اطلاعات شهدا

وصیت نامه

بِِسمِ رَبِّ الشُّهَداءِ وَالصِدّيقين

وصيت نامه بسيجی دلاور شهيد رمضانعلی اسلامی

وَ لا تَحسَبَن الَّذينَ قُتِلوا فی سَبيلِ اللهِ اَمواتا بَل اَحياءعندَ رَبِّهِم يُرزَقون

کسانيکه در راه خداکشته شده اند مرده مپنداريد بلکه زنده اند و در نزد خدا روزی می طلبند. « قرآن مجيد »

حقير رمضانعلی اسلامی فرزند حسينعلی در آخرين روزهای زندگی ام وصيت نامه ام را تقديم به شما امت حزب الله
می نمايم .نميدانم چه بنويسم و چه بگويم و چه وصيت کنم چرا که پيام من خون من است و بايد از اين خون پيام را بدهيد .

پدر و مادر عزيز همانطور که می دانيد انسان دير يا زود بايد بميرد و چه خوب است که اين مرگ شهادت در راه خدا باشد و همانطور که خداوند در قرآن می فرمايد : «هرجا باشيد دريابد شما را مرگ ، اگر چه در دژهای استوار باشيد .»

پدر و مادر عزيزم اگر خدا خواست که من شهيد بشوم برايم گريه و زاری نکنيد زيرا اين منافقين از گريه کردن شما
سوء استفاده می کنند ومانند کوه استوار باشيد ومثل دريا بخروشيد.

شايد چند روزی بيشتر به عمر من باقی نمانده باشد وخدا داند سرنوشتم چيست ؟ و آيا خدا مرا به مهمانی خود دعوت می کند يا نه .آن بستگی به خدا دارد.

پدر و مادر عزيزم از اينکه نتوانستم کاری برايتان کنم من بسيار شرمنده ام از اينکه شما را تنها گذاشتم ولی اين يک وظيفه شرعی است که به جبهه بروم وجانم را فدای اين انقلاب اسلامی و خدا کنم.ومی دانم يک فرزند دادن خيلی برای مادر سخت است .چون اين مادران شب را به روز ميرسانند تا ما را بزرگ کنند و مادران در آينده از ما اميدها داشتن و من می ترسيدم که اين جان به سستی برود و اين جان در راه خدا نرود. من برای همين می ترسم که روزی به اين درد مبتلا شوم و به جبهه رفتم تا جانم را در راه خدا برود. حالا که از اين دنيا هجرت می کنم بايد يک توشه خوبی برای آن دنيا داشته باشم. نه بفکر اينکه در اين دنيا زودگذر راحت باشم اين دنيا امتحان است برايمان و ما بايد اين امتحان را خوب دهيم و قبول شويم تا در آن دنيا راحت باشيم.

ما فرزند تشکيلات اسلامی و ولايتی هستيم قبل از اينکه مولود وابستگيهای نسبی و رضايی باشيم و از خدائيم قبل از اينکه با خانواده باشيم و انتظار هيچ اجر و پاداشی را ندارم بلکه امانتی را که خدا بر ما داده به خود او بر ميگردانيم يعنی جانمان و روحمان را.

و تو ای خواهر و عمه و خاله هايم و امت حزب الله و از شما ميخواهم که حجاب اسلامی را در هر جا که هستيد رعايت کنيد چون حجاب زينت زن است و با حفظ حجابتان مشتی می زنيد بر دهان ياوه گويان شرق و غرب و منافقين داخلی.

خدايا خود را در زندانی مخفی می دانم که راه فرار ندارم چه وقت فرا می رسد که پرهای شکسته ام را ترميم کرده و به من پرواز تولد و حيات دوباره بخش. و مرا بسوی خود ببر , خدايا از تو طلب رسيدن به فوز عظيم شهادت می کنم ما پيروزيم زيرا بر قله های فوز عظيم شهادت نشسته ايم به فرموده امام:

امت و ائمه جمعه و جماعات و دولتها را آگاه کنند اگر خاضع شدند و حاظر شدند به ميادين اسلامی آنها را بپذيريد. و اگر حاضر نشدند با آنها ستيز کنند و از چيزی نترسند.

و پيام من به امت حزب الله اين است که قدر رهبر انقلاب را بدانيد و با عمل بگفتارش که نشات گرفته از نداهای آسمانی است او را ياری نمائيد. و امت حزب الله هميشه در نماز جمعه شرکت نمائيد و ائمه جمعه را ياري كنيد و در دعاي كميل و مساجد را پر كنيد و نماز بخوانيد و روزه بگيريد . در ضمن بر پيكرم نماز توسط حجت الاسلام سيد صابر جباري قرائت شود و در همان روز سخنراني كند .

اين دنيا عمل است و حساب نيست آن دنيا حساب است و عمل نيست

خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني رانگهدار (رمضانعلی اسلامی)مورخ22/11/65

زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

رمضانعلی اسلامی و له مازوئی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

20/12/1346، وله مازو

3- نام و شغل پدر :

حسینعلی، کشاورز

4- نام و شغل مادر:

سکینه براری، خانه‌دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

هفت فرزند، فرزند دوم

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

از لحاظ اقتصادی متوسط بودند . خانواده ای مذهبی بودند.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه – نام فرد آموزش دهنده ):

قبل از مدرسه به کلاس قران می‌رفت نزد ملا شهربانو

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود):ـــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان : ـــــــــــــ

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی : ـــــــــــــ

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

هنرستان فنی شهید چمران – رشته برق، بهشهر

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

بله،در کشاورزی به خانواده کمک می‌کرد.

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

سوم دبیرستان به خاطر رفتن به جبهه

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ـــــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ـــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ـــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ـــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

رفتارش با پدر و مادر خیلی خوب بود و به آن ها احترام می‌گذاشت.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ـــــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ـــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

بعد از شهادت شهید بهشتی ایشان اشتیاق بیش تری به جبهه رفتن پیدا کرد.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

در تظاهرات شرکت می‌کرد. قبل از انقلاب و در راهپیمایی های بعد از انقلاب شرکت می‌کرد.

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

در بسیج نگهبانی می‌دادند.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

18/1/63 بهشهر، یگان ل 25 کربلا، منطقه مریوان ، 27/5/63 بهشهر، یگان ل 25 کربلا، منطقه جنوب ، 21/11/65 بهشهر، یگان ل25 کربلا، منطقه شلمچه

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ـــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه :

تک تیرانداز

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ـــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

شلمچه، 19/1/66، عملیات کربلای 8، بر اثر انفجار موج

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

23/1/66، گلزار شهدای وله مازو، امام زاده قاسم

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

1ـ پدر شهید – حسینعلی – می‌گوید: روزی که می‌خواست به جبهه برود چون قد کوتاهی داشت ،زیر پاهایش آجر گذاشت تا قد بلند نشان داده شود و بتواند به جبهه برود. به حقوق دیگران احترام می‌گذاشت. صادق و راستگو بود.

2ـ مادر شهید – سکینه براری – می‌گوید: وقتی ایشان از جبهه مریوان آمده بود از بس که پاهایش در پوتین بود تاول زده بود. صورتش از سرما سوخته بود و لباسهایش کثیف بود. لباسهایش را شستم و او را به حمام بردم بعد از حمام می‌خواستم به پاهایش حنا ببندم که ایشان به من گفت: «مادر شهید حجتی -که یکی از دوستانش بود- نبیند که ناراحت شود » همیشه جوراب می‌پوشید که مادر دوست شهیدش نبیند.