نام پدر : علی اصغر
تاریخ تولد :1344/02/12
تاریخ شهادت : 1362/12/10
محل شهادت : دهلران - چیلات

وصیت نامه

*وصیتنامه شهید علی اکبر صدیقی*

 

 

من المومنین رجال صدقوا ما عاهدالله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا

برخی از مومنان بزرگ مردانی هستند که عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملاً وفا کردند پس برخی بر آن عهد ایستادگی کردند (تا برای خدا شهید شدند) و برخی به انتظار مقاومت کرده و هیچ عهد خود را تغییر ندادند. «قرآن کریم- سوره احزاب»

سپاس خداوندی را که بزرگتر از آن است که بتوان وصفش کرد و درود بر محمد و آل او که برگزیده خداست و سلام بر آقا امام زمان (عج) و نائب بر حق او حضرت آیت الله العظمی امام خمینی این اسوه زمان امامی که با فریاد خروشان، صدای جهانخواران را در سینه هایشان خفه کرده و می کند و درود و سلام بر امت همیشه بیدار و همیشه در صحنه.

خداوندا! شکر می کنم از اینکه موفق شده ام قدم در مسیرت نهاده و در راه تو کشته شوم.

برادران و خواهران!

اینک که انقلاب اسلامی ایران می رود تا استکبار جهانی را در تمام نقطه گیتی به زباله دان تاریخ بیندازد و حکومت الهی را جایگزین نظام ضد خدائی کند دشمنان اسلام و انقلاب و با چهره های مختلف و با شعارهای مردم فریبانه به جنگ با اسلام را انقلاب و امام امت آمدند و سعی دارند که این نور الهی را خاموش کنند ولی آنها نمی دانند که دست خداوند تبارک و تعالی بالاتر از دست شیطانی آنهاست همچنانکه قرآن کریم می فرماید و مکروا و مکرالله و الله خیرالماکرین برادران و خواهران حزب الله استعمار هم اکنون با آخرین حربه هایش کمر به نابودی انقلاب بسته و آنهم با ماسکهای اسلامی و مقدس اینها بظاهر از ولایت فقیه حمایت می کنند در حالی که ضد ولایت فقیه هستند و کسی که به ولایت فقیه معتقد نباشد نمی تواند به امامت ایمان داشته باشد اینجاست این شعار تحقق می پذیرد که (بی عشق خمینی نتوان عاشق مهدی شد) وقتی که ولایت فقیه از کسی ناراضی باشد قطعاً امام زمان از او ناراضی است. پس برادران پشتیبان ولایت فقیه باشید که هرگز گمراه نخواهید شد. از اولیاء به ما رسیده است در دین محمد (ص) شهادت افتخار است و یک پیروزی، چه زیبا گفته است استاد شهید مطهری که شهید تزریق خون است بر پیکر اجتماع که هر زمانی اگر جامعه احساس ضعف و نابودی کند شهید با اهداء خون خود جامعه را به حرکت در می آورد و نیز شهید مظلوم بهشتی جمله زیبایی دارد که ما راست قامتان جاودانه تاریخ خواهیم ماند و براستی اینان راست قامتان جاودانه تاریخ مانده اند و می مانند.

پیام و یا وصیتی که به شما مردم حزب الهی و خانواده ام دارم این است که استغفار و دعا (بالاخص دعای توسل و دعای کمیل، دعای ندبه) را از یاد نبرید که بهترین درمانها برای تسکین دردهاست و همیشه تمام اعضای بدنتان، جسمتان برای رضای خدا قدم بردارد. و هرگز دشمنان اسلام بالاخص منافقین مزدور بین شما تفرقه نیاندازد و شما را از روحانیت متعهد جدا نکنند که اگر چنین کنید روز بدبختی و نابودی مسلمانان و روز جشن ابرقدرتهاست به شما مادران دینی عرض می کنم که مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری کنید که امروز مملکتان عین صدر اسلام دارد تکرار می شود که فردای قیامت در محضر خدا نمی توانید جواب زینب (ص) و شهدای انقلاب اسلامی ایران را بدهید. و با آنکه پیرو خط سرخ امام خمینی نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند بر من نگریند و بر جنازه من حاضر نشوند.

 

خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.

خدایا! خدایا! رزمندگان اسلام پیروزشان بگردان.

 


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

علی اکبر صدیقی امیری

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

12/2/1344 ـ روستای امیرکلا ـ بابل

3- نام و شغل پدر :

علی اصغر ـ

4- نام و شغل مادر:

سیده زبیده کریمیان ـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

7 فرزند

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

در خانواده مومن، مذهبی در دامان پدر و مادری متدین با اوضاع اقتصادی متوسط که با کسب روزی حلال تامین می شد به رشد و تکامل رسید.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

شهید به کلاس قرآن می رفت.

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان : ـــــــــــــ

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی : ــــــــــــ

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

دبیرستان شهید عباس  عمو اکبردخت ـ روستای امیرکلای بابل ـ رشته انسانی

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

شهید در اوقات بیکاری به پدر کمک می کرد .

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

شهید در مقطع دبیرستان به جبهه رفتند .

 

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام نداد.

2- یگان اعزام کننده : ـــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ـــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :  

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ـــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ـــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

به پدر و مادر و اعضای خانواده بسیار احترام می گذاشت.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

تحول فکری شهید از امام (ره)، شهیدان بهشتی و مطهری بود .

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

شهید در تظاهرات شرکت می کرد .

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

عضو بسیج بودند.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :  

در جبهه حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

امیرکلا ـ سپاه ـ جنوب

امیرکلا ـ سپاه ـ مریوان

امیرکلا ـ سپاه ـ دهلران

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه : ــــــــــ

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

چیلات ـ دهلران ـ 10/12/62 ـ عملیات والفجر 6 ـ اصابت تیر به پا

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

15/10/71 ـ گلزار شهدای آرامگاه شایستگان امیرکلای بابل

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

خواهر شهید : ما بیشتر اوقات در خانه پدرمان بودیم چون شوهرم به جبهه می رفت یک روز دیدم صبح برادرم از ماشین پیاده شد و با لباس بسیجی و چفیه ای بر گردن و لباسش خاکی و گل بر سر و صورتش به همراه یک کوله پشتی خاکی به خانه آمد و به او گفتم داداش خواهرت فدایت . چرا بعد از دو ماه این جوری به خانه آمدی . به حمام رفت و صبحانه خورد و از آن زمان فهمیدم که علی اکبر دیگر برای ما نیست .

مادر شهید : شهید در ستاد ناحیه امیرکلا نگهبانی می داد یک روز نزدیک های اذان صبح از نگهبانی به خانه آمد و خیلی خسته بود . گفت مادر من یک چرت می زنم تو مرا اول اذان صبح بیدار کن . هنگام نماز صبح هرچه صدایش زدم بیدار نشد . 5 دقیقه بعد از اذان آب به صورتش پاشیدم و بیدار شد فکر کرد که نماز قضا شد و به صورت خود می زد من دستش را گرفتم و گفتم نماز قضا نشده پسرم .

خواهر شهید: شهید انسانی متواضع  و فروتن بود . بسیار گشاده رو و خندان بود . از نظم و ترتیب خاصی برخوردار بود . همیشه کارهایش را در وقت خود انجام می داد. حق الناس بر گردنش نبود و وفای به عهد داشت. به واجبات بسیار پایبند بود به ائمه ارادت داشت و به آن ها توسل می کرد.

مادر شهید : هنگامی که شهید نماز شب می خواند و من و خواهرش بلد نبودیم به او گفتم پسرم تو جلو بایست و هر کاری که تو انجام می دهی ما هم انجام می دهیم . هر شب  سر ساعت 1 بیدارش می کردیم و او با من و خواهرش نماز شب می خواندیم .