*وصيت­ نامه شهيد اسفنديار رمضاني*

بسم­ الله الرحمن الرحيم

با درود و سلام فراوان بر امام زمان مهدي موعود (عج) و نائب بر حق­اش خميني بت­شكن كه حسين­وار درس شهادت را به ما مسلمانان جهان مي­آموزد و با سلام و درود بر رزمندگان اسلام كه حسين­وار وارد صحنه مي­شوند و حسین­وار به شهادت مي­رسند. و با سلام و درود بر شهداي پاك­باز كه با ريختن خون خود نهال انقلاب را آبياري كردند و با سلام و درود بر خانواده شهدا كه مانند ابراهيم تنها پسر خود اسماعيل را در راه خدا قرباني مي­كنند.

وصيت به مادرم، مادر عزيزم! خوشا به سعادت تو كه مادر شهيد هستي. تو حالا هم در اين دنيا سربلند هستي و هم در آن دنيا پيش حضرت زينب (س) سربلند هستي. مادرم! بعد از من گريه نكنيد. به بچه­هايم دلداري بدهيد و لباس سياه نپوشيد چون كه شما با پوشيدن لباس سياه و گريه كردن نه تنها مرا خوشحال نمي­كنيد بلكه دشمن اسلام را خوشحال مي­كنيد.

مادر جان! تنها خواهشي كه از شما دارم اين است كه اگر مانعي نيست مرا در گلستان پاشاكلا پيش اصغر قرباني و شهيد نعمت­الله احمدپناه دفن كنيد.

وصيت به همسرم، همسرم! بعد از من از بچه­هايم خوب نگهداري كنيد. چون كه اين­ها بچه­هاي شهيد هستند و خيلي محترم هستند. بعد از من بچه­ها را تحت تعليم و تربيت صحيح قرار دهيد و نگذاريد كه آن­ها كمترين احساس بي­پدري كنند. بعد از من گريه نكنيد و لباس سياه نپوشيد و دشمنان داخلي را خوشحال نكنيد.

وصيت به فرزندان، فرزندان عزيزم! پس از من از همديگر و از مادرتان مواظبت نماييد. عزيزالله جان! از بچه­هايم خوب مواظبت و نگهداري كن كه آن­ها اصلاً احساس بي­پدري نكنند.

وصيت به برادرم، برادر عزيزم! بعد از من گريه نكن و لباس سياه بر تن نكن و مراسم سه و هفت و چهلم و سال را باشكوه برپا كنيد و پيام مرا و اين انقلاب را به مردم برسانيد. بعد از من به خانه­ام برو و به بچه­هايم دلداري بده و از آن­ها مواظبت كن.

و در آخر از تمام دوستان و فاميلان و رفقا مي­خواهم اگر بدي كردم، به بزرگي خودتان عفو كنيد و ببخشيد. وصّي من پسر بزرگ­ام عزيزالله رمضاني و ناظر من مادرم و شاهد من برادرم مي­باشد به اميد پيروزي حق بر باطل.

خدايا! خدايا! تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار.

خدايا! رزمندگان اسلام را پيروز و صحيح و سالم به خانه­هايشان بگردان.

خدايا! ظهور مهدي­ات را نزديكتر بگردان.

خدايا! راه كربلا را باز بفرما.

خدايا! دشمنان اسلام در هر جايي كه هستند، نابودشان بگردان.

اسفنديار رمضاني  26/9/65

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

اسفندیار رمضانی ـ اسدالله

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

1328 ـ بخش دابو ـ آمل

3- نام و شغل پدر :

اکبر  ـ کشاورز

4- نام و شغل مادر:

بمانی ذبیحی ـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

2فرزند ـ فرزند اول بودند .

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

شهید در خانواده مذهبی و زحمت کش متولد شدند..

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه – نام فرد آموزش دهنده ):

ـــــــــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

دبستان روستای دئوکلا دابوـ آمل

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی : ـــــــــــــــــــ

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ـــــــــــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

در کارهای کشاورزی و کارگری کمک می کردند .

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

بعد از دوران ابتدایی ادامه تحصیل ندادند و سرکار فتند .

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ـــــــــــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ـــــــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ـــــــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

متاهل

2- نام همسر و تاریخ ازدواج :

صدیقه طهماسبی ـ 1343 ـ مریم آرنمده ـ 1358

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ):

12 فرزند - عزیزالله ـ ابراهیم ـ کاظم ـ لیلا ـ سکینه ـ اسماعیل ـ بمانی ـ مهدی ـ هاجر ـ فیض الله ـ طاهره ـ عین الله

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

به پدر و مادر بسیار احترام می گذاشت. با همه ی افراد خانواده بسیار صمیمی و مهربان بودند و نسبت به آن ها احساس مسئولیت می کرد.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

کشاورز

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ـــــــــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ـــــــــــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

در زمان انقلاب با سن کمی که داشتند

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

در پایگاه محل فعال بود .

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه : داشت  ]                نداشت]

در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

23/10/62 الی 27/11/62  سپاه آمل ـ لشکر 25 کربلا ـ چالوس ـ آموزشی

28/11/62 الی 13/1/63سپاه آمل ـ لشکر 25 کربلا ـ اهواز

9/7/65 الی  20/10/65 سپاه آمل ـ لشکر 25 کربلا ـ شلمچه

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

حدود 9 ماه

4- مسئولیت در جبهه :

تدارکات ـ آرپی جی زن

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ـــــــــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

20/10/65 شلمچه ـ اصابت تیر مستقیم

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

10 سال مفقود ـ 1/9/1375 ـ قبرستان دئوکلا دابو- آمل

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

عزیزالله- فرزند شهید : پدرم فردی بسیار مردم دار ، پیش قدم بودن در کارهای خیر ، مهمان دار و مقید به مسائل دینی بود .

به پدر و مادرشان خیلی احترام می گذاشتند وقتی پدربزرگم مریض بود ایشان تمام کارهای پدربزرگم را انجام می دادند .

پدرم بار دومی که می خواستند به جبهه بروند من هم از طریق جهاد می خواستم بروم  و اعزام شوم با من صحبت کرد که من بمانم و درسم را بخوانم چون ایشان بسیار علاقه داشتند که من درسم را بخوانم  من را قانع کردند ومادربزرگم هم که راضی نبود ایشان را هم قانع کردند و ما ایشان را بدرقه کردیم و رفتند .