نام پدر : عزیز اله
تاریخ تولد :1348/01/06
تاریخ شهادت : 1365/12/12
محل شهادت : پاسگاه زید

وصیت نامه

*فرازی از وصیت نامه شهید قربان رمضانی*

 

ای جوانان مبادا در غفلت بمیرید که علی(ع) در محراب عبادت شهید شد و مبادا در حال بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین(ع) در راه حسین(ع) و با هدف شهید شد. ای مادران مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری کنید که فردا در محضر خدا نمیتوانید جواب حضرت زینب(س) را بدهید که تحمل 72 شهید را نمود. همه مثل خاندان وهب جوانانتان را به جبهه های نبرد بفرستید و حتی جسد او را تحویل نگیرید زیرا مادر وهب فرمود سری را که در راه خدا دادم پس نمیگیرم. برادران استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمانها برای تسکین دردهاست و همیشه بیاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید و هرگز دشمنان بین شما تفرقه نیندازند و شما را از روحانیت متعهد جدا نکنند که اگر چنین کردند، روز بدبختی مسلمانان و روز جشن ابرقدرتهاست.


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

قربان رمضانی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

6/1/1348 ـ آمل

3- نام و شغل پدر :

عزیزالله ـ کارمند

4- نام و شغل مادر:

محترم حاجی پورـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

5فرزند ـ فرزند سوم بودند .

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

شهید در خانواده مذهبی و زحمت کش متولد شدند.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

ـــــــــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

دبستان ابتدایی ابن سینا ـ آمل

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی : ــــــــــــــــ

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ــــــــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

کارگری می کردند 

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

بعد از دوران دبستان ترک تحصیل کردند و سرکار می رفتند .

 

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام نداد.

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ــــــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

به پدر و مادر بسیار احترام می گذاشت. با همه ی افراد خانواده بسیار صمیمی و مهربان بودند و کمک خانواده بودند .

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

گچ کار

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ــــــــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

در زمان انقلاب با سن کمی که داشتند

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

در گشت های  پایگاه محل فعال بود .

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

سپاه  آمل ـ لشکر 25 کربلا

25/3/64

10/7/64

3/10/64

6/1/65

21/11/65

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

حدود 12 ماه

4- مسئولیت در جبهه : ــــــــــــــــ

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

12/12/65 شلمچه پاسگاه زید ـ اصابت ترکش

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

15/12/65 امامزاده ابراهیم آمل

گفته خواهرش 26/12/65 تشیع شدند . به

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

در درگیری سال 60 در آمل با منافقین  که حمله می کردند  ایشان هم حضور داشتند و در سنگر سازی که داخل کیسه ها شن می ریختیم و شب ها بیش تر وقت ها در نگهبانی شبانه کمک می کردند .

به نقل از خود شهید : « در جزیره مجنون در حال گشت زنی بودیم تعداد ما 5 نفر بود. قایق ما ایستاد و من رفتم دستشویی زمانی که آمدم دیدم کسی در قایق نیست و من فکر کردم آن ها دارند با من شوخی می کنند ولی وقتی جلوتر آمدم دیدم سر هر 4نفر را با سیم بریدند .» حالش خیلی خراب شده بود که او را به مرخصی فرستادند .

خواهر شهید ـ مریم ـ : آخرین باری که می خواست به جبهه برود شب آخر را نزد خاله کوچکم ماند؛ چرا که ممکن بود پدرم با رفتن او مخالفت کند ایشان همان جا بود و صبح از همان جا رفت . مادرم که نگران  شد رفت دنبال شهید و با او خداحافظی کرد و شهید رفت و به شهادت رسید .

 


وصیت نامه

اسکن وصیتنامه درقسمت تصاویرموجودمی باشد