*توصیه نامه شهید مهرداد طاهری*

 به خواهران توصیه می کنم حجاب خود را رعایت کنند؛چرا که به فرموده ی امام علی(ع) پوشیده و محفوظ داشتن زن مایه ی آسایش بیش تر و دوام زیبایی اوست.از ولی فقیه پیروی کنید تا جامعه ای موفق داشته باشید.حق الناس را که مانع استجابت دعاست رعایت کنید و نگذارید حق مظلومی ضایع شود.در نماز جمعه که مایه ی ارعاب دشمنان است شرکت کنید.                                        

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

مهرداد طاهری وسیه سری

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

14/6/1346، روستای وسیه سر، شهرستان سوادکوه

3- نام و شغل پدر :

فرج الله، دامدار

4- نام و شغل مادر:

تمنا بخشی، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

هشت فرزند، فرزند دوم

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

به مسایل دینی و حضور در مسجد علاقه مند بود به موقع نماز خود را می خواند و روزه می گرفت دائماً در خدمت اسلام بود.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه – نام فرد آموزش دهنده ): ــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود):

از تولد تا پایان دوران ابتدایی در روستای وسیه سر شهرستان سوادکوه و بعد آن به قائم شهر آمدند.

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

مدرسه شهید آیت روستای وسیه سر شهرستان سوادکوه

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

مدرسه 17 شهریور قائم شهر

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

دبیرستان دکتر علی شریعتی، رشته تجربی قائم شهر

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

بله، در کارهای کشاورزی و دامداری کمک کار پدر و مادر بود.

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

دیپلم ، ــــــــــــ

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام داد

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی :

از تاریخ 18/11/65 تا 4/3/67 در منطقه جنوب شلمچه گردان توپخانه لشکر 25 کربلا با مسئولیت دیدبان که به علت شهادت از ادامه خدمت بازماند.

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

رفتارش با پدر و مادر بسیار خوب و صمیمی بود. علاقه زیادی به مادرش داشت و در کارهای کشاورزی و دامداری یار و یاورشان بود.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ــــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ــــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ــــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

به همه نهادها و ارگان های انقلابی علاقه مند بود خصوصاً سپاه و دوست داشت بعد از سربازی در سپاه استخدام شود.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد : ــــــــــــ

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه : دیده بان

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

مورخ 4/3/67 در عملیات پاتک دشمن در منطقه شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

بعد 8 سال مفقودیت  در گلزار شهدای روستای وسیه سر شهرستان سوادکوه به خاک سپرده شد.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

پدر و مادر شهید می گویند : از نظر درسی بسیار  باهوش و درس خوان بود. از لحاظ تمیزی، نظافت خیلی حساس بود. رفتارش با فامیلان و همسایگان خیلی خوب بود و هیچ مشکلی در ارتباط با آن ها نداشت. اوقات فراغت اش را با کار کشاورزی و دامداری و مطالعه سپری می کرد. در مراسمات مذهبی حضور داشت. پیرو خط ولایت فقیه بود. عشق و علاقه زیادی به شهادت داشت و می گفت: اگر روزی من شهید شدم، شما باید راه مرا ادامه دهید و هیچ وقت سنگر را خالی نگذارید.

مادر شهید از خاطرات جبهه به گفته خود شهید می گوید: یک روز ما همه بچه ها داخل سنگر بودیم یکی از بچه ها گفت: من می خواهم بروم بیرون آب بخورم کسی  آب می خورد برایش بیاورم ؟ که بعد از رفتن به بیرون مورد اصابت گلوله قرار گرفت و شهید شد.