*زندگی نامه شهید نورمحمد درويش محمودي كتهگز*
نام پدر: علي
من «صغری شریعتپور» و همسرم «نورمحمد درویش» در سال 58 با هم ازدواج كرديم و شش سال زندگي مشترك داشتيم. حاصل اين پیوند، دو فرزند به نامهاي «غلامعلي و آمنه» هستند.
نورمحمد رفتار خوبي با من داشت و در كارهاي خانه، ياريام ميكرد.
رفتارش با دیگران هم با گشادهروئی و احترام بود.
از سالهاي كودكياش چيزي به خاطر ندارم. همين قدر ميدانم كه در 5 تير 1330 در «كتهگز» زابل متولد شد. نام پدر و مادرش «علي و آمنه» بود. پدر و مادری زحمتش كه تمام تلاششان اين بود كه فرزندي با ايمان تربیت کنند.
نورمحمد دوران سربازياش را بين سالهاي 44 تا 46 گذراند.
او در زمان انقلاب، در پخش اعلاميه و حضور در راهپيمائيها شركت فعّال داشت.
با تشکیل بسيج، به عضویت پایگاه محل در آمد و خالصانه براي اين آب و خاك زحمت ميكشيد.
«نقي دهلري» که دوست نورمحمد است، از همسرم اینگونه ميگويد: «شب و روز در بسيج خدمت ميكرد. روزها كارگري ميكرد و شبها نگهباني ميداد. مطيع محض ولايت فقيه بود.»
با شروع جنگ تحميلي، نورمحمد دلش يكجا بند نبود. او نميتوانست در بهشهر بماند و دوستانش در جبهه باشند. از اینرو، در ابتداي جنگ سعي ميكرد در جبههها حضور داشته باشد. او از نيروهاي عملياتي، تكتيرانداز و راننده لشكر 25 کربلا بود. مدتی نیز محافظت از امام جمعه بهشهر را هم به عهده داشت.
نورمحمد در جبهه غریب، از جمله مریوان هم به خدمت پرداخت.
از 12 اسفند 1360 الی 62/1018، با عنوان بسيجي در مناطق مختلف جبهه انجام وظيفه كرد.
در 19 دی 62 عضو سپاه شد.
یك بار نیز از ناحيه كمر آسیب دید و مدتي در بيمارستان چمران اهواز بستري بود.
و سرانجام، نورمحمد در 65/12/12، طی عمليات كربلاي 5، در شلمچه بر اثر جراحات وارده بر بدن به فیض عظیم شهادت نائل آمد. پيكر پاكش نیز پس از تشييعي باشكوه، در گلزار شهداي «بهشت چهارده معصوم» روستای «زینوند» بهشهر به خاك سپرده شد.