نام پدر : یوسف
تاریخ تولد :1345/01/05
تاریخ شهادت : 1364/11/25
محل شهادت : فاو

وصیت نامه

1.    من آگاهانه راهی را انتخاب کردم که همان راه انبیاء و ائمه معصومین است و جهاد را بر خود واجب الهی دانستم و به جبهه حق علیه باطل شتافتم تا فرمان الهی را به نحو احسن انجانم دهم، پدرو مادرم، پس بدانید جهاد کردنم فقط برای رضای خدا و فرمان الهی است. برادران امروز، روز امتحان الهی و روز آزمایش است، فردا روز جوابگوئی است یهترین مکتب را انتخاب کنید. هدف اصلی ما پیروزی و شهادت نیست بلکه هدف همان انجام دادن تکلیف الهی است. بیائید و این تکلیف الهی را انجام دهید.

2.    یکتا معبودم، لباس رزم را بر ما پوشاندی، لباس تقوا را هم بر ما بپوشان.

3.    سخنم با آن عده از برادرانی که غافل از روز قیامت هستند، اینست که اگر بدانید که خداوند چگونه میل به بازگشت شما دارد، پشت به انقلاب و جنگ نمی کنید. در حدیث قدسی داریم که اگر کسانی که به من پشت کردند، بدانند که چگونه انتظار آنان را دارم و به بازگشت آن ها مشتاقم، هر آینه از شوق آمدن به سوی من می میرند و بند از بند شان جدا می گردد. داریم که خدا می گوید بنده من به حقی که بر من داری من ترا دوست دارم، تو هم بر حقی که بر تو دارم مرا دوست بدار، ای مردم! این خداست که سخن می گوید همان خالق شما. رابطه خودتان را با خدا نزدیکتر کنید و بیشتر با خدا راز و نیاز کنید که رستگار شوید. جلوی منافقین کوردل و بی حجاب ها را بگیرید که ضربه محکمی به شما می زنند. نگذارید که آن ها از خون شهیدان سوءاستفاده کنند.

4.    برادران عزیز و شما ای مردمان حزب الله! دشمن در کمین شماست پس یکپارچگی خود را حفظ کنید. نمازتان را به جماعت بخوانید. به نماز جمعه و دعای کمیل بروید و به ائمه معصومین توسل جویید.

زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1- نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

مرتضی سلیمانی امیرکلایی ، ـــــــــــــ

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

5/1/1345، روستای امیرکلا شهرستان بابل. ـــــــــــــ

3- نام و شغل پدر :

یوسف، کارمند بنیاد، مغازه دار

4- نام و شغل مادر:

زهرا بیگم آقامیری عربی، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

پنج فرزند، فرزند اول

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

در کانون خانواده ای مومن و خداشناس، با اوضاع اقتصادی نسبتاً معمولی که از زحمات بی دریغ پدر در جهت کسب روزی حلال با کار در اداره بنیاد و گاهی هم مغازه بدست می آمد به رشد و تکامل رسید.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

نزد ملایی در مکتب خانه قرآن را فرا گرفت.

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ـــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

مدرسه ابتدایی عیسی فرازی شهرستان بابلسر (5 سال)

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

مدرسه راهنمایی شهید منفرد (3 سال) ، ـــــــــــــ

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

دبیرستان عاشورا، رشته تجربی (4 سال)

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

بله، در انجام کارهای مزرعه و مغازه به خانواده کمک می کرد.

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

ـــــــــــــ  ، حضور در جبهه سبب شد تا از ادامه تحصیل دست کشید.

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام داد

2- یگان اعزام کننده :

سپاه

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی :

از تاریخ 23/9/63 از سپاه بابلسر، لشکر25 کربلا با عضویت سرباز به خدمت در جنوب شد. ـــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ـــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ـــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

برخوردش با والدین و دیگر اعضای خانواده همچون دوست بود و احترام خالصانه ای به آنان می کرد. وقتی پدر را می دید از جای خود بلند می شد و به پدر در مغازه و مادر در مزرعه کمک می کرد.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ـــــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ـــــــــــــ

3- زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــــــــ

 

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

تبعیت و پیروی از فرامین حضرت امام و همچنین شخصیت شهید مطهری، از جمله عوامل تاثیر گذار بر ایشان بود.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

در دوران دبیرستان، در پخش اعلامیه های حضرت امام شرکت می کرد.

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

عضو بسیج بود و در این نهاد همکاری زیادی داشت خصوصاً در نگهبانی ها شرکت می کرد.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

او طی 4 مرحله از 28/4/61 الی 23/9/63، از سپاه بابلسر، با عضویت بسیجی به منطقه مریوان اعزام شد.

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ـــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه :

تیرانداز، جانشین دسته، مسئول دسته

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ـــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

درتاریخ 25/11/64 در فاو بر اثر اصابت ترکش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

پیکر پاک و نورانی اش29/11/65 در گلزار شهدای امامزاده ابراهیم شهرستان بابلسرخاکسپاری شد.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

همرزم شهید- نادر فرجی- می گوید: او در منطقه به ما می گفت همیشه وضو داشته باشید. و اتفاق را هر لحظه پیش خود تجسم کنید. می گفت زمانی که گلوله به سمت شما می آید شاید آن گلوله سفید خداوند باشد. می خواهد شما را به خدا وصل کند. این است که می گویم وضو داشته باشید و نماز خود را نیز در اول وقت بخوانید. از نوجوانی پا به میدان جنگ گذاشت به این امید که برنگردد اما بخاطر مادر و پدر بر می گشت با ما که از دوستان وی بودیم. بسیار صمیمی و مهربان بود. رابطۀ تنگاتنگی با همه دوستان برقرار می کرد. ویژگی اسلامی و دینی که در ایشان بنده را به خود جذب می کرد رعایت حجاب و ادب بود می گفت اگر زن ها حجاب و ادب را رعایت کنند هیچ گاه بول هوسان جامعه راه بی ادبی را طی نمی کنند. باید به گونه ای فرهنگ اسلامی را آنجا فهماند که آنها قدر خود را بشناسند عاشق امام و روحانیت بود. اوقات بیکاری به فوتبال می پرداخت کمتر مطالعه می کرد. ایشان صلاحیت فرماندهی شان در حد بالایی بود ولی بخاطر تواضع و ادبی که داشتند هرگز نمی پذیرفتند و اطاعت پذیر بودند و هر چه به او امر می کردند سعی می کرد انجام دهد. ولی نه به عنوان فرمانده بلکه به عنوان فردی مطیع و فرمانبر.

محمدعلی محمدزاده می گوید: سال 64 هنگامیکه 12 عدد قایق عراقی ها شروع به پاتک زدن کرده بود او و شهید علیپور با مقدار سلاح کم خود به کمین نشستند و منتظر آنان بودند. به محض اینکه عراقی ها با قایق های خود پاتک زدند. این دو عزیز شروع کردند به تیراندازی ، مرتضی آر پی جی زن بود و علی اصغر علی پور تیربارچی خلاصه آنان را قتل عام کردند. قایق را کاملاً منهدم کردند. و از بین بردند. بقیه نیز فرار کردن حتی هلی کوپتر آنان نیز از صحنه فرار کرد. و از میدان در رفتند آری آنان شجاعانه از باقی دوستان دفاع کردند.

 

 


وصیت نامه

اسکن وصيتنامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد