نام پدر : غلام حسین
تاریخ تولد :1340/03/26
تاریخ شهادت : 1361/09/29
محل شهادت : موسیان

وصیت نامه

1.    مادرجان! هیچ وقت ناراحت نباشید که فرزندت به جبهه رفته، بلکه باید همیشه خوشحال باشید تا این دشمنان کوردل بفهند و بدانند مردن حق است، چه بخواهیم و چه نخواهیم از این دنیا می رویم، چه بهتر آن است که مردن در راه خدا باشد.

2.    سفارشی برای دوستان دارم، راه من را دنبال کنید و به جبهه بروید.

3.    پدر عزیز! اگر شهید شدم مرا درآرامگاه شهید علی بابایی و در بغل او به خاک بسپارید.

4.    سفارشی دیگر به پدر عزیزم، اگر شهید شدم، برادرانم جای مرا پر کنند و به جبهه بروند.

زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1- نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

عباس رضازاده شرمه

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

28/1/1340- روستای شرمه کلا شهرستان بابلسر

3- نام و شغل پدر :

غلام حسین- کشاورز

4- نام و شغل مادر:

جیران مهدیزاده- خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

دارای چهار برادر- پنج خواهر- شهید فرزند پنجم بود.

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

اقتصادی:

اعتقادی: اکثر اوقات در مسجد حضور داشت و همیشه همراه پدرش به نماز جمعه می رفت، نسبت به مسئله ی حجاب حساس بود، تا جایی که می توانست قرآن می خواند، اهل نماز شب بود. خدا ترس بود. و عاشق اهل بیت در مراسم های مذهبی شرکت می کرد، تا صدای اذان را می شنید سجاده ی خود را پهن می کرد و شروع به نماز خواندن می کرد. در دهه ی محرم فعالیت می کرد.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

قبل از ورود به مدرسه به کلاس قرآن می رفت.

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

دبستان انقلاب اسلامی روستای شرامتان شهرستان بابلسر

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :  ـــــــــــــ

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ـــــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

بله- در آلومینیوم سازی کار می کرد.

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

تا مقطع چهارم ابتدایی درس خواند.

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

معاف شد.

2- یگان اعزام کننده : ـــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ـــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

نسبت به والدین بی نهایت فرمانبردار بود، بیش تر حرف هایش را به مادرش می زد، با دیگر اعضای خانواده یعنی خواهران و برادران اش رابطه ی خوب و صمیمی داشت. در انجام کارهای منزل به مادرش کمک می کرد.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

آلومینیوم سازی

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت :

آزاد

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی:

از سال 59 الی 61

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ــــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

به تظاهرات می رفت اعلامیه هم پخش می کرد حتی یک بار دستگیر شد و کتک خورد.

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

ایشان در جمع آوری خوراک و پوشاک در پشت جبهه فعالیت می کرد به سپاه و بسیج علاقه مند بود و جز اعضای شورای پایگاه مقاومت روستا بودند و خودشان نیز بسیجی بودند.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

در تاریخ 20/4/61 از سپاه بابلسر با عضویت بسیجی به جنوب اعزام شد به مدت 3 ماه

در تاریخ 29/8/61 با عضویت بسیجی از سپاه بابلسر به منطقه ی موسیان اعزام شد.

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

4 ماه

4- مسئولیت در جبهه : ـــــــــــــ

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ـــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

در تاریخ 29/9/61 در منطقه ی موسیان بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

در تاریخ 7/10/61 تشییع شد و در گلزار شهدای روستای شرامتان شهرستان بابلسر دفن گردید.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

مادر شهید می گوید: ما برای کارهای شالیزاری کارگر گرفته بودیم عباس آن ها را زود به خانه می آورد و غذا می داد و می گفت گناه دارد که آن ها را زیاد اذیت کنیم. کارگرها هم خیلی او را دوست داشتند.

مادر شهید می گوید: خیلی دلش می خواست به جبهه برود ولی پدرش می گفت: بگذار کریم از جبهه برگردد بعد تو برو ولی او گفت من می خواهم به سربازی بروم که وقتی رفت شخصی به دفترچه سربازی او نگاهی انداخت و گفت: تو پسر فلانی هستی؟ گفت: بله! دفترچه را پاره کرد و گفت: این پسر از سربازی معاف است. به همین خاطر او با ناراحتی و گریه به خانه برگشت به او گفتم: چرا گریه می کنی؟ گفت از سربازی معاف هستم و از طرفی هم باید صبر کنم که کریم از جبهه برگردد. به او گفتم: عباس جان! من و پدرت هر دو مریض هستیم اگر هر دوی شما به جبهه بروید ما تنها می شویم. تقریباً 2 هفته از این موضوع گذشت و برادرش نیامد روزی دیدم در حال لباس پوشیدن است وقتی از او پرسیدم که کجا می روی گفت: به کارخانه شالیکوبی ولی رفت و دیگر برنگشت!


وصیت نامه

اسکن وصيت نامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد