نام پدر: حسين

 تاريخ تولد: 1345/1/10

 تاريخ شهادت: 65/2/9

 محل شهادت: فاو

 عمليات: والفجر

 وصيتنامه شهيد اسماعيل اسماعيل‏زاده

 اين حقير اسماعيل اسماعيل‏زاده فرزند حسين شماره شناسنامه 397 متولد 1345 معتقد به مذهب اسلام و تشيع دوازده امامى مى‏باشم. پيغمبرم محمد)ص( و امامانم دوازده امام. اولش على)ع( و آخرش امام زمان)عج( مهدى مى‏باشد. رهبرم امام خمينى بوده و فرمانده‏ام مهدى صاحب‏الزمان است. قبل از اينكه وصيتم را بنويسم يك حديث براى شما بگويم خوب گوش كنيد. امام باقر)ع( فرمود: گويا مى‏بينم كه مردمى در شرق قيام كردند، حق را مى‏گويند، طلب مى‏كنند ولى سردمداران، حكومت حق را به آنها نمى‏دهند. پس از مدتى حق را مى‏طلبند اين بار نيز رژيم حاكم از دادن حق به آنها امتناع مى‏ورزد ولى اين دفعه كه مردم اوضاع را اين چنين مى‏بينند، شمشيرهاى خود را بر شانه‏ها مى‏نهند. سردمداران حكومت كه خود را در برابر قيام گسترده ملت مشاهده مى‏كنند و تاب مقاومت در خود نمى‏بينند تسليم خواسته‏هاى آنها مى‏گردند و اين بار مردم نمى‏پذيرند و ديگر خواستار تغيير رژيم هستند تا بالاخره قيام مى‏كنند و رژيم حاكم را ساقط مى‏كنند و حكومتى براساس مبانى اسلامى تشكيل مى‏دهند و اين حكومت را جز به صاحب شما بقيةاللّه الاعظم تحويل نمى‏دهند و كشته‏هاى آنان شهيدند. آگاه باشيد كه من شخصاً آن زمان را درك كنم من خودم را براى صاحب آن امر ابقا مى‏كنم. اگر خوب به اين حديث بنگريم مى‏بينيم انقلابى كه امام محمدباقر)ع( در اين حديث گفته انقلاب اسلامى ايران است. براى اينكه در اين حديث كه يكى از معجزات امام باقر)ع( است چند امر پيشگويى شده اول اينكه قيام ملت قهرمان و شهيدپرور ايران در پانزده خرداد چهل و دو بود دوم قيام بيست و دوم بهمن 57، سوم اينكه رژيم فاسد شاه در آخرين لحظات جان كندن زندگى ننگين خود اظهار توبه كرد و تسليم خواسته‏هاى مردم شد. چهارم مردم جز سرنگونى هچ چيز ديگرى را نپذيرفتند و قيام ملت ايران عليه شاه به پيروزى رسيد. پنجم اينكه جمهورى اسلامى به رهبرى زعيم عاليقدر مقلّد مسلمين جهان تحقق پيدا كرد. ششم اينكه جمهورى اسلامى تا انقلاب ولى عصر)عج( تداوم پيدا مى‏كند. هفتم اينكه درگيرى‏هائى كه براى اين رژيم پيش مى‏آيد جهاد فى سبيل‏اللّه است و كشته‏هاى آن شهيد محسوب مى‏شوند. نهم پيروزى انقلاب اسلامى ايران در نزديكى ظهور حضرت مهدى تحقق مى‏يابد. بله مى‏بينيم همه اينها راجع به انقلاب اسلامى ايران صدق مى‏كند. مردم به خود بيائيد. قدر خود را بدانيد. قدر مملكت خود را بدانيد خيلى ارزش داريد، مردم ديگر چه چيزى از اين بهتر مى‏خواهيد. مملكتى كه رئيس جمهورش روحانى باشد، نمايندگانش روحانى باشند، بيشتر ارگان‏ها روحانى باشند و رهبر آنها هم ولايت فقيه باشد محافظ مملكت شما امام زمان باشد ديگر چه مى‏خواهيد. چرا بعضى‏ها هنوز توى خواب هستند. چرا بعضى‏ها نمى‏خواهند از اين موقعيت خوب كه خداوند بخشنده و مهربان به ما بخشيده استفاده‏اى ببرند. آنهايى كه مى‏گفتند خدايا ما اگر در زمان امام حسين)ع( بوديم به نداى هل من ناصر ينصرنى حسين لبيك مى‏گفتيم بيائيد، موقع لبيك گفتن به نداى هل من ناصر ينصرنى حسين زمان رسيده، بيائيد توى جبهه‏ها در جهاد فى‏سبيل‏اللّه شركت كنيد. براى آخرت خودتان توشه‏اى برداريد. آهاى مردم عجب سعادتى خدا نصيب شما كرده، كشته‏هاى شما مثل كشته‏هاى كربلا شهيد محسوب مى‏شوند. به خودتان بباليد پابه پاى امام عزيزمان حركت كنيد خاطرتان آسوده باشد كه پيروزيد خود را براى ديدن مولايتان مهدى آماده بكنيد و ديگر چيزى نمانده، داريم به ظهور آقايمان نزديك مى‏شويم. مردم به خود بيائيد و خودتان را آماده كنيد. اين قدر به فكر اين دنيا نباشيد. از دنيا استفاده كنيد تا كه شايد توشه‏اى براى آخرت برداريد كه اين دنيا هرطور باشد مى‏گذرد و دنياى جاويد آنجا هست. آنجائى كه بايد به تك تك اعمال خودتان جواب بدهيد. خدايا! پروردگارا! از گناهان ما درگذر. ما را مورد بخشش خود قرار بده. از همين الان توبه مى‏كنيم. خدايا ما خيلى گناه كرديم و در يك لحظه به گناهانى كه در گذشته انجام داديم بنگريم. اگر بخواهى به عدل خودت با ما رفتار كنى خدايا مى‏دانيم جايمان ته جهنم است. خدايا! ان شاءاللّه با ما با فضل خودت رفتار مى‏كنى. چون تو بخشنده‏اى. خدايا! به خانواده‏هاى شهدا، كسانى كه عزيزترين فرزندان خود را براى تو دادند و هنوز هم حاضرند تا آخرين فرزندان خود را براى تو خالصانه بدهند، حتى حاضرند خودشان هم در راه تو به شهادت برسند، خدايا! به اين خانواده شهدا صبر و استقامتى عظيم و حسين‏گونه عطا بفرما. خدايا! اين افتخار را به ما بده كه خدمتگزار اين امت شهيدپرور باشيم. خدايا! اين افتخار را به ما بده كه سرباز امام زمان باشيم. خدايا هرچند مى‏دانيم لياقت نداريم ولى خدايا از تو مى‏خواهيم از گناهان ما درگذرى. اى مردم كه هنوز در خواب هستيد البته منظورم به همه مردم نيست منظورم فقط به عده كمى از مردم كه هنوز در غفلت هستند مى‏باشد. اى مردم لااقل به شهادت عزيزان و فرزندان خانواده بزرگوار شهدا كه در واقع فرزندان همه ملت هستند بنگريد و به خود بيائيد. شهدائى كه مثل شهداى كربلا يكى دست ندارد يكى پا ندارد يكى سر در بدن ندارد يكى مى‏بينى فقط چند تكه گوشت را براى پدر و مادرشان مى‏آورند. خدايا! باز اينها يك مقدار از گوشت فرزندشان را برايشان مى‏آورند ولى بعضى از خانواده‏ها اصلاً چيزى براى آنها نمى‏آورند. فقط خبر شهادت فرزندشان را برايشان مى‏آورند. خدايا آنها چگونه باورشان مى‏شد كه فرزندشان شهيد شده. چشم به راهند، منتظرند فرزندان آنها برگردند. خدايا! مى‏دانم هركسى كه شهيد مى‏شود در راه توست. مى‏دانم خودت به خانواده‏هايى كه اينطور فرزندشان شهيد مى‏شود صبر حسين‏گونه و زينب‏گونه عطا فرمودى. اينكه مسلم است. خدايا اين افتخار را بده كه ما بتوانيم به وظيفه‏اى كه نسبت به اين خانواده‏هاى عزيز و بزرگوار داريم عمل كنيم. مردم مسلمان جهان از غفلت به در بيائيد كه ظهور و فرج امام زمان)عج( نزديك است. خود را براى جنگيدن در ركاب آقا امام زمان آماده كنيد از كشته شدن نترسيد. زيرا كشته‏هاى شما شهيدند و بايد افتخار بكنيد و در راه خدا براى كسب مقام قرب ربوبى كشته مى‏شوند افتخار كنيد به اين موقعيت و به خود بباليد كه سرباز امام زمانيد. اى مردم اگر مى‏خواهيد امام زمان را ببينيد، اگر مى‏خواهيد معجزه ببينيد، اگر مى‏خواهيد واقعيت خدا را ببينيد. اگر مى‏خواهيد به علم‏اليقين برسيد، بيائيد توى جبهه توى كربلاى ايران ببينيد چه خبر است. هركس بيايد توى جبهه‏ها مى‏فهمد حقيقت را و اگر از نزديك جبهه را نبيند نمى‏تواند بفهمد. چون جبهه‏ها به قدرى تعجب آورند كه زبان ما ياراى گفتن آن و مغزهايمان ياراى پيدا كردن كلماتى كه بتواند جبهه‏ها را توصيف كند ندارد. اگر مى‏خواهيد مهدى را ببينيد توى دعاى كميل‏ها شركت كنيد و توى دعاى توسل‏ها شركت كنيد. توى مجالس عزادارى شركت كنيد. اگر مى‏خواهيد امام زمان از شما راضى باشد به خانواده‏هاى شهدا دلدارى بدهيد. از آنها دلجويى كنيد. خانواده‏هاى شهدا تاج سر اين ملت هستند و خيلى ارزش دارند. خدايا سعادت شهادت را نصيب ما بگردان. اين افتخار را به ما بده تا اولاً تو را كاملاً درك كنيم و خدمت بيشتر به اين امت اسلامى بكنيم، ثانياً مرگ ما را شهادت در راه خودت قرار بده. خدايا! از تو مى‏خواهيم ما را در بستر نميرانى. خدايا! اگر ده‏ها بار ما را بكشى و زنده كنى و بدنمان را به خاطر تو صدها بار قطعه قطعه كنند و هزاران ساعت ما را شكنجه بدهند برايمان گواراتر است تا اينكه در بستر بميريم. خدايا! از تو طلب مغفرت مى‏كنم اميدوارم كه مرا ببخشى. پدرم! نمى‏دانم با تو چگونه صحبت كنم، چون شرمنده‏ام. نمى‏توانم در مقابل تو حرف بزنم. تو هم مقدارى به امام حسين بنگر وقتى على‏اصغر شش ماهه‏اش را به شهادت مى‏رسانند، وقتى قاسم دامادش را به شهادت مى‏رسانند، وقتى دست‏هاى ابوالفضل را از بدنش جدا مى‏كنند و او را به شهادت مى‏رسانند، وقتى ياران فداكار امام را يكى يكى شهيد مى‏كنند امام حسين)ع( چقدر صبر كرد و خودش هم در ميدان مى‏ماند و با كفار مى‏جنگيد تا كه آخر خودش هم به شهادت رسيد. پدرم! اميدوارم تو هم مانند امام حسين باشى و همان طور كه نام امام حسين)ع( را بر روى خودت گذاشتى صبر حسين‏گونه و عملى حسين‏گونه داشته باشى تو بايد على‏اصغرهايت را، قاسم‏هايت را، ابوالفضل‏هايت را روانه جبهه‏ها كنى و حتى اگر لازم باشد خودت هم به جبهه‏ها بروى و از اسلام دفاع كنى. الان موقع دفاع است فقط به فكر آخرت باش. اميدوارم از من راضى باشى و از من ناراحت نباشى. مادرم، مربى‏ام! هرچند مربى اصلى من خداى من بود ولى خوب تو هم در تربيت من خيلى زياد نقش داشتى. پدر هم نقش داشت ولى تو بيشتر نقش داشتى. مادرم! نمى‏دانم چگونه با تو صحبت كنم. فرزند فاطمه! فاطمه چقدر صبر داشت، فاطمه عزيز چقدر صبور بود، تو هم مثل او صبور باش. مادرم او چقدر صبور بود. اميدوارم تو هم مانند فاطمه عزيز صبور باشى. در مقابل مشكلات و سختى‏ها و مصيبت‏ها استقامت زيادى از خود نشان بدهى. مادرجان! اميدوارم مرا حلالم كنى. نمى‏دانم با چه زبانى و با چه لغاتى و با چه كلماتى كه در شأن يك مادر باشد با تو صحبت كنم. نمى‏توانم، اميدوارم براى شهادت من گريه نكنى و فقط به ياد قاسم و على‏اصغر و على‏اكبر حسين گريه كنى. مادرجان! نكند برايم ناراحت باشى چون وقتى به شهادت برسم خودت مى‏دانى به جايى مى‏روم كه تمام شهدا آنجا هستند. از شهداى صدراسلام بگير تا شهداء كربلا، از شهدا كربلا بگير تا شهداى انقلاب اسلامى و تا شهداى جنوب و غرب ايران، مادرم اگر من نزد خدا شهيد محسوب شدم اميدوارم بتوانم از تو و پدر شفاعت بكنم. مادرم تو نبايد در مقابل شهادت فرزندت از ديگران انتظار چيزى را داشته باشى. از مردم نبايد انتظار داشته باشى بايد اجر خود را از خدا بخواهى. چونكه فرزندى تربيت كردى امانتى از طرف خدا به تو رسيده بود. وقتى به سن جوانى رسانيدى او را روانه جبهه كردى و بعد از اينكه در راه خدا و براى پيروزى اسلام به شهادت رسيد دوباره اين امانتى را كه از طرف خدا به تو رسيده بود پس دادى و بايد اجر خود را از خدا بخواهى. هرچند خداوند هم همان‏طور كه وعده داد به وعده‏هاى خود عمل خواهد كرد. خواهرانم شما هم از زينب)س( درس بگيريد، همچون او استوار و مقاوم باشيد و سفارشم به خواهران حزب‏الهى اين است كه هميشه با فرهنگ غرب زده و يا شرق زده مبارزه كنند و سعى نمايند احكام اسلامى را رعايت نمايند. حجاب را كه يكى از سنگرهاى جهاد اكبر است رعايت نمايند و همواره پا به پاى امام عزيز قدم بردارند و مثل اهل كوفه نباشند و امام را تنها نگذارند. برادرانم! اميدوارم با خودسازى كامل هم در جهاد اكبر شركت كنيد و هم در جهاد اصغر. اگر من شهيد شدم كه فكر نكنم لياقتش را داشته باشم برادرانم اسلحه مرا برداريد و جاى خالى مرا پر كنيد. من در آن حدى نيستم كه به برادران و خواهران حزب‏الهى سفارش بكنم ولى خوب با آنها هم صحبتى دارم. برادران به جوجه كمونيست‏هاى اكثريتى و توده‏اى مجال چشم برهم زدن ندهيد و آنها را يكسره همانند منافقين خلق كه با آرم مجاهدين مى‏خواستند مردم را گول بزنند، نابودشان كنيد. چراكه هيچ كرمى نبايد وجود داشته باشد تا شاخ و برگ‏هاى درخت جمهورى اسلامى از خطر كرم خوردگى دور باشد. برادران عزيز! امام را همواره دعا كنيد و به ياد داشته باشيد. از غيبت كردن دورى كنيد. احكام اسلامى را حتى كوچك‏ترين آنها را كه خود بزرگ و باارزش است به مرحله عمل برسانيد. هرچند كه مى‏رسانيم. سفارش من به مغازه‏دارها اين است كه از گران فروشى بپرهيزيد زيرا شاه ملعون با آن سرمايه به كجا رفت. بدانيد كه شما هم نمى‏توانيد اين همه ثروت را همراه خود ببريد. سرنوشت شما هم همان خواهد بود كه سرنوشت شاه ملعون بود. در موقعى كه شما را داخل قبر مى‏گذارند نه پولتان همراهتان مى‏آيد نه خانه‏تان و زندگى‏تان و نه زن و فرزندتان. بلكه فقط اعمالتان است كه همراه‏تان مى‏آيد در آخر با عرض پوزش از برادران و خواهران حزب‏الهى اين را مى‏گويم كه اگر من لياقت شهادت را پيدا كردم اگر من شهيد شدم مرا در امام زاده ابراهيم دفن كنيد و اگر برايتان ممكن نبود هرجا كه برايتان مقدور باشد مرا مى‏توانيد دفن كنيد و اگر توانستيد يك ماه روزه و يك سال نماز براى من بدهيد. زيرا كه ممكن است نماز و روزه قضا داشته باشم. خدايا! خدايا! تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار. خدايا! از عمر ما بكاه و بر عمر رهبر ما بيفزا. خدايا! رزمندگان اسلام را به پيروزى نهايى برسان. بارالها! دست‏هاى رزمندگان اسلام و دست‏هاى تمامى مسلمانان ايرانى را به ضريح اباعبداللّه الحسين برسان. خدايا! تمام مجروحين انقلاب را شفا عنايت بفرما. در آخر از همه شما طلب بخشش مى‏كنم. اگر به هركس بدى كردم و به هركس ناسزا گفتم و خلاصه هر تندى كه با يك نفر كردم و خداى ناخواسته بى‏اعتنايى كردم اميدوارم كه مرا ببخشيد و مرا مورد عفو خود قرار دهيد. به اميد ديدار در عالم آخرت و دنياى جديد و به اميد ريشه كن شدن ظلم و زور و فساد در سراسر جهان و به اميد پيروزى اسلام و مسلمين جهان و به اميد برافراشته شدن پرچم لااله الااللّه بر فراز كاخ‏هاى كرملين و كاخ سفيد و به اميد نابودى بعثى‏ها و كفار داخلى و كفار جهانى.

 وصيت به برادران فرهنگى و دانشگاهى

 با درود و سلام به آقا امام زمان)عج( و نائب برحق او بت شكن قرن، ابراهيم زمان، روح‏اللّه الموسوى الخمينى و با درود و سلام به امت شهيدپرور بخصوص خانواده‏هاى شهدا كه چشم و چراغ اين امت هستند و با سلام به شهداى انقلاب اسلامى از صدر اسلام تاكنون و با سلام خدمت دانشگاهيان و فرهنگيان گرامى. اين حقير اسماعيل اسماعيل‏زاده فرزند حسين متولد 1345 دانشجوى رشته پزشكى 64-65 مسلمان بوده، مذهبم تشيع دوازده امامى مى‏باشد و پيامبرم محمد)ص( و مطيع امام عزيز امام خمينى كه جانشين بحق آقا امام زمان)عج( مى‏باشد هستم، من با چشم باز و با تحقيق در حد خودم دين مبين اسلام و مذهب تشيع را انتخاب كرده و تا سرحدّ جان وظيفه خود دانستم كه از اين مكتب دفاع كنم و آن را به جهانيان بشناسانم. اين حقير شهادت را با چشم باز انتخاب كرده و طبق محتواى مكتبم آن را كمال انسانيت دانسته و افتخار مى‏كنم كه به اين درجه برسم و انشاءاللّه اميدوارم شهادتم در راه خدا مورد قبول درگاه خداوند متعال قرار گيرد. اميدوارم و التماس دعا دارم كه خداوند متعال از تمامى گناهانم درگذرد و به قرب ربوبى راه يابم. جا دارد از مسئولين حزب‏اللّه و مخلص و استادانى بزرگوار چون خسروشاهى و ديگر استادان گرانقدر حزب‏اللّه كه با زحمات خويش در جبهه دانشگاه مشغول نبرد با نادانى هستند و باعث خودكفايى مى‏باشند از طرف تمامى شهداء قدردانى به عمل آيد. از تمامى معلمين و دبيران حزب‏اللّه و گرامى كه دانش‏آموزان باسواد و متعهد و مسئول به بار مى‏آورند كمال تشكر را دارم و اميدوارم به راه مقدس خويش ادامه دهند. از مسئولين محترم وزارت فرهنگ و آموزش عالى تقاضا دارم كه به برادران رزمنده كه تمام عمر خود و تمامى زندگانى خود را در اختيار جنگ و دين گذاشته‏اند براى ورود به دانشگاه‏ها مخصوصاً رشته‏هاى حساس آينده كشور مهلت بيشتر داده و بيشتر از اينها راه آنان را براى ورود هموار كنند، چراكه اكثر آنها كلاً دوران دبيرستان را در كلاس حضور ندارند و حتى بعضى وقت‏ها تا شب كنكور در جبهه بسر مى‏برند، لذا نمرات خوبى نخواهند آورد و اين وزارت فرهنگ است كه با پيروى از فرامين امام بايد بيشتر به رزمندگان و جانبازان و معلولين توجه داشته باشد. چراكه فقط افرادى كه در آينده دربست و بطور تام‏الاختيار، خود را در اختيار اسلام و مكتب قرار مى‏دهند فقط اين برادران رزمنده بسيجى و سپاهى و... هستند. اميدوارم در كار شما فضولى نكرده باشم و به حرف‏هايم عمل شود. از خواهران چه در دانشگاه و چه در دبيرستان و مدارس خواهانم با حفظ حجاب و شئونات اسلامى در كسب و بكارگيرى فرهنگ اسلامى و خدمت‏گزارى به امت اسلامى كوشا باشند. برادران و خواهران! هرگز فرهنگ و علم را با ماديات ارزيابى و آن را بدين وسيله بى‏ارزش نكنيد. در آخر از اينكه با كسى احياناً رفتار بد يا اخلاق تند و ناشايست نشان دادم طلب مغفرت كرده و پوزش مى‏خواهم. به اميد جهانگير شدن انقلاب اسلامى و جلب رضاى خداوند متعال.

    شهيد اسماعيل اسماعيل زاده

    جبهه فاو 65/1/30