نام پدر : محمد اسماعیل
تاریخ تولد :1344/01/15
تاریخ شهادت : 1365/03/11
محل شهادت : فاو

وصیت نامه

1.    ملت مسامان و امت قران! ثابت و مستحکم و استوار بمانید تا پوزه همه جهانخواران را به خاک بمالید و در خط خدا و امام زمان (عج) و امام امت خمینی کبیر بمانید. نکند که خدای نکرده غافل شوید که ما برای به ثمر رسیدن انقلاب و پیروزی قرآن هزاران جوان داده و هزاران کودک بی پدر گشتند و جسدهای عزیزانمان در بیابان های غرب و جنوب افتاده است.

2.    مادر عزیز و بزرگوارم! از شما سپاسگزارم که به من قرآن و نماز و دین آموختی و بر صراط مستقیم هدایت نمودی. .... مادر می دانم داغ جوان سخت است، اما باید صبر کنی و از خدا یاری و مدد طلب کنی.

3.    توهمسرم! همیشه گوش به فرمان امام باش و هرچه ایشان امر فرموند اطاعت نما حتی اگر شرکت در جهاد باشد، دخترم را شجاع، باتقوا تربیت کن. انشاءالله.

4.    شما برادران و خواهران! امیدوارم که همواره دست از دامن اسلام و قرآن برندارید و خداوند شما را به پیروی از ولایت فقیه موفق بدارد.

5.    شما همکاران و دانش آموزان عزیز! این حقیر به عنوان یک مربی از شما تقاضا دارد که وقت کلاس را بیهوده مصرف نکنند و هم و غمشان این باشد که از مدرسه فرزندانی بیرون آیند که وفادار به اسلام و دین باشند و شما دانش آموزان باید بدانید تزکیه مقدم بر تعلیم است و خداوند شما را به پیروی از اسلام و قرآن موفق کند.

6.    به اهالی محل و برادران بسیج سفارش می کنم که دعای کمیل و توسل و ... را همواره به پا دارید و همیشه افراد فرصت طلب و سود جو که قصد نفوذ در انقلاب را دارند از خود برانید.

زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1- نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

عیسی زارع پور کاسگری

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

15/1/1344- روستای کاسگر محله شهرستان بابلسر

3- نام و شغل پدر :

محمداسماعیل- کشاورز

4- نام و شغل مادر:

زبیده ابوطالبی- خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

دو برادر- دو خواهر- شهید فرزند چهارم بود.

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

اقتصادی:

اعتقادی: نسبت به انجام اعمال دینی و مذهبی و حضور در مساجد به ویژه عزاداری ها توجه ویژه ای داشته، نماز اول وقت را هیچ گاه فراموش نمی کرد. از محرمات دوری می کرد و مستحبات را به جای می آورد، همیشه در نمازهای جماعت و جمعه شرکت می کرد، مداح زبردستی بود و قاری برجسته قرآن بود. و صدای زیبایی داشت، به مسئله ی حق الناس خیلی اهمیت می داد، همیشه با قرآن مأنوس بود و قرآن می خواند. به خواهران در مورد حفظ حجاب سفارش می کرد، نماز اول وقت اش ترک نمی شد.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ): ـــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

مدرسه روستای کاسگر محله شهرستان بابلسر

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

مدرسه امام رضا (ع) روستای درزی نقیب شهرستان بابلسر

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

دبیرستان عمو اکبر دخت، امیرکلا

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه :

مقطع کاردانی- رشته ی پرورشی- استان همدان شهر تویسرکان- تربیت معلم شهید باهنر (2 سال)

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :  ـــــــــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :  ـــــــــــــ

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ــــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ـــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :  

متأهل

2- نام همسر و تاریخ ازدواج :

طاهره امیری- سال 1362

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ):

عالمه

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

به همه ی اعضای خانواده به خصوص به مادرش علاقه داشت و با خواهران و برادرانش رابطه ی خوبی داشت. به پدر و مادرش احترام می گذاشت، با همسرش نیز رابطه ی عالی ای داشته است.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

معلم پرورشی (2 سال)

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت :

آموزش و پرورش بابل

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

به وسیله ی اعلامیه های حضرت امام که توسط عمویش و احمد آقای علی پور در سطح محل توزیع می شد با انقلاب و امام آشنا شد.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

در تظاهرات شرکت می کرد. اعلامیه پخش می کرد. ایشان در سن 13 سالگی در جلسات مذهبی که به صورت مخفی تشکیل می شد همراه با شهید علی پور و پور محمود شرکت می کرد، در راهپیمایی که در شهرستان بابل انجام می شد حضور فعال داشت و با همکاری دیگر انقلابیون کار نصب و پخش اعلامیه و پوسترها را انجام می داد.

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

از اوایل تشکیل بسیج به عضویت آن در آمد و چندین سال مسئول فرهنگی و تبلیغات پایگاه بسیج روستایش (کاسگر محله) بوده است.در جلسات بسیج حاضر می شد، یکی از کارهای فرهنگی ایشان تلاش خستگی ناپذیر در تأسیس کتابخانه ای بزرگ و مجهز به نام کتابخانه ی شهدای محراب بود که با همکاری دوستانش انجام شد.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه : دا

در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

تابستان سال 60 با عضویت بسیجی به منطقه ی گیلان غرب اعزام شد برای مدت 3 ماه و برای بار دوم سال سوم نظری به همراه برادران روستا (کاسگر محله) راهی گیلان غرب شد مجدداً و برای سومین بار در فروردین سال 61 راهی منطقه شد و در عملیات بیت المقدس حضور داشت. اعزام چهارم ایشان در شهریور سال 61 انجام شد که به جبهه غرب اعزام شد و در عملیات های زیادی جهت پاکسازی محور پیرانشهر و سردشت و قلل مرتفع آن از جمله آلواتان و شهرآباد شرکت داشت. برای بار پنجم در فروردین سال 63 با عده ای از دانشجویان تربیت معلم تویسرکان به جبهه اعزام شد.

در تاریخ 6/1/65 از بسیج سپاه بابل با عضویت بسیجی به منطقه ی جنوب اعزام شد.

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ـــــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه : ــــــــــــــ

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن :

یک بار از ناحیه ی پا بر اثر اصابت ترکش در جبهه جنوب مجروح شد که مدتی در بیمارستان امیرکلا بابل بستری بود.

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

در تاریخ 11/3/65 درمنطقه ی فاو بر اثر اصابت ترکش به فیض شهادت رسید.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

چند روز بعد از شهادت تشییع شد و در گلزار شهدای روستای کاسگر محله شهرستان بابلسر دفن گردید.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

پدر شهید می گوید: در اعزام آخر با این که به دختر 5 ماهه اش علاقه ی خاصی داشت ولی طوری خداحافظی کرد که ما ناراحت نشویم.

پدر شهید: پسرم عیسی که تازه در شغل شریف معلمی مشغول به کار شد جهت رفتن به محل کارش در آموزش و پرورش معلم ها از سرویس استفاده می کردند که در آن اوایل کار روزی ایشان داشت سوار ماشین می شد که شاگر ماشین به ایشان اجازه ورود نداد و به او گفته بود که این ماشین سرویس معلمین است نه شما دانش آموزان! آقا عیسی خندید و گفت: آخر من هم معلم هستم! اینجا بود که شاگرد ماشین خجالت کشید و عذرخواهی کرد.


وصیت نامه

اسکن وصيت نامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد