سعدالله ذلیکانی می گوید : روزی در منزل ایشان بودم که جلوی مرا گرفت و گفت:« می شود که شما و برادرم جبهه نروید و به جای شما من بروم .»
من گفتم : تو باش و درست را بخوان .
گفت : «من می روم درسم را نیز می خوانم»
به جبهه رفت و در عملیات مهران به مدت 24 روز ماند تا به شهادت رسید