندگی را می خواند.

« انی لا اری الموت الا السعاده و لا الحیاه مع الظالمین الا بر ما ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی فیا سوف خذینی.»

همه از کیمیای عشق است، عشق رهائی مظلومین و محرومین از بند مستکبرین، عشق اقامه عدل است.

مسئولیت و وظیفه ما:

بله، امروز باید مسئولیت خود را بشناسیم، گرسنگان آفریقا یتیمان جنوب لبنان، قامت دو تا گشته پیرمردان و پیرزنان فلسطینی از فراغ فرزندان مردم مظلوم مصر و تونس و سودان همه به نفسهای گرم و بازوان پر توان ما چشم دوخته اند، که کی آنها را از بند مستکبرین نجات می دهیم. ما نمی توانیم به سرنوشت خود و جامعه خود و محرومین جهان بی تفاوت باشیم، امروز آمریکا با بسیج همه قدرتهای استکباری خارجی در منطقه دارد ما را به ذلت و خواری دعوت می کند، ولی شما با پایمردی سلحشوران اسلام، عزت اسلام و ذلت آمریکا و همه عذابش را می بینید.

ارزش انسان:

از طرف دیگر عزیزانم به فرموده علی علیه السلام ارزش انسان فقط بهشت است و لاغیر.

با توجه به کوتاهی عمر دنیا، رفاه و بهره مندی از لذائذ مادی دنیا هرگز برابر ارزش یک لحظه نه تمام عمر یک لحظه عمر انسان نیست عمر و زندگی انسان به بهشت می ارزد و بس. و بهشت عزیزانم مفت (رایگان) بدست نمی آید، باید در راه خدا تن به مشکلات داد (مرارت الدنیا، حلاوت الاخره و حلاوت الدنیا، مرارت الاخره) (از معصومین) بهشت در پوششی از رنج و زحمت قرار گرفته و باید از این پوششها عبور کرد تا به بهشت رسید، لذت جاوید آخرت را فدای لذت کوتاه مادی دنیا نکنید.

اطاعت امام امت:

گوش به فرمان امام باشید، و او را از جان اطاعت کنید، که وجود او نعمت است و در میان ما و در عصر ما. قدر خود را خوب بدانید و فرصت را غنیمت شمارید که آیندگان افسوس امروز را می خورند و هی می گویند ای کاش ما زمان امام خمینی بودیم و به فرمان او در جنگ اسلام و کفر شرکت می کردیم، همانطوری که ما حسرت عصر امام حسین (ع) را می خوریم، و می گوئیم ای کاش ما زمان آن حضرت می بودیم و هنگام بی وفائی مردم کوفه او را یاری می نمودیم، قدر امام عزیز را بدانید، و او را تنها نگذارید که اسیر حجاج بن یوسفها می شوید همدیگر را برای خدا دوست بدارید و غم خوار هم باشید، از متملقان و چاپلوسان دوری کنید، پرحرفان بی علم را از خود دور کنید، که آفت انسانیت هستند.

حفظ ارزشهای اسلامی:

تمام جانفشانی ها و خون دادنها برای حفظ ارزش های اسلام است،پاسدار ارزشهای اسلامی باشید، با فساد و فحشا و رفاه طلبی مخالفت کنید، که جولانگاه شیطان است، و آفت پرور علیه انقلاب.

مسجدها را پر کنید، و با داشتن جلسات قرآن و دعا روح و جان خود را از زنگها و رنگهای مادی بزدائید، تا بتوانید کلام حق را زود بگیرید، قانع باشید، تا آماده هر گونه فداکاری و ایثارگری باشید، گشاده رو و خوش برخورد باشید، (بر سر معیارهای اسلامی هرگز نرمش نشان ندهید که تمام خونها برای اسلام ریخته شده) در موقعی که مشکلات از هر سو به شما هجوم آورد، به خدا پناه ببرید، و هرگز از رحمت خدا ناامید نشوید، در موقع هر کاری خدا را حاضر ببینید، جز برای خدا برای احدی تعظیم نکنید. بجای اینکه سر را به دیوار بکوبید، و با دست به سینه بزنید، تفنگ را بدست بگیرید، و سنگرهای اسلام را پر کنید که امروز شمر زمان صدام است، و معاویه زمان حاکم های جنایت کار منطقه امروز حبعلی (علیه السلام) و درد امام حسین (علیه السلام) داشتن حضور در جبهه های اسلام علیه کفر است.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته- صمصام طور