نام پدر : موسی
تاریخ تولد :1342/10/10
تاریخ شهادت : 1362/12/18
محل شهادت : جزیره مجنون

وصیت نامه

1- شهادت در اسلام در جایگاه بالایی قرار دارد و فیض عظیمی است که شاید نصیب هر فردی نشود و شهادت امری است که از اولیای دین به ما رسیده است و همه اولیای دین ما به این فیض عظیم نایل گشتند. انسان که یک بار به دنیا می‌آید و یک بار هم از دنیا می‌رود؛ در این جا چگونه از دنیا رفتن مهم است.
2- در انسان ارزشهای والایی نهفته است که یک نمونه آن را از قرآن ذکر می‌نماییم و آن این است که انسان را خلیفه‌الله می‌نامند و انسان می‌تواند با ارزشهای والایی که در او قرار دارد به جنت المأوی برسد و این از راه های گوناگونی امکان دارد که بهترین و بالاترین آن جهاد و شهادت در راه خداوند می‌باشد.
3- امروز اسلام به خون جوانان غیور احتیاج دارد و زمانی که مسلمان دین خود را در خطر ببیند، هیچ امری بالاتر از دفاع آن وجود ندارد.
4- شما ای خواهرانم! که هنوز کوچک هستید! همیشه حجاب خودتان را حفظ کنید و پاسدار خون شهیدان باشید.

زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

سلمان اسلامی ثانی سرخ کلایی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

18/1/1348 شهرستان سوادکوه ، زیرآب روستای سرخ کلا

3- نام و شغل پدر :

موسی  ، کارمند ذوب آهن

4- نام و شغل مادر:

سکینه محمدی ، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

4 فرزند ، فرزند اول

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

در یک خانواده مذهبی به دنیا آمدند .

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه – نام فرد آموزش دهنده ):

ـــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

مدرسه شاه عباس کبیر ، زیرآب روستای سرخ کلا

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

مدرسه نواب ، زیرآب

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

مدرسه نواب ، زیرآب ، ادبیات

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه :

آیت الله مظفری ، تهران  ورامین ، ادبیات ترم دوم(لیسانس افتخاری ) رشته آموزش و پرورش

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ــــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

با شروع جنگ داوطلبانه از سوی دانشگاه راهی جبهه شدند .

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد  

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

نسبت به همه افراد خانواده مهربان بودند و هیچ گونه کوتاهی نمی کردند و به پدر ومادر بیشتر از همه احترام می گذاشتند .

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

رسمی آموزش و پرورش

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت :

اداره آموزش و پرورش، تربیت معلم

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی:

دانشجوی رشته ادبیات تربیت معلم ورامین

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

در پایگاه بسیج محل همکاری داشتند و در شب های جمعه مسئول برگزاری دعای کمیل بودند .

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه : داشت  ]                نداشت]

داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

یکبار ، 27/11/62 به مدت یک ماه ، سپاه تهران ، لشکر محمد رسول (ص) تیپ 10 سیدالشهدا  ،جزیره مجنون

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

1 ماه

4- مسئولیت در جبهه :

واحد بهداری

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

18/12/62 ، جزیره مجنون ، عملیات خیبر ، اصابت ترکش

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

11/3/80 به مدت 18 سال مفقود بودند ، روستای سرخ کلا گلزار شهدای امام زاده کمال الدین

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

شهیدا اسلامی خواهر شهید : خیلی فرد صادق و امانتداری بودند و خیلی معاشرتی و خوش رفتار بودند با مردم .

سکینه محمدی - مادر شهید : قبل از اعزام به جبهه در هنگام رفتن به جبهه خیلی مضطرب بود از این که نمی توانستبه من بگوید که می خواهد به جبهه برود اما من می دانستم و به او گفتم که می دانم می خواهی به جبهه بروی ، او که عکس العمل من را دید  بسیار خوشحال شد به او گفتم صبر کن تا برایت نان محلی درست کنم با خودت ببری اما این قدر خوشحال بودو عجله داشت گفت نه و از من به خاطر این که رضایت دادم خیلی تشکر کرد و با خوشحالی راهی جبهه شد .