نام پدر : آقاجان
تاریخ تولد :1331/03/04
تاریخ شهادت : 1361/03/15
محل شهادت : رامسر(جنگلهای دالخانی)

زندگی نامه

a«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

قنبر اشکور چورتی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

4/3/1331 ،روستای گانکسر رامسر

3- نام و شغل پدر :

آقاجان، کشاورز

4- نام و شغل مادر:

بانو اشکور چرتی ، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

سه برادر، پنج خواهر. فرزند سوم

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

منصور- برادرشهید: یک آدم بسیار متدین و نماز خوان بود. هیچ موقع نماز و روزه اش قضا نمی شد و مخلص خدا و پیغمبر و ائمه اطهار بود. می گفت:« نماز و روزه تان را هیچ وقت ترک نکنید. چشم به ناموس مردم نداشته باشید.» عاشق نماز و روزه بود. در عزاداری امام حسین کوتاهی نمی کرد. آن زمان نماز جمعه همیشه شرکت می کرد.

حسین - برادرشهید: هیچ وقت نمازش قضا نمی شد. نمازش را در مسجد می خواند. هم کار می کرد و هم روزه  می گرفت.

عفت- خواهرشهید: در نماز جمعه شرکت می کرد ما را هم همراه خود می برد و در دعای کمیل شرکت می کرد. همیشه یک قرآن کوچک توی جیبش بود. به زیارت امام رضا می رفت.

اشرف -خواهرشهید: نماز واجب و نماز شبش قضا نمی شد و بیش تر به امام حسین متوسل می شد و بزرگ ترین آرزویش زیارت کربلا بود.

کبری- خواهرشهید: برادرم با نماز و روزه بود و در روز عاشورا خیلی سینه زنی می کرد.

مروارید داوودی- همسرشهید: بچه ها یکی را من و یکی را خودش بغل می کرد شب های جمعه می رفتیم دعای کمیل. ماه محرم همیشه مسجد می رفت و همیشه دائم الوضو و روزه بود.

همسرشهید: هیچ چیز نداشتیم. می رفت روز مزد کارمی کرد و مستأجر بودیم. تا این حد می رفت سر کار که خرج زندگی را درآورد.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ): ــــــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

تا چهارم ابتدایی در روستای خودش گانکسر دبستان سپاهی دانش

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی : ــــــــــــــــ

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ــــــــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

در کارهای کشاورزی کمک می کرد و فعال بود

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

به خاطر مشکلات مالی دیگر ادامه تحصیل نداد

 

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

معاف شد.

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

متأهل

2- نام همسر و تاریخ ازدواج :

مروارید داوودی

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ):

فرشته - تقی

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

منصور - برادرشهید: بسیار خوب بود و مظلوم. با برادر و همه رفتار خوبی داشت. بسیار محترم بود از نظر اخلاق و تک بود. حقوق دیگران را خیلی رعایت می کرد و به هیچ چیز خیانت نمی کرد. در کارهای کشاورزی به پدر و مادر کمک می کرد.

حسین- برادرشهید: یک کارگر روزانه بود . شب ها که می آمد می گفت غذا  نمی خورم و می داد به بچه های جبهه و می گفت بچه ها در جبهه هیچی ندارند. خیلی مهربان بود. به مادر علاقه زیادی داشت. مردم را درک می کرد و به آنها کمک می کرد. آدم پاکی بود. خوراک و پوشاک به جبهه می داد.

عفت - خواهرشهید: با همه افراد اخلاق خوبی داشت. می گفت:« حجاب اسلامی را رعایت کنید و با دوستانی که خوب اند دوستی کنید.» برای رزمندگان وسیله جمع آوری می کرد و می فرستاد. (مثلاً یک صندوق پرتقال از خانه سرباغ روی درخت می چید و به رزمندگان می داد و می گفت خواهر شما هم کمک کنید هر چه باشد؛ لباس، هر چه، حتی سفره خانه اش را برد در بسیج گذاشت.) به پدر و مادر کمک می کرد.

اشرف - خواهرشهید: خیلی خوب و مهربان بود به پدر و مادر خیلی احترام می گذاشت. کم حرف بود. همیشه برای مردم کار می کرد. بیشتر با خانواده های مذهبی ارتباط داشت. به دیدار خانواده های شهدا می رفت.

کبری- خواهرشهید: برادر همیشه به فکر جبهه بود مثلاً برای خانه گوشت نمی گرفت می گفت:« آنها در جبهه جان می دهند من برای خانه خودم گوشت بخرم؟!» با همسرش خوب بود. در همسایگی خیلی عاقل و خوش زبان بود و همه را دوست داشت.

هاجر- خواهرشهید: زندگی ساده ای داشت. کم حرف و خجالتی بود. مثل پدر و مادر با همه مهربان بود و به بزرگتر احترام می گذاشت. زن دوست بود و پسر و دخترش را دوست داشت. می گفت:« با کسی دوست شوید که با ایمان باشد و با حجاب.»

مروارید داوودی- همسر شهید: ایشان در کارهای خانه و بچه داری به من کمک می کرد. انتظار داشت بچه ها را خوب تربیت کنم و به جامعه تحویل دهم. همیشه می گفت :«بچه ها درس بخوانند و در جامعه موفق باشند. » رابطه مان خیلی خوب و صمیمی بود. دوست نداشت من بروم بیرون کار کنم و نمی گذاشت.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

کشاورز و کارگر بود

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

تحت تأثیر امام و شهید مطهری، رجایی و بهشتی

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

احسان شعبان ایزکی- دوست و همرزم شهید: ایشان در راهپیمائی شهرستان و راهپیمایی دیگر جاها شرکت می کرد.

اشرف- خواهرشهید: با هم تظاهرات می رفتیم.

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

منصور- برادرشهید: بیشتر خودش را صرف انقلاب و بسیج می کرد و زیاد فعالیت می کرد. روزها سرکار می رفت و شب ها در بسیج نگهبانی می داد. بسیج گالش محله بود.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

حضور نداشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

7/3/61 و 15/3/61 از بسیج سپاه رامسر به مأموریت برای مقابله با منافقین در جنگل دالخانی رفت با عضویت بسیجی.

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ــــــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه : ــــــــــــــــ

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

در جنگل دالخانی در مبارزه با منافقین توسط آنان به شهادت رسید. تاریخ شهادت: 15/3/61

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

در 17/3/61 تشییع شد و در مزار روستای گالش محله دفن شد

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

کبری- خواهرشهید: ایشان به جبهه نرفته بود. برادر زن هایش که در بسیج بودند ایشان رفتند بسیج اسم نوشتند و بعد من به او گفتم تو یک کارگر روز مزد هستی تو اگر بروی جبهه زن و بچه ات تنها هستند، گفت:« آنهایی که می روند جبهه مگر خون من از آنها صاف تر است؟»

هاجر اشکور چورتی ( خواهر شهید ) می گوید: شهید همیشه می گفت:« حق دیگران را نباید ضایع کنیم باید در راه راست برویم و پولی که در می آوریم حلال باشد»

نورالدین عدالت پناه ( دوست شهید) می گوید:  شهید در حد معلومات خودش به نماز خیلی اعتقاد داشت و به زیارت امامزاده ها می رفت.

 


وصیت نامه

*توصیه نامه شهید قنبر اشکورچورتی*

 

به شما عزیزان توصیه می کنم که مطیع امر رهبر باشید و از روحانیون متعهد پیروی کنید. برادرانم از شما تقاضا دارم بسیج، این نهاد اسلامی و مردمی را خالی نگذارید، چرا که بسیج دنباله رو نهضت امام است. در دفاع از میهن از هیچ چیز دریغ نکنید که دفاع از میهن دفاع از ناموس است. در انجام فرائض دینی به خصوص نماز اول وقت کوشا باشید. از خواهرانم می خواهم که در حفظ حجاب خود نهایت کوشش را داشته باشند که حجاب آنان کوبنده تر از خون شهیدان است.