نام پدر : احمد علی
تاریخ تولد :1345/06/20
تاریخ شهادت : 1365/10/26
محل شهادت : شلمچه

خاطرات

مادر شهید با بیان مطالب و خاطره ای می گوید: «تا آنجا که یادم می آید او به همه چیز وارد بود و در هر زمینه ای اطلاعات داشت به همه علاقمند بود و هیچ گاه با برادر و خواهرهایش دعوا نمی کرد. اگر در منزل کاری داشتم و به او می سپردم، با جان و دل انجامش می داد. برادرانش خیلی شیطنت داشتند و او در این باره حساس بود. و به من می گفت:« مادر اگر جایی دعوت هستید آنان را با خود نبرید؛ چرا که با سروصدا و شلوغی خود آبروی ما را می برند.» چون خود فرزند عاقلی بود، این موضوع او را ناراحت می کرد. رابطه ای بسیار خوب و صمیمی با همسایگان داشت و به آنان احترام می کرد. در همسایگی ما کسی بود که در حیاطش درخت انار داشت. او همیشه به ما سفارش می کرد که مواظب باش که برادران کوچک مان انار را نچینند و آنان نگویند چون از هزار جریب آمدند، چیزی سرشان نمی شود. او به برادر کوچکتر خود می گفت:« خدا آدم را می کشد. اگر انار همسایه را بخوریم خدا ما را دوست ندارد». بعد از چند روز من به منزل عمویش رفتم و هنگامیکه برگشتم دیدم که او در حال دوشیدن است. رو به من کرد و گفت: «ببین مادر همسایه چقدر انار فرستاد. اینطوری بهتر است یا اینکه یواشکی می کندیم. او خیلی پاک و صاف بود.»