*سیری از وصیت نامه شهید کاظم درزی به زبان خود شهید*
آنانی که دست تجاوز به میهن اسلامی ما دراز کردند و نشانه بگیریم، پدرم به من ببخشید که نتوانستم فرزند خوبی برای شما باشم و در بین شما باشم و به شما خدمت نمایم ولی ناچار بودم، باور کنید که تقصیری نداشتم که به این جای مقدسی آمدم خدا میداند که تقصیری نداشتم و مسئولیت شیعه بودم و عشق به حسین (ع) و در راه خدا، وادارم کرد که خود را شیعه بدانم و تسلیم معبود خود باشم، نمیتوانستم در محل بمانم و فکر زندگی خود باشم، نمیتوانستم باور کنم که برادرانم در جبهه عاشقانه جان ببازند و من فکر دین باشم که مسلمانم، ای امت شهید پرور، سعی کنید که در تربیت فرزندان خود و مسیر الهی آنان کوشا و به نحو احسن انجام دهید به طوری که ظهور آقا را آماده نماییم.
خواهران عزیز، تنها تلاش کوبنده شما و عهد و پیمان به خدا، حجاب با درک مفهوم اصلی و واقعی آن، آن را حفظ نمایید.
پدرم، من مالی نداشتم که به کسی وصیت کنم ولی به دو چیز سفارش میکنم:
1- به هیچ عنوان مراسم مرا پر خرج نکنید و در مراسمهای پرخرج شرکت ننمایید.
2- افرادی که معتقد به نظام نیستند و حتی بانوان بی حجاب به هیچ وجه در مراسم من شرکت ننمایند.
مادرم؛ کوه باش و مثل کوه استقامت کن و لحظه ای از یاد و نام خدا غافل نباش و در راه خدا بکوش که در این راه هرچه بکوشی کم است.
خانواده ام: من راهم کورکورانه نبود بلکه با آگاهانه بود و هدفی مشخص بدانید که وقتی به جبهه آمدم میدانستم که همه جیز برایم بدون نسبت و این الهام را از سرور آزادگان حسین (ع) آموختم.
مادرم: در صورتی میتوانید برایم گریه کنید که قطرات اشک شما ریشه منافقین را خشک نماید و قطرات اشکتان گویای این واقعیت باشد. ای عزیزان، گریهتان برای این نباشد که از بین شما رفتهام باید به خاطر دین باشد که خداوند ما را مورد عفو و بخشش قرار دهد زیرا امید آن دارم که با حسین (ع) محشور شوم.
خواهرم پیام خون شهیدان را که همان سرود و ندای الله اکبر و خمینی رهبر میباشد به گوش همهی مردم برسان.
خانواده ام؛ امکان دارد که اتفاقی صورت گیرد که جسدم به دست شما نرسد که در این صورت به یاد امام حسین (ع) و شهیدان کربلا باشید که جان خود و فرزندان را در راه اسلام و خدا داده است.
ای مردم، جزو آن دستهای نباشید که شب و روز به علت کمبود وسایل مورد نیاز به اسلام و امام توهین میکنند و هر کس این عمل را انجام میدهد سفارش کنید که این عمل را انجام ندهند و خجالت بکشند و دست بردارند از این نق زدنها و از این خون شهدا خجالت بکشند و دست بردارند از زندگی دو روزه دنیا و آخرت را بگیرید و بدانید که زندگی جاوادانه در آنجاست سخن از کسانی بگویم که بسیج را توهین میکنند که بسیج به خاطر پول به جبهه میرود بگویم ای از خدا بیخبران، بسیج که به خاطر پول به جبهه میرود اکنون پول را به خاطر جانش میخواهد، پس چگونه میتواند جانش را به خاطر پول دریافت نماید.
بار خدایا! ای عزیز شکستناپذیر تو خودت شاهد باش که هدف ما در این پیکار، جز اعتبار کلمه حق چیز دیگری نیست. یک تقاضا از دوستانم دارم هر چند که زبان چگونه گفتن آن را ندارم؛ هر شب جمعه بر مزارم بیایند و برایم فاتحه بخوانند. یاران اگر رفتم مرا یادی نمایید شب جمعه بر مزارم گرد آیید و بر آن فاتحه بخوانید. برادران انجمن اسلامی و حزبالله بابل نگذارید بعد از شهادتم اسلحهام در سرزمین خوزستان یا دیگر کربلای ایران ذوب شود، آن را بردارید و به دشمنان اسلام بفهمانید که هر کس شهید میشود و یا میمیرد و هدف او نمیمیرد و همیشه جاودان و پایدار است. مجدداً این نکته را میگویم که عضو انجمن اسلامی بوده و مخالفین و خائنین به انجمن اسلامی را خائن به اسلام میدانم و دوستانش را خدمتگزار به اسلام. در پایان از خدمت مردم شهیدپرور و برادران انجمن اسلامی میخواهم که فعالیتهای اسلامی خود را بیشتر ادامه داده و گوش به حرفهای خائنها ندهند.
والسلام علی من االتبع الهدی