نام پدر : گت آقا
تاریخ تولد :1346/03/23
تاریخ شهادت : 1366/03/17
محل شهادت : فاو

وصیت نامه

*توصیه نامه شهید خیام اسدی*

 

به شما عزیزان توصیه می کنم برای کسب روزی حلال تلاش کنید؛چرا که به فرموده ی حضرت زین العابدین(ع): ((کسی که بیش تر به زندگی عیال خود توسعه بخشد،بیش تر مورد خوشنودی خداوند است)). همچنین به خواهران توصیه می کنم حجاب خود را رعایت کنند؛ چراکه حجاب به زن هیبت و وقار می بخشد و او را شایسته ی احترام می کند.                                                                                                  

 

 


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1- نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

خیام اسدی ابوخیلی، حسین

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

23/3/1346، شهرستان ساری

3- نام و شغل پدر :

گت آقا، بازنشسته انتظامی

4- نام و شغل مادر:

مولود خاتم تنباکوزاده، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

ــــــــ، فرزند دهم

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

از همان کودکی به همراه مادرش به مسجد می رفت در مراسمات ماه محرم در دسته روی و سینه زنی شرکت می کرد. با اوضاع اقتصادی متوسط که با کار و تلاش مستمر والدین تامین می شد به رشد و تکامل رسید.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ): ـــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ـــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

دبستان خسرویه شهرستان  ساری

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

مدرسه شهید مالک شهرستان  ساری

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

دبیرستان 18 دی ، شهرستان ساری، رشته حسابداری

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

بله، در کار کشاورزی به خانواده کمک می کرد.

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

دیپلم، ـــــــــ

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام داد

2- یگان اعزام کننده : ـــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی :

از تاریخ 19/7/65 تا 17/3/66

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

برخوردش با والدین بسیار خوب بود تابع اوامرشان بود در کارهای خانه و بیرون از خانه کمک شان می کرد.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

پیروزی انقلاب اسلامی، اعتقاد مذهبی خانواده و حضور در بسیج و مراسمات مذهبی در تغییر و تحول او بسیار تاثیرگذار بود.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

قبل از انقلاب سن و سالی برای فعالیت نداشت ولی در تظاهرات و راهپیمایی ها شرکت می کرد.

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

بعد از نقلاب با بسیج محل و مدرسه و نهاد سپاه همکاری می کرد.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد : ــــــــ

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه : ــــــــــ

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ـــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

مورخ 17/3/66 در منطقه فاو (خسروآباد) بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

مورخ 23/3/66 در گلزار شهدای ملامجدالدین شهرستان ساری به خاک سپرده شد.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

برادر شهید- محمد- می گوید: این خاطره مربوط به ماه محرم می باشد. در تمام مدت این یک ماه در تکیه به سر و سینه می زد عاشقانه خود را وقف تکیه و حسینیه کرده بود. در این خدمت از جان و مال خود دریغ نمی کرد. همیشه سعی می کرد تا از مردم مستمند دستگیری کند. و مشکلات اهل محل را حل کند. یادم می آید هنگامی که مسابقات کشتی در استادیوم برقرار شده بود، برای رده بندی کشتی می گرفتند. خیام (حسین) هم می بایست در مقابل حریفی کشتی می گرفت که شخصی جا افتاده و مسنی بود از طرف دیگر هم خانواده اش هم برای دیدن این کشتی به استادیوم آمده بودند. حسین با این که می توانست حریف را ضربه فنی کند این کار را نکرد همگی از این کار او تعجب کردند زیرا هیچ وقت فکر نمی کردند حسین در مقابل او شکست بخورد. بعد از پایان مسابقه مربی نزد او آمد و گفت: حسین جان! چرا شکست خوردی تو که می دانستی او را ضربه فنی کنی؟ ناگهان حسین گفت: اگر من او را شکست می دادم جبران این شکست برای او سخت بود در مقابل خانواده خود سرافکنده می شد من نمی خواستم این چنین شود برای من وقت زیاد است در میادین دیگر ان شاء ا... بتوانم پیروزی بدست بیاورم.

خواهر شهید- صدیقه- می گوید: روزی برای مرخصی به منزل ما آمد به هنگام صرف شام مقدار کمی از غذا را خورد من تعجب کردم، گفتم: چرا کم غذا خوردی؟ گفت: باید خودمان را به غذای کم عادت بدهیم تا در جبهه از عهده سختی هایی که وجود دارد برآییم.

خواهر شهید معصومه- از ویژگی های اخلاقی اش می گوید: از نظر تواضع و فروتنی بسیار خاضع بود. احترام خاصی برای کودکان قایل بود. در کارها بسیار با حوصله و صبور بود سعی می کرد هر کاری که به او محول می شود با نهایت دست به اتمام برساند. در اخلاق و رفتار سرآمد دیگر اعضای خانواده بود.