نام پدر : گداعلی
تاریخ تولد :1346/09/05
تاریخ شهادت : 1365/11/29
محل شهادت : هفت تپه

وصیت نامه

*توصیه نامه شهید میرزاعلی رحیم نیا*

 

به شما عزیزان توصیه می کنم که از رهبری حمایت کنید و دین اسلام را زنده نگه دارید. به پدر و مادر خود احترام بگذارید و به آنها نیکی کنید که عاقبت به خیری به دنبال دارد. نماز خود را اول وقت و به صورت جماعت به جا آورید. به خواهران خود توصیه می کنم که حجاب خود را رعایت کنید زیرا حجاب شما کوبنده تر از خون شهید است.


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

میرزاعلی رحیم نیا

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

5/9/1346 ـ بابل

3- نام و شغل پدر :

گدا علی رحیم نیا ـ کشاورز

4- نام و شغل مادر:

کلثوم همایون زاده ـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

10 فرزند ـ شهید فرزند چهارم می باشد .

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

در خانواده مومن، مذهبی در دامان پدر و مادری متدین با اوضاع اقتصادی متوسط که با کسب روزی حلال تامین می شد به رشد و تکامل رسید.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

ـــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان : ــــــــــــــــ

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

راهنمایی آیت الله سالکی ـ بابل ـ روستای شهید آباد

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ـــــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

شهید در کار کشاورزی به خانواده کمک می کرد و در کوره ی آجر پزی خرج همسر و فرزندانش را در می آورد

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

شهید تا مقطع سوم راهنمایی تحصیل کردند و بعد به جبهه رفتند .

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام نداد.

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :  

متأهل

2- نام همسر و تاریخ ازدواج :

حکیمه علی جان نژاد ـ 1363

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ):

2 فرزند ـ فاطمه ـ زهرا

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

شهید به پدر و مادر بسیار احترام می گذاشت و هم چنین به همسر و فرزندان خود بسیار محبت می کرد .

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ــــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

تحول فکری شهید از امام (ره) ، شهیدان مطهری و بهشتی بود .

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

شهید در تظاهرات شرکت می کرد .

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

عضو بسیج بودند .

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :  

 در جبهه حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

1360 ـ بابل ـ سپاه ـ کردستان (هفت تپه )

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

36 ماه

4- مسئولیت در جبهه :

فرمانده تسهیلات و مهمات

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن :

1 بار ـ هفت  تپه ـ اصابت ترکش به پشت

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد :

عملیات آفندی

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

جاده خرم آباد ـ 29/11/65 ـ در اثر تصادف

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

1365 ـ گلزار شهدای شهید آباد

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

دوست و همرزم شهید : یک بار یکی از بچه ها یک گونی کفش از چادر شهید تک زد . خوشحال بودیم اما وقتی گونی را باز کردیم دیدیم تمام کفش ها پا به پا هستند و کلی خندیدند . یا بعضی اوقات از چادرشان هندوانه تک می زدیم و می خوردیم و کارهای دیگر محض شوخی انجام می دادیم و شهید می دانست کار ماست چیزی نمی گفت و می خندید.

خواهر شهید : یادم است شهید تعریف می کرد که یک روزی تعداد زیادی اسیر عراقی گرفتند و دست های آنان را بستند و شهید به دوستانش گفت که این اسیر ها را اذیت  نکنید. درسته که آن ها اسیرند و بی حرمتی نکنید دوستانش آن ها را با دست بسته به رگبار بستند و شهید بسیار ناراحت شد از این که با دست بسته و لب تشنه آن ها را به رگبار بستند .

مادر شهید : شهید بسیار خوش اخلاق و مهربان بود . اهل عمل، نماز و قرآن، شجاع و نترس ، دارای صداقت در گفتار و عمل بودند .

برادر شهید : شهید وقتی از جبهه بر می گشت گاهی اوقات خاطراتی را برای ما تعریف می کرد . یادمه یکبار گفته بود که دشمن بعثی آن ها را محاصره کرده بود خیلی مواظب دوستانش بود که آن ها نگران نباشند و ناراحتی نکنند و بیسکویتی که داشت بین همه تقسیم می کرد تا همه با هم بخورند و هوای دیگر رزمندگان و دوستانش را داشت تا این که توانستند با تحمل و صبر خودشان این محاصره را بشکنند.


زندگی نامه

اسکن زندگینامه درقسمت تصاویرموجودمی باشد