برادر شهید- مصیب می گوید : مرحوم حاج اکبر عبدی می گفت : روزی در بین راه نرسیده به جنگل قرمرض(واقع در نکا) دیدم که او در بین گوسفندان قرار گرفته و گوسفندان دور او به طور منظم حلقه زدند و در حرکتند . کمی جلوتر رفتم و دیدم که محمدتقی با خود چیزهایی زمزمه می کند گویا داشت با شخصی صحبت می کرد ولی آن شخص را نمی دیدم و فقط می گفت: چشم آقا جان ! حتی از کنار او رد شدم . اصلاً متوجه من نشد چند بار او را صدا زدم تقی ! تقی ! ناگهان از آن حال و هوا خارج شد و گفت : بله ! گفتم : با چه کسی حرف می زدی ؟ گفت :« هیچی !» من از این ماجرا متعجب شدم .
از جمله اعمال و صفاتی که در وجود او نقش بسته بودند عبارتند از : تقوا ، اخلاق خوش ، پایبندی به انجام فرائض دینی ، شجاعت ، فداکاری ، گذشت ، ارادت به اهل بیت .