شهید «محمدعلی دلاپور»
نام پدر: عبدالله
زمستان سال 1338، در کاشانه «عبدالله و نرگس» از روستای «اسلاممحله» محمودآباد پسری به دنیا آمد. نام «محمدعلی» را پدربزرگ پدریاش که قاری قرآن بود، برایش انتخاب کرد. مادر، خانهدار بود و سرگرم کودکانههای فرزندان. پدر هم با کشاورزی، روزگار میگذراند.
کودکی بیش نبود که پایش به کلاس قرآن و مسجد باز شد.
دوران ابتدائیاش در دبستان «سرخرود» سپری شد؛ اما به علت مشکلات مالی، فقط یکسال درس خواند و سپس، ترک تحصیل کرد تا کمککار پدر در امور کشاورزی و دامداری شود.
محمدعلی احترام خاصی به والدین میگذاشت و همواره در تمامی امور، رضایت آنها را در نظر داشت. در گفتار و رفتار با دیگران نیز، از ملاطفت و عطوفت برخوردار بود.
«نقی» از تقیّدات برادرش اینگونه میگوید: «محمدعلی نسبت به انجام فرامین مذهبی، بسیار مقیّد بود. آن زمان که ما بچه بودیم، به دلیل مشکلات مالی، برادرم روی زمینهای کشاورزی مردم کار میکرد. ماه مبارک رمضان آن سال، در فصل تابستان بود و روزه گرفتن در آن گرمای طاقتفرسا، برای همه سخت! آن سال با وجود آن گرما، کمتر کارگری میتوانست روزه بگیرد؛ اما محمدعلی روزه خود را میگرفت. وقتی همه کارگرها برای خوردن صبحانه از زمین بیرون میآمدند، او مشغول کار بود. زمان ناهار هم، او در گوشهای از زمین، مشغول نماز و نیایش میشد. بعد از آن، دوباره به سر زمین میرفت و با دهان روزه، کارش را ادامه میداد.»
در ایام انقلاب، محمدعلی برای اینکه دین خود را به اسلام ادا کند، رهسپار آمل شد و با تظاهرات و دیگر فعالیتهای انقلابی، به مبارزه با رژیم طاغوت پرداخت.
او بعد از شکوفایی نهضت مردمی ایران، دوران سربازی خود را طی کرد.
سال 1359 را با بستن پیمان ازدواج با بانو «فاطمه آسار» آغاز کرد؛ که ماحصل این وصلت فرخنده، «زینب» است.
محمدعلی بعد از بازگشت از سربازی، در پلیس راه آمل مشغول انجام وظیفه شد؛ اما بعد از مدتی، به سپاه این شهر منتقل، و جهت سرکوبی منافقان، فعالیتش را در طرح جنگل از سر گرفت.
او از 7/6/1361 الی 6/11/1361، مسئول تیپ گشت جنگل بود.
محمدعلی در سال 1361، به عضویت سپاه در آمد و با جدیت و حمیت بیشتری، به انجام خدمت مشغول شد.
عاقبت، او در 6 بهمن 1361 در درگیری با منافقان در «شیمکوه» آمل به شهادت رسید و در گلزار شهدای محمودآباد به خاک سپرده شد.