خاطره ای از برادر شهید- احمد که می گوید : زمان اعزام او ، بچه اش دوماه بیشتر نداشت و وقتی خبر پیدا شدن پیکر پاکش را به ما رساندند . ما به بچه و خانواده اش خبر دادیم . من یادم می آید که یوسفعلی (فرزند شهید ) کلاس دوم ابتدایی بود و از ناراحتی مردم گفت : چرا همه ناراحتند و من به او خبر دادم که پدرت را می خواهند بیاورند و تازه آنجا بود که به او گفتم موضوع شهادت پدرش را و او متوجه شد که پدرش شهید است .