نام پدر : محمدرضا
تاریخ تولد :1339/12/29
تاریخ شهادت : 1366/12/16
محل شهادت : جنوب

وصیت نامه

1 – برادران عزیزم ! مملکت اسلامی و اسلام احتیاج به افراد متخصص و متعهد دارد .
2 – به چند آیه از قرآن که مطالبی در باب جهاد دارد اشاره می کنم :
ای پیامبر ! با کافران و منافقان نبرد کن و با آنها درشتی نما و جایگاه ایشان جهنم است و چه جایکاهی ست  .(سوره توبه  آیه 73)
همانا خداوند جان ها و مال های مومنین را از ایشان خرید که بهشت برای ایشا ن است . جنگ می کنند در راه خدا پس می کشند و کشته می شوند .(سوره توبه /آیه 111)
و با ایشان نبرد کنید تا فتنه ای باقی نماند و دین همه برای خدا شود .( انفال / آیه 39)
3 – من که به یاری خدا توفیق حضور در جبهه ها را یافته ام ٬ آگاهانه قدم در این راه گذاشته ام و به خاطر مبارزه با دشمنان حق و یاری کردن دین اسلام و آبیاری نهال اسلام به جبه آمده ام .
4 – خواهرم ! راه زینب را در پیش گیر و محمد و مهدی را طوری تربیت کن تا سربازان امام زمان (عج) شوند .

زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

غلامرضا زعفری

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

291/2/1339 ـ ارزبن ـ گلیجان ـ تنکابن

3- نام و شغل پدر :

محمدرضا ـ کشاورز

4- نام و شغل مادر:

شهربانو ـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

5فرزند ـ دومین

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

مذهبی ـ از لحاظ اقتصادی در شرایط سختی بودند.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

از لحاظ اقتصادی در شرایط سختی بودند.خانواده ای مذهبی بودند.

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ـــــــــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

دبستان انوری ـ ارزبن ـ تنکابن

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی : ــــــــــ

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ــــــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

تا کلاس ششم ابتدایی درس خواند و به علت علاقه به فوتبال و بی علاقگی به درس آن را را رها کرد

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

با پدر و مادر مهربان بود ، در سن کودکی در کشاورزی به آن ها کمک می کرد.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

اصلی ـ کارگر

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت :

کفش وین ـ تهران

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی:

10 سال ، استخدام ـ کارگر بودند .

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

تهران ـ پخش اعلامیه ـ شرکت در تظاهرات

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

عضو پایگاه بسیج در تهران بود که در آن جا فعالیت داشت و از آن جا اعزام  جبهه شد.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد : ــــــــــ

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه :

بسیج ـ تخریب چی

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

جاده ی جنوب ـ 16/12/66 ـ تصادف در بیمارستان اهواز به شهادت رسید.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

5/1/67 ـ گلزار شهدای لرزبن تنکابن

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

خصوصیات اخلاقی شهید:صداقت ، امانتداری ، کمک به دیگران ، اهل نماز و روزه ، مهربان

شهید بعد از دوران ابتدایی برای کاری به تهران رفته و در منزل خواهرش زندگی می کرد و از همان زمان به جبهه اعزام شد.

از زبان خود شهید : یکبار ماموریت داشتم در منطقه ای که به تازگی در آن عملیات شده بود جهت شناسایی و میدان مین و وضعیت موانع و سنگرهای دشمن اطلاعاتی کسب کنیم دشمن به موقعیت حساس شده بود و چشم و گوشش حسابی باز بود ، وارد میدان مین شدم و در حین  انجام کار گذرم به گودالی افتاد که چند شهید داخل آن قرار گرفته بودند بر اثر ایجاد صدا عراقی ها متوجه من شدند در میدان مین برای اختفا هیچ راهی نداشتم جز این که خودم را در همان گودالی مثل شهدا قرار دهم قلبم گویی از حرکت ایستاد لحظاتی بعد عراقی ها بالای سرم بودند و صدای خنده و حرف های شان بلند گو در گوشم صدا می کرد به لطف خدا دشمن کور و کر شده بود و زنده را از مرده تشخیص نمی داد .

 


وصیت نامه

اسکن وصيت نامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد