نام پدر : علی اکبر
تاریخ تولد :1337/03/10
تاریخ شهادت : 1361/12/12
محل شهادت : جنگل شیمی کوه آمل

وصیت نامه

                                   *وصيت­نامه شهيد فتح­ الله شكري*

 

 فرزند علي­ اكبر

الَّذينَ آمَنوا و هاجَروا وَ جاهَدوا في سَبيلِ­الله بِاموالُهُم وَ أَنْفَسُهُم اَعظَمُ دَرَجَةً عِندَاللهَ وَ اولئِكَ هُمَ الفائِزون.

آنان­كه ايمان آورده ­اند و هجرت كردند و بكوشيد در راه خدا با مال ها و جان­هاي خود بزرگتر است پايه آن­ها نزد خدا و آنانند رستگار.

به نام خداي ابراهيم و به نام خداي موسي و به نام خداي محمد رسول ­الله

و سلام بر رهبران توحيدي از آدم تا خاتم و سلام بر محمد تا ولي عصر امام زمان و سلام بر نائب امام زمان اين وارث انبياء و پيشواي آزادگان مرشد پيرو و جوان رهنماي امتان قوت قلب رزمندگان يعني حضرت امام خميني اين رهبر جهاني اسلام كه روزها چون شير مي­خروشد و شب­ها همچون جدش امام سجاد (ع) دعا و نيايش مي­كند و سلام بر شهيدان گلگون كفن ايران و لعنت خداي بر آن كفار و مشركين و منافقين و جيره خواران شيطان بزرگ آمريكا هستند در موقعي كه ملت شريف ايران و پاسداران جان بر كف اين ياران صديق امام زمان (عج) همچون سدي محكم در مقابل ياران شيطان بزرگ آمريكا و مزدوران عراقي­ اش در منطقه ايستاده­اند. و مي­روند تا طومار اين رجلان و طاغوت­ها را بر هم پيچند تا به زباله­ دان تاريخ بيفكنند انسان بر دو راهي انتخاب قرار مي­گيرد كه كدام را انتخاب كند. به هر حال بايد يكي از اين دو راه را انتخاب كند يا عزت و شرف و آزادگي و سربلندي و مرادنگي را يا بايد ننگ و نفرت و ذلت و شرمساري  را انتخاب كرد اگر شرف و مردانگي سربلندي و آزادي را انتخاب كرد، دنبال­اش مشكلاتي هم دارد. برادران عزيز و امت حزب­ الله! فردا از شما سوأل شود كه در زمان جنگ براي انقلاب چه كردي اي مردم ايران در اين زمان حجت بر شما تمام است. آيا كمك مالي كردي يا با زبانت كمك كردي يا با دادن فرزند كمك كردي يا خود در اين جنگ خون دادي كه شرق و غرب دشمن ما هستند.

حال وصيتي با پدر عزيزم، پدر عزيزم! اگر كسي ثروتي داشته باشد بايد يك پنجم آن را خمس بدهد شما كه الحمدالله هشت تا پسر داريد بايد يكي را در راه خدا بدهيد و آن منم. پدر عزيزم اگر جسد مرا پيدا كرده­ايد، مرا در امام­زاده ابراهيم كنار قبر برادر عزيزم و دوست گرامي­ ام نادر خضري دفن كنيد.

وصيتي به مادر مهربان­م، وصيت­م به شما اين است كه شما بايد شاد باشيد و هر وقت سر قبر من آمديد، نمي­گويم گريه نكنيد ولي گريه ضعيف و بي­قراري نكنيد گريه بكنيد كه هر قطره از اشك شما تيري باشد بر قلب دشمنان اسلام.

وصيت به برادران بزرگ­م هيچ وقت از خط امام منحرف نشويد هميشه پشتيبان ولايت فقيه و هميشه با خدا معامله كنيد. وصيتي به برادران عزيز يدالله و ذبيح­ الله اين است كه بايد به سپاه برويد كه سپاه به شما احتياج دارد و بعد از من اسلحه مرا گرفته و جاي خالي مرا در سپاه پر كنيد.

وصيت به برادران كوچك­م اين است كه به حرف پدر و مادر گوش كنيد و درس­تان را بخوانيد تا فرد لايقي براي اين انقلاب و اسلام باشيد.

وصيتي به برادران انجمن اسلامي، وصيت­ام اين است كه شما با تمام قدرت در برابر كساني كه روبروي انقلاب ايستاده ­اند هيچ­گونه سازشي نكنيد و سعي كنيد تا بچه­ه هاي محل را با اخلاق اسلامي­تان در خط اسلام و امام بار بي­آوريد.

                                                                                                                               والسلام.  


زندگی نامه

شهید فتح الله شکری

فرزند: علی اکبر
پاسدار شهید فتح الله شکری در بهار سال 1337 در روستای کلوسای آمل بدنیا آمد. وی بدلیل نداشتن امکانات کافی در روستای خویش و همچنین تنگدستی خانواده نتوانست بیش از دوران ابتدائی ادامه تحصیل دهد.

او در ماههای محرم و رمضان در مساجد و تکایا به مرثیه خوانی می‌پرداخت و با فئودالها و خان‌های آن زمان شدیداً مخالفت می‌ورزید. در مهر ماه سال 1357 به خدمت سربازی فراخوانده شد که در پی صدور فرمان امام خمینی رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی مبنی بر ترک پادگانها از پادگان فرار نمود و به صف انقلابیون مسلمان پیوست .

پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به ادامه خدمت سربازی پرداخت و پس از اتمام آن به کشاورزی پرداخت. فتح‌الله برای مقابله و مبارزه با ضد انقلابیون در گروهی بنام پیشمرگان اسلام مشغول به فعالیت شد. روحیه شهادت طلبی ایشان از همان اولایل انقلاب مشهود و در صحنه‌های ستیز با کفر و ضد انقلاب همیشه پیشگام بود.

به‌دنبال شروع جنگ تحمیلی ایران و عراق برادر فتح‌الله شکری خود را به مقر سپاه آمل رساند تا برای نبرد با کفار بعثی ثبت نام کند. او برای پاسداری از اسلام و دستاوردهای انقلاب چه در جبهه‌های جنگ و چه در جنگلهای آمل رشادتهای بسیار از خود به خرج داد و جز زحمت و خدمت چیز دیگری از خود به یاد نگذاشت. تا اینکه در 12/12/61 به همراه دیگر یاران با وفایش در جنگلهای آمل به دست منافقین مزدور امپریالیسم جهانی به شهادت رسید.