نام پدر : رمضان
تاریخ تولد :1344/12/16
تاریخ شهادت : 1361/07/04
محل شهادت : مریوان

وصیت نامه

*توصیه نامه شهید بهروز رحمتی*

 

به شما عزیزان توصیه می کنم که مطیع امر رهبر باشید و از روحانیون متعهد پیروی کنید. در دفاع از میهن از هیچ چیز دریغ نکنید، چرا که دفاع از میهن دفاع از ناموس است و مرگ باعزت بهتر اززندگی با ذلت است. نماز اول وقت را فراموش نکرده ودر انجام فرائض دینی کوشا باشید. از خواهرانم می خواهم که در حفظ حجاب خود نهایت کوشش را داشته باشند که حجاب آنان کوبنده تر از خون شهیدان است.


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

بهروز رحمتی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

1344 ـ بهشهر

3- نام و شغل پدر :

رمضان ـ بازنشسته اداره دخانیات

4- نام و شغل مادر:

خورشید ورزانی ـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

5فرزند ـ فرزند سوم بودند .

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

شهید در خانواده مذهبی و زحمت کش متولد شدند. در دوران کودکی از بهشهر به آمل نقل مکان کردند  .

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

ـــــــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود):

از بدو تولد تا 1 سالگی بهشهر

از سال 45 تا شهادت آمل

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

دبستان فرسیوـ آمل

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

راهنمایی طالب آملی ـ آمل

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ـــــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

در مکانیکی کار می کردند .

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

بعد از دوران راهنمایی ترک تحصیل کردند و در مکانیکی مشغول کار شدند .

 

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ـــــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ـــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ـــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ـــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ـــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

به پدر و مادر بسیار احترام می گذاشت. با همه ی افراد خانواده بسیار صمیمی و مهربان بودند و همیشه به فکر افراد بی بضاعت بودند .

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

مکانیکی ماشین های سنگین

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ـــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ـــــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ـــــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

در مسجد و پایگاه امام جواد محل فعال بود .

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

6/3/61 الی 4/7/61 سپاه آمل ـ لشکر 25 کربلا ـ مریوان

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

3ماه

4- مسئولیت در جبهه :

تک تیرانداز

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ـــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

4/7/61- مریوان ـ اصابت تیر به بدن

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

11/7/61 امامزاده ابراهیم ـ آمل

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

پدر شهید :زمان اعزام به جبهه مریض بودند و زمانی که ثبت نام کردند داروی خود را در جوی آبی ریختند و گفتند من دیگر خوب شدم و نیازی به دارو ندارم و به مادرش گفت من می روم و بر نمی گردم حلالم کنید و رفت .

مریم- خواهر شهید : ایشان به رفتن به جبهه بسیار علاقه داشت  و هر وقت شهید می آوردند بسیار متاثر می شدند تا این که خبر شهادت قاسم قدیر نژاد را شنید بسیار متحول شد و دیگر نماند و رفت به جبهه .

ایشان بعد از دوران راهنمایی ترک تحصیل می کردند و به مکانیکی می رفتند . ما یک مدتی متوجه شدیم که برنج خانه کم می شود و جدیداً می گوید لباس هایم کهنه شده برایم لباس بگیرید وقتی صبحانه می خورد  ساک او را باز کردم دیدم در ساکش برنج و لباس های نو است که به پدر و مادر گفتم .او وقتی رفت پدرم به دنبال او رفت که متوجه شد بهروز آن ها را برای نگهبان مکانیکی که پیر بود می برد که نه فرزندی داشت و نه کسی به او کمک می کرد و ایشان به او کمک می کند .


زندگی نامه

اسکن زندگینامه درقسمت تصاویرموجودمی باشد