*زندگی نامه شهید سياوش سهرابي قرهتپه*
نام پدر: اسماعيل
در دي ماه 1342 در «قرهتپه» بهشهر چشم به جهان گشود و بر رونق خانه «اسماعيل و حنیفهخاتون» افزود. پدرش كشاورزي ميكرد و امورات زندگياش نیز، از همين راه ميگذشت. ده ساله بود که مادرش را از دست داد.
«سياوش»دوره ابتدائی را در دبستان «حافظ» زادگاهش تمام كرد. سپس با اتمام دوره راهنمايي، تحصیلاتش را تا پایه سوم متوسطه در دبیرستان «دکتر حسن عباسپور» زاغمرز ادامه داد و موفق به اخذديپلم رشته اقتصاد در دبیرستان «شهید مطهری» بهشهر شد.
در بیان خلقوخوی او باید گفت که نسبت به والدین، مودب و متواضع بود.با دیگران نیز، با ملاطفت و گشادهروئی رفتار میکرد.
او که از کودکی با تربیت دینی خانواده رشد کرده بود، در ادای واجبات و مستحبات میکوشید و از انجام محرمات دوری میکرد. با قرآن نیز مانوس بود و در عمل به فرامین آن، کوشا.
سياوش علیرغم اینکه در زمان انقلاب سنّي نداشت، امّا در راهپيمائيها شركت داشت. او مدتی در انجمن اسلامی به فعالیت پرداخت. با تشکیل بسيج، سیاوش در کسوت فرمانده پايگاه، مشغول به خدمت شد.
«رحیم کابلی» از همرزمان شهید میگوید: «او به عنوان فرمانده، دارای قدرت تصمیمگیری، خلاقیت و عملکرد بالایی بود. در مقابله با مشکلات، از شکیبایی برخوردار بود و سعی میکرد که با بهرهگیری از تفکر و زیرکی، عاقلانهترین راه را انتخاب کند.»
سیاوش اوّلينبار درسال 1360 به عنوان تکتیرانداز جبهه اعزام شد. در سال 1361، در سمت تیربارچی، به مناطق نبرد عزیمت کرد.
در سال 1362 در کسوت دیدهبان انجام وظیفه نمود.
او در 63/4/18 به عضويت سپاه درآمد و به عنوان مسئول آمار، در واحد پرسنلی لشکر 25 کربلا به ادای تکلیف پرداخت. در سال 1364 نیز، در واحد پرسنلی سپاه بهشهر مشغول خدمت شد.
حضور در جمع خانوادههای شهدا و رسیدگی به مشکلاتشان، از جمله اقدامات او در پشت جبهه محسوب میشود.
و سرانجام، سیاوش در 65/11/11 طی عملیات کربلای 5 در شلمچه، در کسوت جانشین واحد پرسنلی گردان عاشورا، به جمع یاران شهیدش پیوست. پيكر پاكش نیز هشت سال بعد، با بدرقه اهالی قهرمانپرور بهشهر در گلزار شهداي روستاي زادگاهش آرام گرفت.