نام پدر : سید احمد
تاریخ تولد :1343/03/04
تاریخ شهادت : 1360/09/25
محل شهادت : کوه چرمیان

وصیت نامه

1.     پیام من به ملت ایران این است که وحدت خود را حفظ کرده و گوش به فرمان رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران ، امام خمینی باشند.

 

2.     پیام من به برادر عزیزم این است ... می خواهم فعالیت خود را در خط امام بیشتر کنی.

 

3.     پیام من به برادران انجمن اسلامی این است که تاکنون فعالیت چشمگیری داشتند. فعالیت خود را بیشتر کرده و نمونه برای ملت باشند.


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

سید جلیل دریاباری

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

1343 ـ روستای وشتان فیروزکوه

3- نام و شغل پدر :

سید احمد ـ کشاورز

4- نام و شغل مادر:

سیده رعنا دریابانی ـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

9فرزند ـ فرزند چهارم بودند .

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

شهید در خانواده مذهبی و زحمت کش متولد شدند.، پدر ایشان اهل مداح اهل بیت بود و در کنار پدر قرآن را فرا گرفت .

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

ـــــــــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود):

از بدو تولد تا 6سالگی ـ تهران ـ فیروزکوه ـ روستای وشتان

از 6 تا شهادت ـ آمل روستای قلعه کش

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

دبستان  شهید همت الله متو ـ روستای قلعه کش ـ آمل

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

راهنمایی ـ بابل

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

دبیرستان لسانی آمل ـ رشته اقتصاد و اجتماعی

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

در کارهای کشاورزی به پدر خود کمک می کردند .

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل : ــــــــــــــــ

 

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ــــــــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ــــــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

به پدر و مادر بسیار احترام می گذاشت. با همه ی افراد خانواده بسیار صمیمی و مهربان بودند و برای هم سن و سالان خود الگوی مناسبی بود .

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

محصل

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ــــــــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ــــــــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

در پایگاه شهید حیدری فعالیت می کردند و در نگهبانی شبانه نقش داشتند .

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

12/8/60 الی 25/9/60  سپاه آمل ـ لشکر 25 کربلا ـ گیلانغرب

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

1ماه و 13 روز

4- مسئولیت در جبهه : ــــــــــــــــ

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

25/9/60 گیلانغرب ـ شیاکوه ـ عملیات مطلع الفجر ـ اصابت ترکش به بدن

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

ایشان هنوز مفقود می باشند.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

قدرت الله ـ برادر شهید : ایشان بسیار نمونه و مهربان بود همیشه اول که به خانه می آمد نماز می خواند و ناهار پدرم را برایش می برد و بعد می آمد ناهار خود را می خورد .

زمانی که داشتند می رفتند به جبهه چهره معصومانه خاصی داشتند به طوری که پدرم  گفت وقتی او را دیدم احساس کردم بار آخری است که او را می بینم و وقتی می رفت به پدر و مادرم گفت اگر شهید شدم برای من گریه نکنید برای علی اکبر و امام حسین گریه کنید .

ناصر امیری ـ دوست و همرزم شهید : زمانی که در منطقه بودیم با هم روبوسی کردیم و عکس های دسته جمعی گرفتیم و گفت اگر من شهید شدم سلام من را به خانواده ام برسانید انگار می دانست که دیگر بر نمی گردد دوربینی را همراه خودش آورد و بچه ها گفتند برای چه دوربین آوردی گفت می خواهم چندتا عکس بگیرم تا یادگاری بماند . شب عملیات همه مضطرب و نگران بودند اما ایشان اصلاً نگران نبود و می خندید.

محمد محمدی- دوست و همرزم شهید : زمانی که با هم در منطقه بودیم سواد شهید از همه بیش تر بود  دو سه تا از دوستان به او گفتند برای شان وصیت نامه بنویسد  ایشان وقتی نوشتند به شوخی گفتند هر کس را که من وصیت نامه اش را نوشتم از این جا زنده بیرون نمی رود و شهید می شود . 


وصیت نامه

اسکن وصیتنامه درقسمت تصاویرموجودمی باشد


زندگی نامه

اسکن زندگینامه درقسمت تصاویرموجودمی باشد