1.    خواهران وبرادران! ... انسان یک روز به دنیا می آید و یک روز هم از این دنیا می رود ( پس مرگ برای همه است) حال که قرار است انسان بمیرد چرا بهترین نوع مردن که همانا شهادت در راه خداست را اتخاب نکند.

2.    پدر جان! وقتی که من به شهادت رسیدم، برای من ناراحت نباشید، امیدوارم که ادامه دهنده راه من باشید.

3.    شما ای برادران بزرگوار! و صیت من به شما این است که هر کاری که می کنید فی سبیل الله باشد. در راه انقلاب شکوهمند که با خون هزاران شهید به پیش می رود که همان راه و خط امام عزیز می باشد قدم بردارید و ادامه دهنده راه شهیدان باشید  که چگونه مخلصانه در این خط حرکت می کنند و به آرزوهایشان که همان ملاقات پروردگار متعال است می رسند.

4.    شما برادران و خواهران تحصیل کرده با عملکردهای خود به فرمایشات امام عریز که همان دستورات اسلام می باشد، مشت محکمی به دهان آمریکا و منافقان بزنید.

5.    شما جوانان عزیز! ای بازوهای پرتوان امام امت، در کارهای خود فکر کنید و بیندشید که برای چه آفریده شدید؟ ما همه، بنده هستیم اکنون زمان امتحان و آزمایش است. خداوند بندگانی که می گویند ایمان آورده ایم آزمایش می کند پس سعی کنیم در امتحانات خداوند موفق و روسفید باشیم.

اسکن وصيتنامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

یوسف شریفی جلودار

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

1347 ـ بابل ـ روستای پایین گتاب

3- نام و شغل پدر :

عبدالله ـ کشاورز

4- نام و شغل مادر:

 گلابی پور حسین ـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

6 فرزند

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

در خانواده مومن، مذهبی در دامان پدر و مادری متدین با اوضاع اقتصادی متوسط که با کسب روزی حلال تامین می شد به رشد و تکامل رسید.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه – نام فرد آموزش دهنده ):

شهید برای فراگیری قرآن به مکتب خانه رفت .

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ـــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

دبستان شایستگان ـ روستای پایین گتاب

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

روستای پایین گتاب

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ــــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

در کار کشاورزی به خانواده کمک می کرد.

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

شهید در مقطع دوم راهنمایی عازم جبهه شدند .

 

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام نداد

2- یگان اعزام کننده : ـــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ـــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :  

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ـــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ):  ــــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

شهید به پدر و مادر احترام می گذاشت و به حرف آن ها گوش می داد.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

تحول فکری شهید از امام (ره ) و شهید دستغیب ، چمران و باهنر بود .

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ـــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

عضو بسیج بودند .

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :  

 در جبهه حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

1/12/61 ـ بابل ـ سپاه ـ اهواز

2/8/62 ـ بابل ـ سپاه ـ مریوان

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه :

رزمنده

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ـــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

1362 ـ مریوان

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

گلزار شهدای پایین گتاب

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

برادر شهید : شهید وابستگی عجیبی به پدر و مادر داشت شب ها که می خوابید حتماً باید دست مادرم در دستش می بود تا او می خوابید وقتی بچه بود یک شب خانه ی عمویم ماند نصف شب بهانه مادر را گرفت . عمویم ساعت 3 نصف شب او را به خانه آورد و رفت تا این حد وابسته بود به پدر و مادر.

برادر شهید : شهید بسیار مهربان و خوش اخلاق بود و زبانزد خاص و عام بودند . حق الناس را رعایت می کرد و به حق خود قانع بود . در مراسمات و دعای کمیل و توسل شرکت داشتند . به اهل بیت و ائمه ارادت خاص داشت .

پدر شهید : یوسف رضا و برادرش هر دو در یک اتاق می خوابیدند و یوسف رضا  تقریباً 10 ساله بود به آن ها گفتم صبح برای نماز شب شما را بیدار می کنم اگر بیدار نشوید کتک می خورید وقتی موقع نماز آنها را صدا زدم شهید سریع گفتند حاجی من بیدارم و از همان بچگی به نماز اهمیت می دادند و یک خاطره دیگر این که من تفنگی داشتم  که در گوشه اتاق بود وقتی من بیرون بودم شهید تفنگ را برداشت و دستش را روی ماشه قرار داد و تیر در رفت و سقف را سوراخ کرد و تیر به خانه همسایه بغلی رفت وقتی به من گفتند چیزی به ایشان نگفتم .