1.    پروردگارا! من با چشمانی باز و با آگاهی براینکه چه راهی را می روم و با ایمان به تو و طرفداری از حق و مبارزه با کفر، بدین راه آمدم نه به خاطر خودنمایی، بلکه به خاطر مبارزه با نفس و کامل کردن ایمان خود این راه را انتخاب کردم.

2.    اسلام و همۀ دستورات آن مرهون خون شهیدان است، بنابراین جامعۀ اسلامی باید از خون شهید قدردانی کند. قدردانی فقط به این نیست که احترام به خانواده شهید شود. قدردانی فقط این نیست که راه شهید دنبال شود گرچه همه اینها و مانند اینها باید باشد، قدردانی از شهید زنده نگه داشتن هدف شهید است، قدردانی از شهید عمل به دستورات و قوانین اسلام است. زیرا او کشته شده است تا اسلام زنده بماند.

3.    ای پدر ارجمند و مهربان و گرامیم! از شما می خواهم که مرا ببخشید، چون حقی که شما بر گردن فرزند دارید آنچنان که مورد رضایت شما باشد، ادا نکردم... مادر مهربان و عزیزم! اگر شما مرا نبخشید، من در آن دنیا سربلند نخواهم بود.

4.    برادران مهربانم! از شنیدن خبر شهادتم هیچ ناراحت نباشید که دشمنان اسلام سوء استفاده کنند بعد ازشهادتم راهم را ادامه دهید و نگذارید که لولۀ اسلحۀ من سرد شود.

5.    خواهرانم! زینب وار مثل کوه استوار باشید و حجاب خود را حفظ کنید.

6.    تمام کتابهایم را به کتابخانه شهید مصیب شریف نژاد هدیه کنید.

اسکن وصيتنامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

نوروزعلی رمضان نژاد رمی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

4/8/1349 ـ روستای رمنت ـ بابل

3- نام و شغل پدر :

رجبعلی رمضان نژاد رمی ـ کشاورز

4- نام و شغل مادر:

رقیه شانه بندپور طبری ـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

8 فرزند ـ شهید فرزند هفتم می باشد .

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

شهید در خانواده مذهبی متولد شد.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه – نام فرد آموزش دهنده ):

ـــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

دبستان شهید مطلب احمدی ـ روستای رمنت ـ بابل

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

راهنمای ابوذر سلطان محمد طاهر ـ بابل

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ـــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ــــــــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

شهید تا مقطع راهنمایی تحصیل کردند بعد از آن عازم جبهه شدند .

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام نداد

2- یگان اعزام کننده : ـــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ـــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :  

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

شهید به پدر و مادر بسیار احترام می گذاشت و رفتار خوبی با آن ها داشت .

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

تحول فکری شهید از امام (ره ) بود.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ــــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه:

شهید عضو بسیج بودند.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :  

 در جبهه حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

بابل ـ سپاه ـ مهران ـ کربلای1

بابل ـ سپاه ـ شلمچه ـ کربلای 5

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

6 ماه

4- مسئولیت در جبهه :

تک تیرانداز

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن :

1 بار ـ مرهان ـ اصابت ترکش به دست

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد :

کربلای1

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

شلمچه ـ 5/10/65 ـ  اصابت تیر مستقیم

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

19/10 /65 ـ گلزار شهدای رمنت ـ بابل

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

دوست شهید : شهید فرد باهوش و زرنگی بود . فردی که فکر تشکیلاتی داشت . مطالب را خوب می گرفت می توان گفت: که جلوتر از سنش عمل می کرد . خیلی ها همسن او بودند اما کارایی لازم را نداشتند . برخلاف اطرافیانش انسان زنده دل و پرتحرکی بود .

مادر شهید :  می   گفت: مادر جان تو می دانی ما اگر برویم جبهه ما را باید با هلی کوپتر چوبی بیاورند خانه ، من باورم نمی شد و نمی فهمیدم منظورش چیست. گفتم پسرجان مگر ما هواپیمای چوبی هم داریم . می گفت: آره مادر جان مارا در تابوت می گذراند و می آورند . به او می گفتم که به جبهه نرو درست را بخوان . می گفت مادر درسم را هم می خوانم وقتی از جبهه برگردم.