نام پدر : ذبیح الله
تاریخ تولد :1347/12/01
تاریخ شهادت : 1366/04/03
محل شهادت : ماووت(عراق)

وصیت نامه

*وصیت نامه شهید ابوالقاسم روحی*

 

بسم الله الرحمن الرحیم

یا أیتها النفس المطمئّنة إرجعی إلی ربّک راضیة مرضیة فادخلی فی عبادی و فادخلی جنّتی
سوره فجر آیه های 26 الی 30

با سلام درود به امام زمان (عج) منجی عالم بشریت و نائب بر حقش امام امت خمینی بت شکن. و با سلام و درود بر شهدای کربلا و شهدای کربلای ایران که با خون خود درخت انقلاب اسلامی را آبیاری کردند و با سلام و درود بر خانوادۀ معظم شهدا که چنین فرزندانی را تقدیم انقلاب و مملکت خود کرده اند.

اینجانب ابوالقاسم روحی وصیت نامه خود را این چنین آغاز می کنم:

مادرم: اگر من شهید شدم ناراحت نباش. میدانم که مرا از خداوند خواسته اید و گرفتید و بطرف خدا بایستی بروم و از خداوند دانا خیلی تشکر می کنم که مرا بطرف خود خواسته و در راه حق مرا شهید کرده. مادر مرا ببخشید که زحمتهای شما را جبران نکردم شما برای من خیلی زحمت کشیدی، هفده سال با دستهای پر از پینه که با رنج و کوشش زیاد بوجود آمده است، مرا بزرگ کردی، مادر راهی که من رفتم راهی است که امام حسین(ع) و یارانش در این راه شهید شده اند و جان شیرین خود را تقدیم اسلام کرده اند و با این عمل ما را راهنمائی و فداکاری را به ما آموختند و به همین دلیل پیروی از امام خود به جبهه حق علیه باطل رفتم، تا نگذارم که، هیچکس به میهن و ناموس ما تجاوز کند و تا آخرین قطره خون خود راه امام حسین(ع) را ادامه خواهم داد.

برادرانم: من که از این دنیا رفتم اما شما که زنده هستید راه شهیدان را ادامه دهید و سنگر ما را خالی نگذراید. برادران مواظب مادر باشید، خودتان می دانید که مادر چقدر برای ما زحمت کشید. برادرانم من که از کوچکی پدر خود را ندیده ام، همین مادرمان بود که کار پدر را می کرد. ما باید او را دوست و از او تشکر و قدردانی کنیم تا او از ما خشنود گردد، با خواهرانم رئوف بوده و مواظب آنها باشید.

خواهرانم:  وقتی که من شهید شدم ناراحت نباشید می دانم که اگر کسی از دنیا برود، برای خانواده اش ناراحتی زیاد دارد اما شما می دانید که این راه حق است و شما باید خدا را شکر کنید که راهی جز این راه را به ما نشان نداده است. مرا ببخشد که شما را ناراحت می کردم و سر شما را درد می آورم، خواهرانم، مواظب بچه های خود باشید و آنها را دینی و اسلامی و مکتبی پرورش دهید.

دوستانم: شما میدانید که من چطور بودم، وقتی به جبهه رفتم، فهمیدم که راه حق این است جز این راه، راه دیگری نروید و به جبهه بیایید تا چیزی یاد بگیرید و جای خود را پر کنید. ای دوستانی که از کودکی با شما همراه بودم، اگر کار بد یا خوبی انجام دهیم، باید بدانیم که روز قیامت جواب همه آنها را باید بدهیم. دوستانم تا دیر نشده، به جبهه بروید و در راه حق با دشمن خود بجنگید و توبه کنید که دیگر وقتی برای پشیمان شدن نخواهد بود، دوستانم دیگر با شما عرضی ندارم، دیگر مرا نخواهید دید. هر چه از من دیده اید، مرا عفو کنید، هیچ وقت دعا به جان امام را فراموش نکنید. محل دفن من کنار مزار شهدای تخریب باشد. و در ضمن در مراسم من هیجگونه خرجی نکنید.

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.
والسلام