نام پدر : محمدعلی
تاریخ تولد :1336/0401
تاریخ شهادت : 1365/12/14
محل شهادت : شلمچه

وصیت نامه

1.    از همه تان می خواهم که گوش به زنگ فرموده های حسین زمان خمینی روح الله بوده و تا حدی که در توان دارید، به اسلام عزیز کمک کنید و از شهادت در راه خدا نهراسید چون (( إنّا لله و إنّا علیه راجعون )) همه از خداییم و عاقبت به سوی او خواهیم شتافت.

2.    بنده بر حسب وظیفه ی دینی و شرعی خود و برای مقابله با کفر جهانی که  با تمام قوا برای نابودی اسلام و انقلاب اسلامی کمر بسته اند و همچنین برای بازگشایی راه کربلای حسین (ع) و لبیک گفتن به (( هل من ناصراً ینصرنی )) حسین زمان به جبهه حق علیه باطل شتافتم تا بتوانم دین خود را نسبت به اسلام بخوبی  انجام داده باشم.

3.     اگر خدای متعال شهادت نصیب من نموده است، تو ای پدر و مادرم در نبودم هیچگونه ناراحتی نکنید چون فرزند امانتی است برای پدر و مادر که خداوند نزد آنها قرار داده است.

وصیت نامه

اسکن وصيتنامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

محمدرضا دغمه چی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

1336 ـ روستای گلوگاه ـ بندپی شرقی ـ بابل

3- نام و شغل پدر :

محمدعلی دغمه چی ـ کشاورز

4- نام و شغل مادر:

ساره خاتون فیروز جانیان ـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

9 فرزند ـ شهید فرزند پنجم می باشد .

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

شهید در خانواده مذهبی متولد شد .

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

ـــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان : ـــــــــــــ

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی : ــــــــــــــ

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه :

رشته انسانی ـ روستای گلوگاه ـ بابل

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ـــــــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل : ــــــــــ

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ـــــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :  

متأهل

2- نام همسر و تاریخ ازدواج :

صفیه کریمزاده ـ 1357

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ):

3 فرزند ـ محسن ـ زینب ـ ساره

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

شهید بسیار با پدر و مادر خوش رفتار بود .

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

رسمی 6 سال

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت :

آموزش و پرورش

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی:

معلم

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

تحول فکر شهید از امام (ره) شهیدان بهشتی ، دستغیب و مطهری بود .

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ـــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

عضو بسیج بودند .

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :  

 در جبهه حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

1364 ـ بابل ـ سپاه ـ جنوب

1365 ـ بابل ـ سپاه ـ جنوب

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

2ماه

4- مسئولیت در جبهه :

کمک تیربارچی

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ـــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

خوزستان (شلمچه ) ـ 14/12/65 ـ اصابت خمپاره 60

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

25/1/66 ـ گلزار شهدای بندپی شرقی روستای گلوگاه ـ بابل

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

 

همسر شهید : شهید بسیار خوب بودند و رفتارشان زبانزد مردم بود و مردم او را دوست داشتند اگر کاری چیزی انجام می داد کسی اطلاع نداشت وقتی در بسیج فعالیت داشت از او سوال می کردم کجا بودی به من نمی گفت. به ما سفارش می کرد که اگر یک عدد میوه به کسی داده اید به کسی نگویید چون ثوابش از بین می رود .

برادر شهید : شهید بسیار خوب و مهربان بود یک شب که مشغول خواندن نماز بود . نماز مغرب را تمام کرد می خواست نماز عشاء را شروع کند از من سوال کرد: پدر کجاست؟ گفتم: در منزل تنها است. رفت پدر را به خانه خود آورد و بعد مشغول خواندن نماز عشاء شد .

خواهر شهید : شهید در ماه محرم ساقی و آب دهنده به مردم بود و از این کار لذت می برد . شهید به یک چیزهایی در زندگی شدیداً پایبند بود. مثلاً روزی در خانه ایشان گچ کار آمده بودند برای گچ کاری منزل روز دوم به استاد کار گفتند: کار را تعطیل کنید و بروید. وقتی پرسیدند: چرا؟ گفت من مراقب شما بودم شما حتی یک روز هم نماز نخواندید.