نام پدر : درویش
تاریخ تولد :1337/09/25
تاریخ شهادت : 1365/11/12
محل شهادت : کانال ماهی

وصیت نامه

***بسم الله الرحمن الرحیم***

شهادت شرف ماست. (امام خمینی)

درخشش خون شهید آفتاب را شرمنده می کند. ( شهید مظلوم آیت الله بهشتی)

وصیت نامه شهید بزرگوار مهندس صفر روحی دانشجوی سابق دانشکده کشاورزی ساری و مسئول طرح خودکفائی لشکر ویژه 25 کربلا که در عملیات کربلای5 در منطقه شلمچه در تاریخ 12/11/65 به شهادت رسید.

مِنَ المُومِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللهَ عَلَیهِ فَمِنهُم مَن قَضی نَحبَهُ وَ مِنهُم مَن یَنتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبدیلاً. (سوره احزاب آیه23). برخی از مومنین بزرگ مردانی هستند که به عهد و پیمان که با خدا بسته اند کاملاً وفا کردند پس برخی بر آن عهد ایستادگی کردند ( تا به راه خدا شهید شدند) و برخی به انتظار مقاومت کرده و هیچ عهد خود را تغییر نداند.

وَ لا تَحسَبَنَّ اَّلذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ الله اَمواتاً بَل اَحیاَ عِندَ رَبِّهِم یَرزُقون                        

کسانی که در راه خدا کشته شده اند مرده مپندارید بلکه آنها زنده اند و در نزد خدای خویش روزی می خورند.

یا اَیَّتُهَا النَّفسُ المُطمَئِنَّهُ اِرجِعی اِلی رَبِّکِ راضِیَهً مَرضِیَّهً فَادخُلی فی عِبادی وَادخُلی جَنَّتی. (27-30سوره فجر) ای نفس مقدس مطمئن و دل آرام (به یاد خدا) امروز با حضور پروردگارت باز آی که تو خشنود به (نعمتهای ابدی او) و او راضی از تو است. و باز آی و در صف ربندگان خاص من در آی و در بهشت من د اخل شود.

وصیت نامه بنده عاصی صفر(عبدالله) روحی چون هر مسلمان وظیفه دارد که همیشه وصیت نامه خودش را آماده کرده باشد لذا بر حسب وظیفه شرعی وصایائی عرض می کنم.

***بسم الله الرحمن الرحیم***

(اَلحَمدُاللهِ رَبِّ العلَمین) حمد و سپاس خدای را که پروردگار جهان است و سلام و صلوات بر محمد(ص) و آل محمد و با سلام بر نائب بر حق صاحب عصر حضرت مهدی یگانه منجی عالم بشریت حضرت امام خمینی بت شکن و با سلام و درود به تمامی شهدای راه اسلام از صدر اسلام تا کنون و با سلام به کلیه خدمت گزاران راه اسلام و در رأس همه آنها روحانیت مبارز تشیع و با سلام درود به تمام کسانی که در ساختن این بنده حقیر به راه اسلام نقشی داشته اند.

من به جهنم رفتم تا اسلام و دین و قرآن پاینده باشد و به پیام حسین زمان امام عزیزمان خمینی بت شکن لبیک گفتم من این راه را کورکورانه انتخاب نکرده ام بلکه شهادت را سعادت و راه سرخ شهادت را راه سرخ آل محمد (ص) و علی(ع) می دانم. واقتل لفا عاده و کرامتینا شهاده، مرگ و کشته شدن عادت ما و شهادت افتخار ماست خدایا ما رزمندگان اسلام اگر این لباس را به تن کرده ایم به عشق شهادت و جهاد به تن کرده ایم و دوست نداریم کاروان سرخ امام حسین(ع) بگذرد و ما از غافله عقب بمانیم. برادران و خواهران خون ما سیلی خواهد شد که تمام دشمنان قرآن و اسلام را در خود غرق خواهد کرد و شهادت ما نوید ظهور آقا امام زمان (عج) را می دهد که او انتقام خون ما را خواهد گرفت. برادران و خواهران امروز عزت و سعادت و پیروزی اسلام در گرو جنگ با کفر و استکبار جهانی است و فعلاً با مزدور حلقه به گوش ابر قدرتها صدام کافر است امروز وظیفه ما است به ندای رهبر عزیزمان گوش دهیم و برای نجات اسلام و مستضعفین بر علیه کفار بجنگیم. پیامی دارم به برادران و خواهران و تمام روحانیت خط امام و اسلام برادران سپاه و امت حزب الله که تحت فرماندهی و رهبری امام زمان (عج) و نائب بر حقش مرجع بزرگوار و زعیم عالیقدر ولی فقیه امام خمینی باشند چون گوش دادن به حرفهای امام امت گوش دادن به حرف خداست چون امام امت هیچ حرفی از خود ندارد و هر چه دارد از اسلام عزیز است که خدا نازل فرموده و اگر به نصایح امام گوش ندهیم به عذاب سخت الهی دچار خواهیم شد و در امام بیشتر دقیق شوید و سعی کنید عظمت او را که عظمت اسلام است بیابید و خود را تسلیم او سازید و صداقت و اخلاص خود را همچنان حفظ کنید و ارگ فیض شهادت نصیبم شد البته من گناهکارم و سعادت آن را ندارم ولی اگر داشته باشم آنان که پیرو خط سرخ امام خمینی نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند بر من نگریند و بر جنازه من حاضر نشوند اما خدا کند که خون شهید {     } و همه بی تفاوتها را متحول سازد و به رحمت الهی نزدیکشان نماید. و ای جوانان مبادا در غفلت بمیرید که علی در محراب عبادت شهید شد و مبادا در حال بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین(ع) در راه حسین(ع) و با هدف شهید شد و نکند در رختخواب ذلت بمیرید که حسین(ع) در میدان نبرد شهید شد.

پیامی به همسر عزیز و خوب و الهی ام و تمام مادران و همسران دارم، و آن اینکه از شما می خواهم فرزندانتان را علی وار و زینب وار تربیت کنید و نگذارید که از کوچکی راه کج را انتخاب کنند و شما زنان و همسران محترم با پیرو راستین حضرت فاطمه زهرا(س) مادر مال تمامی ما شیعیان جهان و راه زینب(س) باشیم و سعی کنید فرزندانتان جز اسلام راه دیگری را انتخاب نکنند و فقط به کتاب آسمانی قرآن مجید چنگ بزنند و پس از یاد گرفتن اعمال خود مطابق با قرآن و دستور پیامبر و ائمه معصومین قرار دهید که رستگاری دو دنیا فقط در این راه است( فمن یبتغ غیرالاسلام دنیا فلن یغبل منه وهو فی الآخره من الخاصرین ) اگر کسی غیر از اسلام راهی یا روشی را انتخاب کند از او پذیرفته نخواهد شد و او درآخرت از زیانکاران است و شما از هیچ کس جز از خداوند ترسی نداشته باشید که که اگر دنیای استکباری ما را محاصره اقتصادی کند ما فرزند رمضانیم و پیشوایمان حسین(ع) است. و خدا را شکر می کنم که مسلمان شیعه به دنیا آمده ام و به خدای یکتا و به پیامبر عظیم الشأن اسلام و به حضرت علی(ع) و یازده فرزندش اعتقاد دارم که امام و ائمه ما هستند و افتخار می کنم که شیعه بمیرم و دارای همسر و فرزندان شیعه هستم. انسان در جبهه های نبرد حق علیه باطل دقیقاً احساس می کند و می فهمد که شیعه بودن یعنی که و چه افتخاری از این بالاتر که ما رهبران و ائمه ای داریم که هیچ کس و هیچ فرقه ای ندارد و این را هم یقین دارم که اگر ما مردم ایران شیعه محمد و علی(ع) نبودیم و دارای فرزندان و همسران شیعه نبودیم نمی توانستیم اینقدر تنها فقط با تکیه بر خدا مقاومت کنیم و بجنگیم چون تشیع سرخ علی و آل علی است که ما را اینقدر مقاوم کرده است. و باز خدا را شکر می کنم که از زمانی که به دنیا آمده ام و زندگی می کنم که یک حکومت ضد اسلام و دیکتاتوری و طاغوتی از بین رفت. و یک حکومت بر اساس اسلام به وجود آمده است. حکومتی که بعد از حکومت موقت5 ساله حضرت علی(ع) تا کنون وجود نداشته بود. انشاءالله خدا به ماها که جز این حکومت حزب الله هستیم توفیق بدهد هر چه بیشتر و بهتر بتوانیم به این حکومت نوپا کمک کنیم و نکند خدای نکرده در کمک کردن به این حکومت نوپا که کمک کردنه به اسلام است کوتاهی کنیم، و نکند که به روزه و نماز خواندن در خانه اکتفا کنیم و خود را نیز حزب الهی بدانیم. برادران و خواهران و جوانان بسیاری در این راه مقدس جان فشانی کردن اگر ماها راه آناه را ادامه ندهیم خشم و {                                                                             }غضب خداوند را خریده ایم زیرا آنها خون پاک خویش را نثار احیای اسلام کرده اند. چنانچه می دانید دنیا هیچ ارزشی ندارد، همه باید بمیریم دنیا فانی است و چه افتخاری از این بزرگتر در راه احیای اسلام بجنگیم و به این حکومت و اسلام کمک کنیم و در این راه شهید شویم این رمز سعادت است و جای زندگی جاوید آخرت است در جوار رحمت حق تعالی البته می دانید که به فرموده شهید بهشتی: در بهشت را بها{           } اگر فقط با گفتن اینکه من مسلمانم، من حزب الهی هست، من انقلابیم و نماز می خوانم و روزه می گیرم بهشت را نخواهیم خرید. البته نماز و روزه از ستونهای دین هستند ولی نمی توان خود را به این وسیله راضی کرد و اگر در خانه بشینیم و فقط به عبادت مشغول شویم دشمن می آید و اسلام را از بین می برد. پس اگر اسلام را می خواهیم باید بجنگیم تا پیروز شویم. ای امت حزب الله بزرگترین رمز پیروزی بر اهریمن وحدت کلمه است به رهبری امام امت، تا می توانید این وحدت کلمه را حفظ کنید و به دنبال امام عزیزمان حرکت نمائید مبادا امام و روحانیت در خط امام را تنها بگذارید اگر روحانیت شیعه از بین برود، اسلام از بین می رود و جنگ را فراموش نکنید. شهیدان راه آنان را فراموش نکنید، مسجدها را خالی نگذارید که به فرموده امام امت مسجدها سنگر هستند دعاها، دعاها، دعاها را فراموش نکنید مخصوصاً دعاهای کمیل و توسل و ندبه و......

هر چه می توانید دعاها را بیشتر بخوانید که ما هرچه داریم از همین دعاهاست. در کارهایتان خدا را فراموش نکنید، چون همه چیزها از خداست به یادآوریم زمانی را که در ذلت و بدبختی و شقاوت ستم شاهی پهلوی زندگی می کردیم ولی حالا با عزت و آزادی و شجاعت به عبادت و دعا و قرآن و جنگ و غیره مشغولیم پس شکر خدا را به جا آورید که در همه حال به او نیازمندیم. اما سخنی با برادران و خواهرانی که در پشت جبهه هستند اینکه به تبلیغ و نشر اسلام بپردازید.

با این کارتان خدا را کمک کنید که ان تنصرالله ینصرکم و و یثبت اقدامکم و همچنین جلوی دشمنان اسلام محکم بایستید و اگر برای شما شهید آورند خوشحال باشید زیرا هر چه باشد شهدا از علی اکبر حسین بالاتر نیستند از حسین (ع) که بالاتر نیستند و ثانیاً این شهدا امانتی هستند که خداوند به شما پدر و مادرها و همسرها سپرده است و خدا را شکر کنید که امانت خدا را سالم به خدا برگردانید.

همچنین به خانواده شهدا احترام بگذارید از تمام کسانی که در ارتباط با بنده مسائلی دارم که مرا حلال کنند.

همچنین وحدت را برادران حفظ کنند و بصورت جناح بندی عمل نکنید بلکه فقط و فقط پیرو امام خمینی ولی فقیه زمان باشند و برای مقام دنیا به سر و کله هم نکوبید که شهدا روز قیامت یقه همه شماها را خواهند گرفت که ماها برای اسلام خون خود را بدهیم و شما برای مقام و حفظ مقام خود به اسلام ضربه بزنید.

 

*** صفر (عبدالله) روحی***

*********************************************

   

 


زندگی نامه

شهيد صفر(عبدالله) روحي افراپلی

فرزند: درویش

 شهيد صفر روحي در سال 1337 در شهر قائم ‌شهر واقع در استان مازندران متولد شد. دوران تحصيل را در زادگاهش به پايان رساند و موفق به اخذ مدرك ديپلم تجربي گرديد. در دوران متوسطه عضو انجمن مسجد بزرگ شهر شد و به پخش اعلاميه‌هاي امام و تشويق مردم به تظاهرات عليه شاه دست مي‌زد. شهيد پس از دريافت مدرك ديپلم، در سه رشته علوم پزشكي، داروسازي و كشاورزي قبول شد ولي به خاطر اينكه دو رشته علوم پزشكي و داروسازي متعلق به ارتش شاهنشاه بود به تحصيل در رشته كشاورزي پرداخت، اما بعد از مدتی به دليل انقلاب فرهنگي و تعطيلي دانشگاه‌ها از تحصيل دور ماند. وی در اوايل انقلاب، با تأسيس سپاه به دستور امام (ره) يكي از اعضاي فعال آن شد و به فعاليت‌هاي خود در زمينه گسترش اسلام ادامه داد. اين در حالي بود كه او يك بار مورد ترور ناموفق منافقين قرار گرفت. در سن 21 سالگي ازدواج كرد. بعد از 7 سال دوري از دانشگاه به اصرار همسرش به ادامه تحصيل در شهر مشهد پرداخت. او انساني راز دار و امين بود و هر كس مشكلي داشت با او در ميان مي‌گذاشت و از او راهنمايي مي‌خواست، وی هيچگاه خود را برتر از ديگران نمي‌دانست و با همه رفيق و دم خور بود. بسيار با كودكان مهربان بود و در سلام كردن پيش قدم مي‌شد، او هيچ وقت خشمگين نمي‌گردید و با نرمي و ملايمت رفتار مي‌كرد. هيچ وقت نماز اول وقت را ترك نمي‌كرد و در اعتقادات ديني راسخ و مورد اعتماد بود. وي قبل از اينكه وارد دانشگاه شود، از طرف سپاه به جبهه اعزام شده بود و همچنین در دوران دانشجويي وقتي امام (ره) دستور فرمودند كه دانشجويان به جبهه بروند، درس و دانشگاه را رها كرد و عازم مناطق جنگي شد. در آن زمان حدود 8 ماه در جبهه بود و درعمليات‌هاي والفجر 4 و 6 و كربلاي 4 و 5 شركت كرد. در آخرين عمليات يعني عمليات كربلاي 5 بود كه به عنوان مسئول طرح خودكفايي لشكر 25 كربلا منصوب گرديد و آن طور كه همرزمانش مي‌گفتند به كشت برخي محصولات پرداخت و تا 3 روز قبل از شهادتش مشغول برداشت آنها بود و جالب است كه همان محصولات براي تمام سال لشكر كفايت مي‌كرد. چند روز قبل از عمليات کربلای 5 مأموريتش تمام شده بود ولي وقتي فهميد كه قرار است عمليات بشود به خانه برنگشت و در آنجا ماند و در عمليات شركت كرد که سرانجام ایشان در تاریخ 12/11/1365 در منطقه پاسگاه زید بر اثر اصابت ترکش به وصال یار شتافت.