نام پدر : میرعلینقی
تاریخ تولد :1338/02/20
تاریخ شهادت : 1361/01/02
محل شهادت : رقابیه

وصیت نامه

*وصیت نامه شهید سید حسن سیدعشقیان*

 

به نام خداوندی که رحمان است بر جهانیان و موجودات عالم و رحیم است نسبت به مومنانوگروندگان به دین و شریعتش.

 

ثُمَّإِنَّرَبَّكَلِلَّذِينَهَاجَرُواْمِنبَعْدِمَافُتِنُواْثُمَّجَهَدُواْوَصَبرَواْإِنَّرَبَّكَمِنبَعْدِهَالَغَفُورٌرَّحِيم

آن گاه محققابدان که خدا با مومنانیکه از شهر ودیار خود چون به شر و فتنه کفار مبتلا شدند ناگزیر هجرت کردند و در راه دین کوشش و صبر بسیار نمودند خدا بامومنان یارو یاور است و از این پس بر آنها بسیار بخشنده و مهربان خواهد بود (و به آنان عزت و قدرت عطا خواهد کرد)

تُؤْمِنُونَبِاللَّهِوَرَسُولِهِوَتجُاهِدُونَفىِسَبِيلِاللَّهِبِأَمْوَالِكمُ‏ْوَأَنفُسِكُمْذَالِكمُ‏ْخَيرٌلَّكمُ‏ْإِنكُنتُمْتَعْلَمُونَ(11)

يَغْفِرْلَكمُ‏ْذُنُوبَكمُ‏ْوَيُدْخِلْكمُ‏ْجَنَّاتٍتجرِىمِنتحْتهِاالْأَنهَارُوَمَسَاكِنَطَيِّبَةًفىِجَنَّاتِعَدْنٍذَالِكَالْفَوْزُالْعَظِيمُ(12)

ای اهل ایمان آیا شما را به تجارتی که شما را از عذاب دردناک آخرت نجات بخشد دلالت کنم؟ آن تجارت این است که به خدا و رسول او ایمان آورید و با مال و جان در راه خدا جهادکنید این کار [] از هر تجارت برای شما نیکوتر است اگر دانا باشید.

سلام و درود خداوند قهار بر بنده پاکش محمد (ص) خاتم پیامبران. سلامو درود خدا بر تمامی اولیا و اوصیا از امیرالمومنین علی بن ابیطالب (ع) تا حضرت مهدی بقیة الله ارواحنا له الفداء و با سلام ودرود به پیشگاه رهبر انقلاب حضرت امام خمینی مد ظله العالی و با درود وتحیت به پیشگاه شهدای عالی مقام وامت شهید پرور وجهادگر؛ و با سلام خالصانه به پیشگاه خانواده عزیزم این جانب سید حسن عشقیان فرزند میز علی نقی به شماره شناسنامه 129 صادره از بابل چندمطلب را به عنوان وصیت با امت حزب الله وشهید پرورمان در میان می‌گذارم باشدکه این به یادگار پس ازشهادتم حرکتی و یا اثری در تعدادی گذارد چرا که در زمان حیات در غفلت بوده و قدمی برای اسلام ومسلمین بر نداشته‌ام و همیشه خودرامدیون اسلام و شمامردم حزب الله می دانستم در شروع کتابت آیاتی از قرآن کریم این کتابنشان ساز را ذکر کردم که همگی دلالت بر عظمت و ارزش جهاد درراه خدا و صبر و استقامت در طریق الله را می‌نماید.

خداوند کریم بر امت ما و بر مردم ما و فقط ملت ایران این منت را گذاشته واین افتخار را داده که فقط و فقط برای خدا ودین محمد (ص) قیام نموده و همه بندها و وابستگی‌های نفسانی و روحانی به غیر الله را گسسته و با الله و تنها قدرت مطلق حاکم برجهان خلق پیوند زند باشد که قطره فانی در اقیانوس بی نهایت ارزشی به خود پیدا نماید در طول اعصار و قرون متمادی در دوره پیغمبران پیشین این افتخار واوج نصیب برخی از امت‌ها می‌شد و با یهره گیری از دستورات الهی و فرمانبری از فرستاده خداوند به درجاتی عالیه می‌رسیدند و برخی هم ناسپاسی می‌نمودند و تاب تحمل مشکلات و سختی‌های راه را نداشته و با طغیان و عصیانگری از قید عبودیت الله خارج شده و به درد و ذلت دچار می‌گشتند و آماده و منتظر بلا از طرف حق تعالی می‌گشتند تا این که تاریخ به پیش رفت و در بستر تاریخ قومها و قبیله‌ها و امتها پیغمبران و رسولانی پا به عرصه‌ی هستی نهاده و بدرود حیات گفتند و برخی از امتها با کوله بار گناه و ذلت و ننگ به جهان آخرت سفر نموده برخی در تاریخ از خود نشان و افتخاری از شجاعت و مردانگي و بندگی حق تعالی و استقامت و صبر در مقابل طاغی و ظالم به جای گذاشته و تا ابد الدهر نامشان در سطر نوشته و همانند ستاره‌ای تابان بر تارک افلاک می‌درخشند و زمان صد راسلام و مبارزات و غزوات پيغمبر (ص) و علی (ع) و رنجها و مصیبت‌های وارده بر پیغمبر اکرم و اولادشان و بر وصی او همه و همه گویای عظمت و بزرگی خداوند تبارک و تعالی می‌باشند که این مردان پاک و معصوم درکمال قدرت و اقتدار خود را بنده‌ی ناچیز خدا می‌پنداشتند و طوق بندگی او را به گردن می‌نهادند و در مقابل هر سلطان جائر و گردنکشی وهر ظالم و ستمکاری همچون رعد می‌خروشیدند

زمان به پیش می‌آید و به واقعهی خونین سال 61 هجری عاشورای خونین کربلای حسین علیه السلام می‌رسیم که این بزرگ مردعالم بشریت و این معلم بزرگ شجاعت وشهامت و شهادت و بندگی الله دست به یک حرکتی بسیار بزرگ و غافلگير کننده زده و آنچنان درسی به انسان‌ها داده که اگر دین نداری آزاد مرد باش و هیچ گاه طوق بندگی هر بنده‌ای ذلیل و زبون را به گردن میاویز و دست بیعت به ناجوانمردان تاریخ و رذیلان زمانه مده که مرگ با شرافت و شهامت و شجاعت و فی سبیل الله بهتر و بسیار نیکوتر کار زندگی ننگین و اسارت بار است و زینب سلام الله علیها و امام زین العابدین (ع) پیام رسانان عاشورای سال 61 به ما می گویند که این عاشورا فقط در یک روز نیست و این کربلا فقط در سرزمین مخصوصی نیست و این خون به ناحق ریخته در کربلا فقط تحرک نمی‌آفریند بلکه مصیبت بارترین جنایات و ظلم‌ها در حق پیامبر و خاندانش ودر حق ابا عبدالله الحسین درسرزمین کربلا و در روز عاشورای سال 61 هجری اتفاق افتاد که این روز درخشنده وزاینده کربلاهای دیگر و عاشوراهای نويی بوده است و هر چه آموخته‌ایم و می‌آموزیم و خواهیم آموخت از کربلای مخصوص حسین و عاشورای مختص حسین علیه السلام است.

تاریخ بعد از زمان امام حسین علیه السلام تداوم می‌یابد اما سرد و  خاموش و با کور سوهایی پیشمی رود ائمه معصومین وارثان به حق محمد (ص) و این چراغ فروزان هدایت و ارشاد فقط روشن کننده جمعی کوچک و مخلص کوچک می‌گردند و جائران و جباران و ستمگران و دریوزگان زمانه نمی‌گذارند که این نور به  چشم  و مغز و فکر همه تهیدستان و مستحقان اندیشه‌ی الهی و اسلامی برسد و با ایجاد برنامه‌هایی انحرافی و تهی از فرهنگ اسلامی و موانعی در پیش پای اصحاب و یاران ائمه و منزوی نمودن ايمه و یا شهید و زندانی نموودن این اولیا الله می‌خواستند قید اسلام و شریعت محمد را بزنند وبنده ی هواهای نفسانی و شکم و مادیات باشند  اما هیچگاه موفق به چنینامری نشده بودند چرا که امامان معصوم خود گواه بر حقانیت اسلام اصیل بوده و هر گاه فرصتی را مناسب می‌دیدند به نشر افکار و اعتقادات اسلامی می‌پرداختند و دست به روشنگری زده ومردم را از ظلم ظالمین و جور ستمکاران و خیانت جابران مطلع و آگاه می‌ساختند  و هیچ گاه دست از تبلیغدین عزیز اسلام بر نمی‌داشتند  که رسالت آنها ترویج و دین ورهبری امت بود  که رهبریت امت را زمان حسین علیهالسلام تهی مغزان  و ظالمان و جرثومه‌های فساد به دست گرفتند  و غصب خلافت نموده  و اولاد رسول الله را از حق رهبری که مخصوص این مردان الهی  بود محروم نمودند  و اما در حرکت تاریخ و در این درگیری‌های حقو باطل ناگاه در سال 56 جرقه‌ای در ایران اسلامی جهیدن گرفت  و به انقلابی بنیادین و اسلامی مبدل گشته و با دادن هزاران شهید و معلول و مجروح و خسارت‌های وارده پیروزی نسبی در سال 57 به رهبری روح خدا خمینی بت شکن نائب عام و به حق امام زمان سلام الله علیه تثبیت و تضمین می‌شود و این است که بزرگترین نعمت از طرف حق تعالی نصیب این امت  واین مردم شده که در این  مدت تاریخ که این همه مصیبت و رنج و متوجه اسلام و مسلمین شده و ائمه علیهم السلام  اسلام عزیز را در چه شرایطی تبلیغ و ترویج می‌نموده و چه خونهای پاک و با ارزشی پای درخت تنومند اسلام جهت آبیاری و زنده نگه داستن آن ریخته شده و چه سرها بر بالای نیزه‌ها رفته و چه مردان پاک و شریفی در راهش جانبازی کرده و علمای دین قربانی اسلام گشته تا این اسلام را به ما به امانت بسپارند و ما را از فیوضات و برکات و نعمات آن بهره مند گردانند خداوند عزیز این منت را بر مانهاده و در لوح محفوظش ثبت شده بود که درآینده در مشرق زمین از ایران اسلامی مردانی قیام می‌کنند و در راه خداوند تبارک و تعالی برای به دست‌آوردن ارزش‌های اصیل اسلامی و شرف اسلامی به پاممیخیزند و وارثان به حق زمین که از آن  مستضعفان بوده این امت مستضعف  و ستم دیده  می‌گردند و با صدور انقلاب اسلامی خویش دیگر محرومان مستضعفان زمان را از یوغ بندگی و اسارت غیر خدا آزادو رها می‌سازند و ان شا الله تعالی زمینه ساز  حکومت جهانی و عدالت گستر و قسط اسلامی حضرت مهدی ارواحنا له الفدا می‌گردد دراین جا نمی‌خواهیم از مصیبت‌هایی که به امت ما رفته و بلاهاییکه از جانب دریوزگان  و شیاطین متوجه  این امت شده صحبت کرده باشم چرا که هر سختی و مشکلاتی که به امت ما رفته باشد برای خدابوده و هیچگاه به هدر نخواهد رفت و طرف معامله و مشتری هم خداوند کریم می‌باشد چنان که می‌فرمایند:

وَلَنَبْلُوَنَّكُمْحَتىَ‏نَعْلَمَالْمُجَاهِدِينَمِنكمُ‏ْوَالصَّابرِينَوَنَبْلُوَاْأَخْبَارَكمُ‏ْ(31)

و البته ما شما را در مقام امتحان می‌آوریم تا آنکه در راه خدا مجاهده و کوشش دارد و بر رنج آن صبر می‌کند و مقامش معلوم سازیم و اخبار و اظهارات شما را هم بیازماییم

 

بلکه می‌خواهیم چند نکته اصلی و چندتذکر و یادآوری را جهت اهمیتشان بازگو نمایین امت حزب الله می‌دانند که انقلاب اسلامی ایران انقلابی ممتنی و متکی بر اسلام و بر رهبری ولایت فقیه یعنی همان تداوم رهبریت و اولیا و پیغمبر صلوات الله و حاکمیت الله بر انسان‌ها که قرن‌ها همانطور که در پیش عرض شد به دست شیاطین و غاصبان خلافت افتاده بود می‌باشد و ذره‌ای گرایشات مادی و معنویت به شرق و غرب را نمی‌پذیرد چرا که امیرالمومنین علیه السلام می‌فرمایند راست روی و کجروی در مذلت و خواری افتادن است بلکه اسلام ما دینی غنی و پربار و پاسخگوی به تمام مسائل  و محیط  به تمام پدیده‌های هستی  می‌باشد چنان چه پیشوای این دین امیرالمومنین می‌فرماید: بپرسید قبل از این که از جمع شما بروم و یا می‌فرماید از کرات و آسمان‌های بالا از من  بپر سید و یا قرآن این کتاب محکم واستوار الهی منابع و مآخذ عظیمی از علوم مادی و معنوی و انسان سازی که هدف انبیا و اولیا الهی بوده می‌باشد و سنت پیغمبر اکرم * و اولیا همه و همه عظمت و ارزش دین مبین اسلام و فقه پر بار جعفری امام جعفر الصادق سلام الله حقانیت  و لطافت مذهب تشیع امیرالمومنین علی علیه السلام  این خط سرخ شهادت واین محرک قوی در مسیر الله و را می رساند که چکونه راهگشا و راهبراست لذا از امت مسلمان خواستارم که هر چه بیشتر به این حبل الله المتین  چنگ زده و هر چه بیشتر توسل به پیغمبر اکرم و اولیا نموده و پیوندشان را با ولایت فقیه این اصل بسیار مهم اسلام و ولی امر این جانشین به حق خداو پیغمبر و اولیا که در این زمانه به فرزند حسین علیه السلام  این قافله سالار کربلاهای ایران  و این پیشرو و پیش آهنگ زمان ما حضرت امام خمینی طول الله عمر الشریف به ودیعه و امانت سپرده شده مستحکم‌تر واستوار تر نمایند و حمایت بی دریغ خود را از ولی فقیه  در هر عصرو زمانی و در هر مقطع از زمان بنمایند که اطاعت از ولی امر اطاعت از خداست و اطاعت خدا نمودن عزت و سربلندی و انگیزه و اساس خلقت انسانها بوده است که خداوند می‌فرمایند:يَأَيهُّاالَّذِينَءَامَنُواْأَطِيعُواْاللَّهَوَأَطِيعُواْالرَّسُولَوَأُوْلىِالْأَمْرِمِنكمُ‏ْ

 

 

دومین مطلب قابل یاد آوری به مردم مستضعف ایران و ملل مسلمان جهان این است که هیچ گاه خود را از روحانیت عزیز شیعه جداننمایند و  همیشه در صدد برآیند که پیوندی بس عظیم و استوار با این علمای دین ومروجین احکام الهی داشته باشند و هیچگاه خود را بی نیاز از این علما و روحانیون نپندارند که بس در گمراهی و ضلالت خواهند افتاد و این بر همگان واضح  و روشن است که هر حرکت و انقلابی که از صدر اسلام به این طرف اتفاق می‌افتاد و یا مبارزه‌ای بر علیه کفر و استکبار  و شرک وجود داشت پیشاپیش انقلابیون و قیام کنندگان  و علمای عزیز اسلامی و روحانیون تشیع  و بیدار بودند که هیچ گاه سر تسلیم در مقابل ظلم و زور دولت‌های حاکم جابر خم ننموده و همیشه سربلند و سر افراز بودند حتی اگر پای جان و مال و زجر و شکنجه و دربه دری در میان بود و همیشه سردمدار و پرچمدار نهضت‌های اصیل اسلامی بودند  که تاریخ یک صدو چند سال اخیر گواه مستند و محکمی بر این مدعاست. ازامت حزب الله  و در صحنه می‌خواهم دستورات علمای بیدار و متعهد ما را به گوش جان بسپارند  و به مراجع عالیقدر احترام گذارند و در صدد خودساری و تزکیه  نفس و پالایش رذایل اخلاقی  و جایگزین نمودن فضایل اخلاقی برآیند و پیوندی بس میمون با حوزه‌های علمیه و مجالس مذهبی و مساجد و مجافل روضه و  مرثیه خانی و دعا خوانی داشته باشند  که پیغمبر * می‌فرمایند دعا  اسلحه مومن است و یا امام عزیزمان فرمودند که دعا از لبه‌ی تیز سر نیزه هم تیزتر است . از ملت ما می‌خواهم  در مراسم تشییع جنازه شهدا و ارج نهادن به شهدا  و محترم شمردن خانواده شهدا و معلولین و مجروحین کوتاهی نفرمایند چرا که این همه نعمات و افتخارات سربلندی‌ها  از خون این شهیدان و شهدای زنده ما بوده است امت شهید پرور ما که دنباله رو اسلام  فقاهتی هستند باید جهت فراگیری مسائل فقهی و شرعی و دینی خود را متوسل به افراد کاردان  متخصص در فقه شوند و این متخصصین جز آنهایی که در حوزه‌های علمیه این کلاس‌های درس امام جعفر صادق علیه السلام و ا ولیا علیهم السلام می‌باشند کسی دیگر نیست و  روحانیون و علما و مراجع همه و هم  از مروجین و ناشران فقه واین مکتب می‌باشند

مطلب سوم و آخرین مطلبی که با شما جمعیت حاضر در قبرستان و حاضر در آرامگاه شهیدان به خون خفته دارم این است که هیچ گاه خدای ناکرده غافل نگشته و دل به زندگی مادی  دنیوی و زود گذر نبندید و بدانید که درا ین محیط مقدس و پاکی که ایستاده‌اید و جنازه‌ای را در پیش رویتان می‌بینید عاقبت کار همه ما چنین استیعنی چه بخواهیم و چه نخواهیم دیر و یای زود باید منزلگاه ما این جا باشد جایی که هیچ چیز از انسان قبول نگردد جز اعمال حسنه و نیکو جاییکه هیچ واسطه‌ای به کار نیاید  جایی که قدرت و مال ومنال و زور تذویر کارآیی خود را از دست می‌دهد واینجا جایی است که خداوند خوابگاه موقتی ما قرار داده تاهمگی را در صحرای قیامت به دمیدن صور اسرافیل از خواب بیدار نماید  و کیفر و جزای اعمال و نیک و بدمان را به ما بدهد . وای به حال ان کسی که از گروه اصحاب مشئمه باشد و ای به حال آن کسانی که نامه اعمالشان در دست چپ فرشتگان مامور خداوند قرار داشته باشد و خوشا به حال آن کسانی که جز اصحاب الیمین هستند و نامه اعمالشان در دست راست فرشتگان مامور خداوند قرار داشته باشد خوشا به حال آنکه در بهشت ابدی در آیند و خوشا به حال آنانکه با اولیا و پیغمبران محشور گردند و خوشا به حال آنانکه خداوند رحمان با آنها باشد.

يُبَشِّرُهُمْرَبُّهُمبِرَحْمَةٍمِّنْهُوَرِضْوَانٍوَجَنَّاتٍلهُمْفِيهَانَعِيمٌمُّقِيمٌ(21)

 

در آیه‌ای دیگر خداوند می‌فرمایند:

وَلَئنِقُتِلْتُمْفىِسَبِيلِاللَّهِأَوْمُتُّمْلَمَغْفِرَةٌمِّنَاللَّهِوَرَحْمَةٌخَيرٌمِّمَّايجْمَعُونَ(157)

اگر در راه خداکشته شده یا بمیرد در آن جهان به آمرزش و رحمت خدا نائل شوید و آن بهتر از هر چیزیست که در حیات دنیوی به رای خود فراهم توان آورد.

لذا از شما عزیزان می‌خواهم  که اگر بخواهیم رحمت خداوند شامل حال ما گردد و مورد عفو و آمرزش  خداوند واقع شویم در مسیر اولیاالله حرکتنموده واز مرتکب شدن گناهان کبیره و صغیره خود داری نموده و هر چه بیشتر به خود سازی پرداخته واز دستگیری مستمندان و تهیدستان کوتاهی نکرده و انفاق و بخشش ر ا سر لوحه کارمان قرار دهیم و از دادن خمس و زکات ومالیاتهای دیگر به  دولت جمهوری اسلامی کوتاهی نکنیم و در تقویت دولت جمهوری اسلامی و کلیه مسئولان عزیز مملکتی که نور چشمان من هستند اهم از مراجع تقلید و دست اندرکاران حکومت جمهوری اسلامی ( آیت الله منتظری ، مشکینی، هاشمی رفسنجانی، خامنه‌ای/ف موسوی اردبیلی، موسوی نخست وزیر و دیگر یاران و همفکران آنها که خالصا و مخلصا برای تداوم این انقلاب جانفشانی می‌نمایند)کوتاهی نفرمایندو از مجلس این قلبملت و این کانون مهر و محبت امت و این سنگر حراست کننده از خون شهدا شدیداً حمایت نموده و از شورای نگهبان  ودیگر نهادهای انقلابی  اسلامی مانند سپا پاسداران و چهاد سازندگی و بنیاد شهید و ... حمایت نمایند  و اشتباهات  ونقایص یکدیگر را به یکدیگر گوشزد نماییم تا موجب سازندگی هم شویم چنانچه پیغمبر اکرم می‌فرماید المومن مرآة المومن  یک مومن آینه  برادر مومن خود است و با توجه به بیست و چند صفات آینه برادران مومن هم باید چنین باشند باز هم می گوییم مساجد را پر کنید و به مجالس  و محافل مذهبی و ادعیه خوانی رونق بخشید و با وحدت کلمه خود را برای مبارزه‌ای بزرگتر و عظیم‌تر با لشکریان استکبار جهانی و صهیونیسم بین المللی برای آزاد ساختن قدس عزیز آماده نمایید که این انقلاب قائم به مالله و قائم به خودمی باشد و ما بادی این انقلاب رابه قائم آل محمد  حضرت حجت ابن الحسن روحی له الفدا وارواح العالمین له الفدا بسپاریم و باید مصائب و مشکلات راه را تحمل کرده واین بار عظیم و مسئولیت خطیری که نظر لطف الهی را شامل حال ما گردانیده است به آیندگان سپرده و درتداوم بخشیدن به آن نهایت احترام و عزت را بگذاریم که احترام و عزت از خداست و مخصوص رسول و اولیا علیهم  السلام و مومنین و متقین می‌باشد و چه مومنان و متقیان و فداکارانی شایسته‌تر از این قشر و این دسته سراغ دارید و شما ای روحانیون عزیز و علمای محترم وظیفه اسلامی و الهیتان بیش از پیش عمل نموده و خود بهتر می دانید که این انقلاب بار مسئولیتتان را سنگین‌تر نموده و رهبریت این انقلاب را به دوش فولادین شما نهاده است  در تشکل  و انسجام دادن مومنین و مسلمین نهایت سعی و کوشش را بنمایید و ارزش و اهمیت این پست آن وآن لباس مقدستان را بدانید خدا را گواه می‌گیرم که آن چه را که نوشته‌ام و گفته‌ام همه از درونم و اعماق قلبم و از معتقداتم سرچشمه می‌گیرد و اگر خود در بعضی مواقع قاصر و مقصر بوده‌ام از خداوند رحیم طلب مغفرت می‌نمایم. از تمام مومنین و مسلمین حاضر و آنهایی که بعداً مرا خواهند شناخت خاضعانه درخواست می‌کنم که هر گونه بدی و خطایی در حقشان روا داشته‌ام و یا هر معصیتیکه در باره‌شان مرتکب گشته‌ام مرا ببخشند تا شاید مورد لطف و رحمت خدا قرار گیریم. امت حزب الله صفوف نماز جمعه را باید متشکل‌تر و منسجم‌تر نمایند.

خداوندا ترا به مقربان درگاهت قسم امام عزیزمان را تا انقلاب حضرت مهدی علیه السلام سلامت و  تندرست بدار.

خداوندا ترا به اولیا و اوصیائت قسم همه ما را جز سربازان امام زمان علیه السلام قرار بده

خداوندا ترا به اولیا و اوصیائت قسم امام عزیز ما را عمر طولانی بده تا در حکومت حضرت مهدی علیه السلام با ایشان همراه و در انزار با ایشان ملاقات نمایند.

خداوندا ظهور حجتت را نزدیکتر بفرما تا انتقام خون‌های به نا حق ریخته پیغمبران و اولیا و اوصیا و حسین بن علی علیه السلام و یارانش را در صحرای کربلا و خون‌های به ناحق ریخته شهدای ما را در کربلای ایران از دشمنانشان باز ستاند.

رَبَّنَافَاغْفِرْلَنَاذُنُوبَنَاوَكَفِّرْعَنَّاسَيِّئاتِنَاوَتَوَفَّنَامَعَالْأَبْرَار[1]

خداوندا از گناهان همه ما در گذر

خداوندا لحظه‌ای ما را به حال خود وا مگذار

خداوندا مسئولان و دست اندر کاران و مراجع و آیات عظام و همه کسانی که در این انقلاب جهت تداومانقلاب  سعی و کوشش می‌کنند  و این امت شهید پرور و حزب اللهی را توفیق بندگی و عبادت و خدمت به اسلام و مسلمین و مستضعفین عنایت بفرما.

خداوندا ترا به آبروی امام زمان ریشه کفر و شرک و نفاق و علی الخصوص منافقین داخلی و دشمنان داخلی را هر چه زودتر قطع بفرما.

و السلام علیکم و رحمة الله و بر کاته

سید حسن سید عشقیان

27/12/60



[1]- آل عمران، آیه 193.

 


زندگی نامه

سيّد حسن عشقيان

فرزند: ميرعلي­نقي

سيّد حسن ارديبهشت 1338 در بابل به دنيا آمد. پدرش ميرعلي­نقي بود و مادرش ربابه نام داشت و خانه­دار بود. سيّد حسن در يك خانواده­اي وابسته به اهل بيت بزرگ شد. مراقبت ما و دقت­هاي پدر و مادرش در حلال و حرام و تربيت بچه­ها سيّد حسن را به جايي رساند كه در اوج جواني دنبال كمال رفت.

دبستان را در مدرسه­ي بابل­ گذراند. بعد از پايان راهنمايي به دبيرستان شهريار رفت و در رشته­ي رياضي ادامه­ي تحصيل داد. هم­زمان با تحصيل قبل از انقلاب در راهپيمايي و پخش اعلاميه شركت داشت.

محمد شافعيان، دوست شهيد مي­گويد:

«قبل از پيروزي انقلاب در محافل و مساجد و برنامه­ها حضور داشت. او زندگي را خيلي ساده و بي­آلايش تصور مي­كرد. خيلي ساده زندگي مي­كرد. دنبال تجملات دنيا نبود و هميشه به لباس­هاي ساده امّا تميز آراسته بود. براي جامعه روحانيت احترام خاصي قائل بود و پيروزي انقلاب و بيداري مردم را مديون جامعه روحانيت مي­دانست.»

او كه از سربازي معاف شده بود، پس از اخذ ديپلم، رشته­ي خلباني دانشگاه تهران قبول شد، امّا به عشق رفتن به جبهه قيد تحصيل را زد و براي هميشه دست از درس و رفتن به دانشگاه كشيد.

مادرش مي­گويد: «اهل مسجد و مقيّد به نماز سر وقت بود. در كارهاي خانه، پخت­وپز و شستن لباس­ها كمك حال من بود. معاشرتي و پرطاقت در برابر سختي­ها. عاشق كمك به ديگران، شجاع بود و سر نترسي داشت. سيده فاطمه، خواهرش مي­گويد:‌

«آن­قدر سر نترسي داشت كه پس از انقلاب در چهارشنبه­پيش كه مركز فعاليت ضدّ انقلاب بود، نمايشگاه عكس و كتاب­هاي مذهبي و اسلامي برپا مي­كرد و در برابر منافقين سرسختانه مي­ايستاد. بسيار صبور بود و همواره مي­گفت: شما بايد راه شهدا را ادامه بدهيد تا ريشه ظلم خشكانده شود. مواظب حق ديگران باشيد. مبادا دل كسي را به درد بياوريد. اگر حق­النّاس به گردن داريد تا دير نشده، بپردازيد.

برادرش، سيّد تقي در مورد حق­الناس مي­گويد:‌

«من رئيس شعبه بانك بودم. سال 60 براي خداحافظي نزد من آمد. در فاصله­ي دو يا سه ساعتي كه با هم بوديم، من چند بار از تلفن بانك براي كارهاي شخصي استفاده كردم. وقتي صحبت­هايمان به پايان رسيد، سرش را پايين آورد و گفت: برادر! تو از من خيلي بزرگ­تري، امّا حيف­ام مي­آيد به تو متذكر ­نشوم. تلفني كه استفاده شخصي از آن مي­كني، بيت­المال است. آيا مي­تواني آن دنيا جواب چند ميليون انسان را بدهي؟ من حرفي براي گفتن نداشتم. او رفت و اين حرفش هنوز آويزه گوش من است تا از بيت­المال استفاده شخصي نكنم.»

سيد حسن از همان دوران نوجواني، گرماگرم پيروزي انقلاب راهش را شناخت و در جريان مبارزه با رژيم پهلوي خط­ مشي خود را مشخص كرد و بعد از انقلاب در پايگاه­هاي مقاومت محل و سطح شهر براي مقابله با گروه­هاي ضدّ انقلاب همكاري مي­كرد. خبرهاي جنگ و تهاجم حزب بعث او را بي­تاب حضور در جبهه براي دفاع از كشورش كرده بود. براي همين دانشگاه را رها و به جبهه شتافت و تا معاون گروهان پيش رفت تا اين­كه در تاريخ 2/1/61 همزمان با باز شدن شكوفه­هاي بهاري در جبهه رقابيه بر اثر اصابت تركش به سر به شهادت رسيد و پيكر پاك­اش 15 روز بعد 17/1/61 در آرامگاه معتمدي بابل آرام گرفت.