زندگی نامه سردار شهید ایرج سورکی آزاد
شهید ایرج سورکی آزاد ، در تاریخ 21 فروردین 1328 در روستای سورک کودکی در یک خانواده مذهبی چشم به جهان گشود که نورانیت در چهره معصوم او هویدا بود. روز به روز گذشت و این کودک به سن هفت سالگی رسید.در طول تحصیلات ابتدائی از شاگردان ممتاز بشمار می رفت بعد از پایان دوره ابتدائی وارد دبیرستان شهر و ذوق و استعداد زائد الوصف خود را در این مرحله تحصیل نشان داد. از چهره های سرشناس در سطح ساری شده بود در سال 1347 دیپلم خود را در رشتۀ ریاضی اخذ کرد و بعلتی در کنکور دانشگاه شرکت نکرد. در همین دوره بود که فعالیت های مبارزاتی ایشان اوج بیشتری گفت و بارها ساواک او را تحت نظر و مراقبت شدید قرار داد و چندین بار او را به سازمان اطلاعات احضار کردند و در تابستان 1354 در کنکور سراسری دانشگاه شرکت کرد و در رشته مکانیک دانشگاه علم وصنعت پذیرفته شد و در دوران دانشجویی بعنوان دانشجویی فعَال لحظه ای از مبارزه با رژیم دست بر نمی داشت و تا اینکه روز هفدهم شهریور سال 1357 به همراه سیل عظیم جمعیت در میدان ژاله سابق فریاد استقلال آزادی جمهوری اسلامی را سر داد و در اثر تیراندازی مزدوران مورد اصابت گلوله قرار گرفت و از ناحیه پا زخمی شد که تا آخرین روزهای شهادتش این زخم همچنان بر پایش باقی بود . شهید بعنوان عنصر فعَال در منطقه مخصوصاً در محل رهبری حرکت را دست داشت و باعث تحریک و بسیج مردم بر علیه طاغوت بودند و همه مردم به ایشان علاقه خاص داشتند و حرف او را گوش می کردند .راهپیمائی ها و تظاهرات محل را ایشان و شهید بزرگوار شریفی رهبری می کردند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن سال 57 بلافاصله کمیته انقلاب را در محل تشکیل داد و جوانان را بسیج نمود و در پاسداری شبانه روزی از انقلاب و مخصوصاً اموال دشت ناز که به اعتقاد او بیت المال مسلمین است و باید حفظ شود و تلاش زیادی را در این جهت داشت . مبارزه با با گروهای ضد انقلاب و ملحد و منافق لحظه ای درنگ نمی کرد و در مقابل آنها فاطعانه می ایستاد و همچنین در مقابل فرصت طلبها و سود جوها و کسانی که نان را به نرخ روز می خوردند قاطعانه ایستادگی کرد و مظلومانه با این همه تلاش و جهاد و مبارزه به دسیسه های آنها به زندان رفت که بعد از شهادتش مشخص شد که به علت نفوذ و دسیسه بازی فرصت طلبها بوده است و با این عمل خود ثابت کرد حتی در نظام مقدس جمهوری اسلامی هم نباید غافل بود که روزی انقلاب به دست نااهلان نیافتد . بعد ازپایان تحصیلات در فکر شغل برای خود شد و در شرکت نکاچوب بعنوان مدیر فنی این شرکت مشغول فعالیت شد. تاثیر گذاریش تاجایی بود که کارشناسان کمونیست رومانیایی که در آنجا کار میکردند شیفته اخلاق و دینمداری او بودند،انقلابی اتفاق افتاد او فرمانده هسته ی اولیه مقاومت در زمان انقلاب در شهر سورک (میاندرود مازندران) بود که یکی از هستههای مرکزی متقدمان انقلاب به شمار میرفت . درسال ۱۳۵۹ شیپور جنگ به صدا درآمد باز درخود تکلیف را احساس کرد و به جبهه ها حق شتافت و در گردان سیدالشهداء ، لشکر 25 کربلای مشغول به خدمت شد با آنکه دارای تحصیلات عالیه بود خود را به عنوان یک بسیجی معمولی و بی سواد معرفی کرد . در جبهه بسیجی ساده بود و هیچکس نمی دانست که او یک مهندس است و تا جایی خلوص داشت که تمام کارهای رزمندگان دیگر را انجام می داد . در نهایت درتاریخ22 فروردین 62 در عملیات والفجر یک در منطقه فکه به آرزوی دیرینه ایش یعنی لقاء پروردگار وشهادت رسید وپیکر مطهرش را پس از12سال به آغوش خانواده بازگشت ودرقطعه شهدا شهر سورک به خاک سپرده شد.
زندگی نامه شهید ایرج سورکی آزاد
فرزند: صادق
شهید ایرج سورکی آزاد ، در تاریخ 21 فروردین 1328 در روستای سورک کودکی در یک خانواده مذهبی چشم به جهان گشود که نورانیت در چهره معصوم او هویدا بود. روز به روز گذشت و این کودک به سن هفت سالگی رسید.در طول تحصیلات ابتدائی از شاگردان ممتاز بشمار می رفت بعد از پایان دوره ابتدائی وارد دبیرستان شهر و ذوق و استعداد زائد الوصف خود را در این مرحله تحصیل نشان داد. از چهره های سرشناس در سطح ساری شده بود در سال 1347 دیپلم خود را در رشتۀ ریاضی اخذ کرد و بعلتی در کنکور دانشگاه شرکت نکرد. در همین دوره بود که فعالیت های مبارزاتی ایشان اوج بیشتری گفت و بارها ساواک او را تحت نظر و مراقبت شدید قرار داد و چندین بار او را به سازمان اطلاعات احضار کردند و در تابستان 1354 در کنکور سراسری دانشگاه شرکت کرد و در رشته مکانیک دانشگاه علم وصنعت پذیرفته شد و در دوران دانشجویی بعنوان دانشجویی فعَال لحظه ای از مبارزه با رژیم دست بر نمی داشت و تا اینکه روز هفدهم شهریور سال 1357 به همراه سیل عظیم جمعیت در میدان ژاله سابق فریاد استقلال آزادی جمهوری اسلامی را سر داد و در اثر تیراندازی مزدوران مورد اصابت گلوله قرار گرفت و از ناحیه پا زخمی شد که تا آخرین روزهای شهادتش این زخم همچنان بر پایش باقی بود . شهید بعنوان عنصر فعَال در منطقه مخصوصاً در محل رهبری حرکت را دست داشت و باعث تحریک و بسیج مردم بر علیه طاغوت بودند و همه مردم به ایشان علاقه خاص داشتند و حرف او را گوش می کردند .راهپیمائی ها و تظاهرات محل را ایشان و شهید بزرگوار شریفی رهبری می کردند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن سال 57 بلافاصله کمیته انقلاب را در محل تشکیل داد و جوانان را بسیج نمود و در پاسداری شبانه روزی از انقلاب و مخصوصاً اموال دشت ناز که به اعتقاد او بیت المال مسلمین است و باید حفظ شود و تلاش زیادی را در این جهت داشت . مبارزه با با گروهای ضد انقلاب و ملحد و منافق لحظه ای درنگ نمی کرد و در مقابل آنها فاطعانه می ایستاد و همچنین در مقابل فرصت طلبها و سود جوها و کسانی که نان را به نرخ روز می خوردند قاطعانه ایستادگی کرد و مظلومانه با این همه تلاش و جهاد و مبارزه به دسیسه های آنها به زندان رفت که بعد از شهادتش مشخص شد که به علت نفوذ و دسیسه بازی فرصت طلبها بوده است و با این عمل خود ثابت کرد حتی در نظام مقدس جمهوری اسلامی هم نباید غافل بود که روزی انقلاب به دست نااهلان نیافتد . بعد ازپایان تحصیلات در فکر شغل برای خود شد و در شرکت نکاچوب بعنوان مدیر فنی این شرکت مشغول فعالیت شد. تاثیر گذاریش تاجایی بود که کارشناسان کمونیست رومانیایی که در آنجا کار میکردند شیفته اخلاق و دینمداری او بودند،انقلابی اتفاق افتاد او فرمانده هسته ی اولیه مقاومت در زمان انقلاب در شهر سورک (میاندرود مازندران) بود که یکی از هستههای مرکزی متقدمان انقلاب به شمار میرفت . درسال ۱۳۵۹ شیپور جنگ به صدا درآمد باز درخود تکلیف را احساس کرد و به جبهه ها حق شتافت و در گردان سیدالشهداء ، لشکر 25 کربلای مشغول به خدمت شد با آنکه دارای تحصیلات عالیه بود خود را به عنوان یک بسیجی معمولی و بی سواد معرفی کرد . در جبهه بسیجی ساده بود و هیچکس نمی دانست که او یک مهندس است و تا جایی خلوص داشت که تمام کارهای رزمندگان دیگر را انجام می داد . در نهایت درتاریخ22 فروردین 62 در عملیات والفجر یک در منطقه فکه به آرزوی دیرینه ایش یعنی لقاء پروردگار وشهادت رسید وپیکر مطهرش را پس از12سال به آغوش خانواده بازگشت ودرقطعه شهدا شهر سورک به خاک سپرده شد.
اسکن وصيتنامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد