شهيد محمدرضا اسماعيلزاده كلاگري
فرزند: ابراهيم
«در سال 1361، براي نخستين بار به اتفاق شهيد «علياكبر خانقُلي» عازم جبهه شد. آنها در عمليات رمضان مجروح و بعد از بهبودي، در تعاون سپاه مشغول خدمت شدند. سه سال بعد، مجدّد با هم به جبهه آمدند و طي عمليات والفجر 10 در حلبچه و در گردان حمزه به شهادت رسيدند. هر دو هم در يك روز تشييع شدند.»
روزشمار سال 1346 به چهارمين پگاه آبان ماه رسيده بود كه «محمدرضا» قدم به زندگي «ابراهيم و سكينه» گذاشت. زوج روستايي زحمتكشي كه در «كلاگر محله» قائمشهر با پيشه كشاورزي، روزگار ميگذراندند.
سالهاي ابتدايي تحصيل محمدرضا در دبستان «شهيد كلاهدوز» زادگاهش طي شد. سپس با ورود به مقطع راهنمايي در مدرسه «زهره بياني» همين روستا، به قصد عزيمت به جنگ، از درس خواندن باز ايستاد. البته ناگفته نماند كه وي تحصيلات متوسطه خود را در حين حضور در جبهه تا سوم دبيرستان ادامه داد. او كه بعد از فوت پدر عهدهدار مسووليت خانواده شده بود، همواره در اَمر معاش زندگي كمكحال مادر بود و سنگ صبور دلخستگيهايش.
محمّدرضا كه معتقد بود سعادت انسان در گرو تبعيت از ولايت فقيه است، بعد از انقلاب به عضويت در انجمن اسلامي و بسيج، فعاليتهايش را در اين راستا تحقق بخشيد.
او در مقابله با منافقين و ديگر احزاب مخالف نظام سرسخت بود و يكي، دو مرحله، طي درگيريهاي با آنها در قائمشهر، در اثر اصابت سنگ دچار جراحت شده بود.
اين فرزند برومند وطن از سال 1361 الي 1364، چندين بار داوطلبانه رهسپار ميادين نبرد با دشمن شد. وي از 9/7/1365 الي 10/2/1366 نيز با عنوان پاسدار افتخاري به دفاع از كشور پرداخت، تا اينكه در 23 آبان ماه همين سال به عضويت رسمي سپاه قائمشهر درآمد و در كِسوت جانشيني دسته و فرماندهي گردان به انجام وظيفه مشغول شد.
11/3/1363 در فاو از ناحيه دست و شكم مجروح و در 3 بهمن ماه همين سال در شلمچه دچار موجگرفتگي شد. در 3/2/1365 نيز در عمليات پدافندي فاو آسيب ديد. ناگفته نماند كه عملياتهاي نصر 4 و كربلاي يك نيز ازجمله ميادين حضور اين پاسدار دلاور به شمار ميرود.
«علياكبر خُنكدار» از همرزم شهيدش، اينطور ميگويد:
«هنگامي كه به پشت جبهه ميآمد، ايثارگريهاي رزمندگان را براي اكثر جوانان محل تعريف ميكرد و اين باعث ميشد كه دوستان و آشنايان ترغيب شوند، براي رفتن به جبهه.»
محمدرضا اسماعيلزاده عاقبت در 28 اسفند ماه سال 1366 به جمع ياران شهيدش ملحق شد و طي وداع همسرش، «عشرت ترابي» و دو يادگاران خود، «محمدباقر و زينب»، در مسجد «امام جعفرصادق (ع)» زادگاهش آرام گرفت.