روحاني شهيد: محمد طاهر شيرافکن
گو خلق بدانند که من عاشق و مستم آوازه درست است که من توبه شکستم
گر دشمنم ايذا کند و دوست ملامت من فار غم از هر چه بگويند که هستم
«مرگ، پايان کبوتر نيست.» زماني که سهراب اين فراز از شعرش را مي سرود نمي دانم به چه مي انديشيد؛ اما به هر چه که مي انديشيده مرگي را در نظر داشته، کبوتري را و اين که پايان با مرگ مساوي نيست. حال اگر کبوتر نماد پاکي، صلح و سفيدي باشد آيا آناني که در اوج لذت ها، قدرت ها و فرصت هاي زندگي، به عشق حق از همه مباحات چشم پوشيدند، تمام پاکي نيستند؟
اگر مرگ پايان نيست آيا شهادت پايان است؟ شهادت که تمام آغازها چشم به راه او دارند؟ «ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا»(آل عمران،169)
شهيد «محمد طاهر شيرافکن» از جمله کبوتراني بود که در اوج پاکي و معصوميت عالم وجود را به نور طهارتشان سبز کردند.
پدرش مصطفي در کنار سفره ايمان و عشق به خوبي ها حضور متبرک او را لطف خدا مي ديد و مادر، اين تمام ايثار، تمام عاطفه و احسان، گرماي کلبه وجودش را از او مي خواند.
محمد طاهر، بهانه شيرين اين کاشانه، نهالي بود که جاده کمال را در پناه امن دعا و حفاظ گرم نماز در مي نورديد و به آغوش نور نزديک و نزديک تر مي شد.
شش، هفت ساله شد. راهي دبستان اش کردند و او شد مهمان کلاس درس و ميز و نيمکت.
سطر سطر کتاب آفرينش سرمشق چون اويي است که فردا را معنا مي کنند.
محمد طاهر دوره دبستان را پشت سر نهاد، دوره راهنمايي و خلاصه تا اخذ ديپلم پيش رفت.
اما محمد طاهر در کارنامه روشنش گواهي تجربه ميدان علوم دين را نيز دارد. او در بهارستان علوم قرآن و حديث، آبشار زلال قال الصادق و قال الباقر –عليهما السلام- و در سايه سار ذکر و نماز ديدگانش را منور ساخته است. قم و حوزه علميه شاهد اين مدعا است. شهري که اولين و آخرين ميعادگاه علوم نظري او شد.
اما اين جوان، تجربه اي ديگر را نيز پشت سر نهاده است. دومرتبه تن به غبار پاک ميدان رزم شسته و هشت ماه خاک سبز شهادت را طوطياي چشمهايش ساخته است.
او عهد بسته بود تا در آستان دوست سر بدهد تا دين بماند تا سرباز فداکار و مخلص اسلام مانده باشد و بر سر عهد ماند.
عهد ما با تو نه عهدي است که تغيّر بپذيرد بوستاني است که هرگز نزد باد خزانش
ششم فروردين سال 1361، روح بهاري او در بهار طبيعت عزم کوي يار کرد و در «رقابيه» به مصاف فتح بابي شد براي ورود او در جرگه آنان که جسم را گذارده و جان را برده بودند.
روحش شاد باد
استان: مازندران شهرستان: بابل تولد:1340 شهادت: 6/1/61- رقابيه