بسم الله الرحمن الرحیم

مادرم از تو می خواهم که برای من اشک نریزی مانند مادران شهدای به خاک و خون خفته سرت را بالا بگیری چون جوانی را در راه اسلام پرورش دادی و بسوی خدا سوق دادی. (شهید اسماعیلی)

درود و سلام بر امام و امت شهیدپرور ایران- سلام بر روحانیون انقلاب اسلامی سلام بر آیت الله سید صابر جباری امام جمعه بهشهر و سلام بر تمام کارکنان انقلاب اسلامی، تنها چیزی که انسانهای معتقد و آنها که به حقانیت خدا و انسانیت آگاهند و خواهان آن می باشند من نیز خود به روشنی می بینیم از آنکه اگر در این غائله پیروز شدیم که ایران و انقلاب اسلامی را مانند مزرعه ای که علف مزرعه اش وجین می کنند و می دانید من و ماها هم ضد انقلاب و ضد اسلام و بشریت را از تاریخ انقلاب و از تاریخ انقلاب ایران برکنیم و اگر هم کشته شدم چه سعادتی بهتر از آنکه در نزد خدایم دوش به دوش شهدای سرخ علوی و ایرانی در دنیای دیگر، مسلماً کسانی هم همان راه را ادامه خواهند داد پدر و مادر عزیزم اکنون که من در لحظه ای اعزام به جبهه ام می خواهم چند کلمه ای با شما صحبت کنم پدرم هر چند که من در این غائله نمی دانم چه حادثه ای برای من پیش می آید ولی همینقدر می دانم که اگر کشته شدم هر چند که در راه اسلام و هدفم کشته شدم ولی می دانم که داغی بر دلتان گذاشته ام مادرم از تو می خواهم که برای من اشک نریزی مانند مادران شهدای بخاک خون خفته سرت را بالا بگیری که چون جوانی را در راه اسلام پرورش دادی و بسوی خدا سوق دادی برادرانم می دانم که قلبتان گواهی نمی دهد که شهادت مرا بپذیرد ولی این خواست خداست و هیچگونه تردیدی نباید داشت برادرم اسماعیل می دانم که آروز داری و داشته ای که مراسم عروسی مرا به حد اعلا جشن بیگری ولی این کار را برای برادرم بکن و از تو می خواهم که آنها را تنها نگذاری اگر من کشته شدم هرکجا دلتان می خواهد مرادفن کنید.

والسلام

60/9/14

علی اصغر اسماعیلی

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی:

1-نام و نام خانوادگی، نام مستعار:

علی اصغر اسماعیلی علمدار محله

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

2/3/1338، روستای عملدارمحله شهرستان بهشهر

3- نام و شغل پدر:

محمدعلی، کشاورز

4- نام و شغل مادر:ــــــــــــــ

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود: ـــــــــــــ

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی:

در خانواده ای مسلمان و متدین با اوضاع اقتصادی نسبتاً عادی که از امرارمعاش والدین و کسب روزی حلال تأمین می شد به رشد جسمی و تکامل عقلی رسید.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب،کلاس قرآن،حوزه علمیه – نام فرد آموزش دهنده): ـــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ـــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان:

مدرسه ابتدایی اشرفی کلاک (5 سال)

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی: ـــــــــــــ

3- نام مدرسه، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان: ـــــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی، رشته و نام دانشگاه: ـــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟چه کاری و چه مدت:

بله،  او بعد از اتمام تکالیف در کارهای کشاورزی و محیط خانه به والدین خود کمک می کرد تا بتواند باری از دوش آنان بردارد.  

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل:

برای کمک به پدر و مادر در تأمین معاش زندگی و ادامه تحصیل برای وی فراهم نشده بود.

پ)سربازی:

1- خدمت سربازی:

 انجام داد

2- یگان اعزام کننده: ـــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی:

 ابتدا شاهرود و بعد به شیراز رفت. از سال 17/8/1357 الی 17/10/1358  و سپس به فرمان امام خمینی خدمت سربازی را رها کرد و دوباره به فرمان امام به خدمت سربازی رفت.

ت) ازدواج:

1-وضعیت تاهل:

 مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج: ـــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ـــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

به والدینش احترام و اکرام می کرد. به آنها عشق و علاقه می ورزید. در انجام امور زندگی همراهیشان می کرد. وی باعث افتخار والدینش بود. همواره سعی می کرد فرزند صالحی برای خانواده باشد. مطیع اوامر آنان بود.

ث)شغل شهید:

1- شغل رسمی و شغل فرعی:

 فرعی ـ در کارهای کشاورزی یار و یاور خانواده اش بود، همچنین کارگری هم می کرد.

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت: ـــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی:

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند:

ولایت پذیری از امام خمینی (ره)، دوستان بسیجی و فرهنگ بسیج از عوامل تأثیرگذار بر شخصیت او بود.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد، خانواده یا گروه اشاره دارد:

 یکی از خصوصیات خوب ایشان که در وجود دیگران تأثیر می گذاشت: خوش خلقی، احترام و ارزش به دیگران، اگر کسی کاری از او تقاضا می کرد با جان و دل انجام می داد. احساس مسئولیت نسبت به تأمین معاش خانواده علی اصغر هر چه کار می کرد پولش را به مادرش تقدیم می کرد. این خصوصیات هنوز در اذهان خانواده و دیگران باقی مانده است.  

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی:

 در اکثر راهپیمایی ها و تظاهرات شرکت داشت.

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه:

بعد از پیروی انقلاب اسلامی در نهاد مقدس بسیج امام خمینی (ره) فرمان تشکیل آن را صادر کرده بود به عضویت این نهاد درآمد و از این طریق راهی جبهه شد.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت، با بیان اتفاق آورده شود: ـــــــــــــ

ح) سوابق جبهه:

1- حضور در جبهه:

 در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها، یگان اعزام کننده، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد:

او طی یک دفعه از سپاه بهشهر با عضویت بسیج به منطقه ی گیلانغرب اعزام شد.

3- مجموع مدت حضور در جبهه: ـــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه:

 تک تیرانداز

5- دفعات، مکان و نحوه ی مجروح شدن: ـــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد: ـــــــــــــ

7- مکان، زمان، عملیات و نحوه‌‌ی شهادت: ـــــــــــــ

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری:

1361 در گلزار امام زاده حسن رضا خاکسپاری شد.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره، ویژگی های شهید (توجه: حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد.)

در کالبد وجود علی اصغر ویژگیهای زیادی نقش بسته بود که با جمع شدن در یک جا از وی بعنوان یک انسان کامل یاد می شد. پدرش، حاج محمدعلی با ذکر مواردی می گوید: «من خودم پنجاه سال خادم مسجد بودم، علی اصغر از طفولیت در کارهای مسجد به من کمک می کرد و خدمت می نمود. برای کمک به تأمین معاش خانواده تلاش می کرد، دستمزدش را به مادرش می داد. در مراسمات مذهبی ماه رمضان، محرم و صفر اکثر اوقات در مسجد بود. ارادت و عشق به ائمه (ع) او را به مرثیه خوانی واداشت. توجه به واجبات علی الخصوص به نمازش که هرگز ترک نمی شد. وقتی از سر کار بر می گشت، ابتدا نمازش را ادا می کرد. با اهل خانواده خوش برخورد بود. علاقه خاصی به امام خمینی (ره) داشت وقتی امام دستور فرار از خدمت سربازی را داد او خدمت سربازی را رها کرد بعد از پیروزی به سربازی رفت.

او تابع رهبر زمانه ی خود بود. تمثال مبارک امام خمینی (ره) در جیبش بود. در نهایت جان خویش را فدای رهبر و میهنش نمود.»