*توصیه نامه شهید علی اکبر ذوالفقاری*

به شما عزیزان توصیه می کنم هرگز یکدیگر را نرنجانید و کاری کنید که مردم شما را دوست داشته باشند و به هنگام مشکلات از شما یاری بخواهند.در نماز شما حضور پیدا کنید؛چرا که آگاهی سیاسی تان را افزایش می دهد و موجب آمرزش گناهان تان می شود.از بانوان می خواهم حجاب خود را رعایت کنند؛زیرا حفظ حجاب به آن ها هیبت و وقار می بخشد و آن ها را شایسته ی احترام می کند.          

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

علی اکبر ذوالفقاری

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

1/1/1352 شهر  زیرآب، شهرستان سوادکوه  

3- نام و شغل پدر :

عبدالعلی، آزاد

4- نام و شغل مادر:

طاهره عزیزی قادی، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

هشت فرزند، فرزند اول

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

پدرش می گوید : نسبت به نماز اول وقت خیلی حساسیت نشان می داد. در انجام واجبات و ترک محرمات کوشا بود. نماز را به جماعت می خواند و روزه می گرفت. قرآن هم تلاوت می کرد ، تذکر می داد که دروغ نگوئید و تهمت نزنید.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه – نام فرد آموزش دهنده ): ــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

مدرسه شهید علی اکبر قاسم نژاد شهر  زیرآب

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

مدرسه راهنمایی شهید عبدالحمید دیالمه شهر  زیرآب

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ــــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

بله، بعد از مدرسه در مغازه خواربارفروشی کار می کرد تا کمک خرج پدر و مادرش باشد.

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

سوم راهنمایی، به خاطر سربازی ترک تحصیل کرد.

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام داد.

2- یگان اعزام کننده :

سپاه

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی :

از تاریخ 18/3/70 تا 14/4/71 در منطقه اندیشمک با مسئولیت نگهبان انبار مهمات و خنثی کردن مین که به علت شهادت از ادامه خدمت باز ماند.

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

رفتارش با والدین بسیار خوب و صمیمی  و با احترام بود از بیرون به خانه می آمد یکسره ورد زبانش مادر بود.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ــــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

علاقه اش به حضرت امام (ره) در تغییر و تحول او بسیار تاثیرگذار بود.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

قبل انقلاب سن و سالی برای فعالیت نداشت. در راهپیمایی و تظاهرات ها شرکت می کرد.

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

در نهاد سپاه همکاری می کرد.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه : ــــــــــــ

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد : ــــــــــــ

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه : ــــــــــــ

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

مورخ 7/4/71 به علت انفجار آتش سوزی انبار در منطقه اندیمشک دچار سوختگی می شود و به بیمارستان مشهد انتقال پیدا می کند که در تاریخ 14/4/71 به شهادت رسید.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

دو روز بعد شهادت، مصادف با ماه محرم، در گلزار شهدای امام زاده زین العابدین  شهر زیرآب به خاک سپرده شد.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

برادر شهید- روح الله- می گوید: متواضع، فروتن، صبور، با استقامت و با نظم و انضباط بود. کسی را از خودش نمی رنجاند حتی خودش هم از کسی ناراحت نمی شد. به حقوق دیگران احترام می گذاشت. اهل مطالعه بود غیر از کتاب درسی کتاب های علمی، مذهبی، روزنامه، هنری، هم مطالعه می کرد.

برادر شهید- غلام- می گوید: ایشان که در مغازه تره بار کار می کردند آن قدر در حساب و کتاب وقت می کردند و صادق بودند که همه آن هایی که روبرو او بودند. از صداقت و دوستی او حرف می زنند. اهل و ورزش فوتبال بود همچنین به باشگاه پرورش اندام هم می رفت.

خواهر شهید - سهیلا - می گوید: من به علت درد چشم به دکتر رفتم و دکتر هم برایم عینک نوشت، به خاطر علاقه ای که علی اکبر به من داشت از من تقاضای عکس کرد من با همان عینک عکس گرفتم و خانواده ام آن عکس را برایش فرستادند بعد از چند وقت نامه و به همراه آن عکسی از خودش با عینک فرستادکه در نامه اش نوشته بود: سهیلا عینک دارد، من هم عینک دارم.