نام پدر : داود
تاریخ تولد :1350/06/10
تاریخ شهادت : 1365/12/12
محل شهادت : شلمچه

وصیت نامه

1 – به برادرانم وصیت می نمایم که تا آخرین لحظات زندگی خود دست از انقلاب و امام و مسئولین با خدا بر ندارند .
2 – خواهران گرامیم ! همانطور که تا به حال حجاب خود را حفظ کردید , از این پس نیز حفظ نمایید و با استکبار جهانی بجنگید .
3 – می دانید که بی حجابی باعث پایمال شدن خون شهدای گرامی می شود .
4  - سفارش به برادران گروه مقاومت و مسئولین :
ای برادران گروه مقاومت که تا کنون مقاومت خود را در برابر استکبار جهانی نشان داده اید ! ادامه دهید تا پرچم انقلاب اسلامی بر فراز تمامی کشور ها به اهتزاز در آید .
5 - ... مسئولین ! گروه های مقاومت را بی ارزش نشمارید و برایشان جلساتی بگذارید به خصوص به کلاس قرآن بسیار توجه کنید .
6 - ... خانواده های  شهدا گرامی اند . آنان را  اشخاص والا و با کمالات بدانید .
7– و لا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیا ء عند ربهم یرزقون .
این گونه مپندارید کسانی که در راه خدا کشته می شوند مرده اند , بلکه آنان زنده اند و نزد خدا روزی می خورند .

زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

پرویز شعبانی نژاد

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

1350 ـ سه هزار مران تنکابن

3- نام و شغل پدر :

داوود ـ کارگر

4- نام و شغل مادر:

ملکه شعبانی نژاد ـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

5فرزند ـ سومین

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

مذهبی ـ از لحاظ اقتصادی در شرایط سختی بودند.                                                                     

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

ـــــــــــــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ـــــــــــــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

شهید پور غلامی ـ توسکلا ـ تنکابن

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

بایزید بسطامی ـ شهیدآباد ـ تنکابن

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ـــــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

در دوران مدرسه بعد از کلاس به کارگری می رفت تا خرج خانه به پدر کمک کند .

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

دوم راهنمایی را به اتمام رسانده بود و سال سوم بودند که شهید شدند .

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ـــــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ـــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ـــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ـــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ـــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

با پدر و مادر مهربان بود ، خیلی در کارها به دادشان می رسید . کارگری می کرد که در مخارج کمک پدر باشد.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ـــــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ـــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ـــــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ـــــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

عضو فعال پایگاه بود، نگهبانی ، تدارکات، کتابخانه ، اذان گوی مسجد

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد : ـــــــــــــ

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ـــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه :

بسیجی

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ـــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

شلمچه ـ 12/12/65 ـ کربلای 5 ـ سوختگی بر اثر شیمیایی

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

حدود 1 ماه تا 40 روز بعد از شهادت تشیع شد ـ گلزار شهدای توسا کلا ـ تنکابنت

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

طبق گفته پدر شهید با مردم مهربان و دلسوز بود و در محل کار می کرد و زحمت می کشید و مردم او را شهردار صدا می زدند 

شهید دلسوز، با محبت ، شوخ طبع ، اهل  کمک به دیگران ، با غیرت ، حساس بر حجاب ،پرجنب و جوش  و فعال بود.

برادر ـ شهید فیروز می گوید : روزی من به همراه برادر شهیدم جهت تهیه هیزم به جنگل رفتیم در هنگام جمع آوری  هیزم  پرنده ای را دیدیم که به زمین افتاده ، مجروح شده بود ، شهید پرنده را گرفت آورد منزل  ، دو سه روز آن را مداوا کرد و بعد  آزادش کرد که برود .

خواهر شهید- خدیجه می گوید : بر سر قضیه ناموس ، خیلی حساس و غیرتی بود یکبار  در محله ی ما دو سه پسر لات آمده بودند و دخترهای محل را اذیت می کردند، یک شب برادرم و شهید محمد منصور کیا که با هم دوست بودند کشیک نشستن و آن 3 ارازل و اوباش  را تا می توانستند کتک زده و آن ها را به خاطر اعمال زشت شان از محل بیرون کردند . 


وصیت نامه

اسکن وصيت نامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد