.ای کسانیکه این نوشته را می شنوید، کمی به خود بیایید و ببینید که چه هستید و برای چه و از کجا به عالم خاکی آمده اید و به کجا خواهید رفت. آیا در این سرای فانی تا ابد ماندنی هستید؟ هرگز. همه رفتنی هستند. زود به خود بیایید زیرا اینجا محل عمل است و فردا محل حساب .
2. بدانید که همه انسانها در خسران و زیان هستند جز آنانکه عمل صالح انجام داده اند و اطاعت و عبادت خدا را کرده اند. دلهای خود را از جمیع اخلاق رذیله پاک کنید و دستور امام را اطاعت کنید. بطور کلی کارها، حرکات و سکنات خود را با تقوا آمیخته کنید.
3. از همه شما تقاضا دارم که اگر حقی بر گردن من دارید، مرا عفو کنید و برایم از خداوند آمرزش طلب کنید.
4. پدر بزرگوارم!... در موقع مشکلات شکیبایی داشته و خداوند را پیوسته شکرگذار باشید.
5. برادران عزیزم!  امیدوارم  شما که آغاز زندگی تان است، از همین جا تحصیل تقوا را آغاز کنید و در پی بدست آوردن کمال و معنویت باشید و از یک زندگی بی هدف و لاابالی سخت پرهیز کنید و سستی ها را بدور بیاندازید، از محرمات دوری کنید و قلب خود را صفا داده تا نور خدا در آن متجلی گردد.
6. با پیروی از چهارده معصوم و بدست وردن صفات آنها، راه شهیدان را ادامه داده و آرزوی آنها را برآورده سازی .
7. با عمل و علم پیش بروید، و با نفس خود مبارزه کرده و با مراقبت و محاسبه و تفکر صحیح نفس خود را بسازید.
8. شما خواهران ارجمندم! امیدوارم که خداوند به شما صبر و عفت زینبی عنایت کند.

اسکن وصيتنامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

محمد داغمه چی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

1342 ـ روستای زرزمه ـ بابل

3- نام و شغل پدر :

محمدعلی داغمه چی ـ دامدار

4- نام و شغل مادر:

سکینه داغمه چی ـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

7 فرزند ـ شهید فرزند دوم می باشد .

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

شهید در خانواده ای مذهبی متولد شدند .

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه – نام فرد آموزش دهنده ):

ــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ـــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

راهنمایی پاشا امیر

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

دبیرستان علامه ـ بابل ـ رشته بهداشت محیط

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ـــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ــــــــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل : ـــــــــــــ

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام داد

2- یگان اعزام کننده :

ارتش

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی :

آموزشی ـ مشهد از سال 61 تا 63

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ـــــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ـــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

شهید بسیار با محبت و مهربان بود و در برابر پدر و مادر بسیار فروتن بودند .

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ـــــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ـــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

تحول فکری شهید از امام (ره) بود.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

در راهپیمایی ها شرکت می نمود .

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

عضو بسیج بوند .

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

 در جبهه حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

61 ـ بابل ـ سپاه ـ کردستان

64 ـ بابل ـ سپاه ـ کردستان

65 ـ بابل ـ سپاه ـ فاو

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

26 ماه

4- مسئولیت در جبهه :

بسیجی

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

1/2/65 ـ فاو ـ انهدام سنگر

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

6/2/65 ـ گلزار شهدای کوهپایه سرا ـ بابل

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

برادر شهید : شهید هربار به جبهه می رفت حالت خاصی داشتند و خیلی ناراحتی نمی کردند ولی بار آخر حالتش طوری بود که مطمئن می شدی آخرین باری است که او را می بینی و دیگر بر نمی گردد . همه اعضا خانواده گریه می کردند وحتی شهید هم گریه می کرد انگار می دانست این بار رفتنش برگشت ندارد .

برادر شهید : شهید جنگ را جنگ حق و باطل می دانستند و با همین دید وارد جبهه شدند و کسب رضایت خدا را هدف خود قرار می دادند و راهش را حضور در جنگ و لبیک گفتن به ندای رهبری می دید. شهید به طور مداوم 2 سال در جبهه بودند و شهید شدند .

برادر شهید ـ دوست برادرم می گفت ما در عملیات بودیم و دشمن پاتک زیادی می زد و در خاک عراق بود که ما مستقر شدیم یک شب که آن ها پاتک شدید می زدند من و شهید چند نفر دیگر می خواستیم کمین برویم ولی در حین رفتن همه شهید شدند و ما دو نفر ماندیم من از شهید خواستم عقب نشینی کنیم ولی ایشان قبول نکرد و گفت دشمن امشب جلو می آید و همه گردان از بین می رود ما به هر نحوی شده باید آن ها را مشغول کنیم تا نیرو برسد و بالاخره تا صبح نیرو رسید و ما آن شب را به صبح رساندیم و بعد از آمدن نیرو به سنگر آمدیم در حال استراحت بودیم که خمپاره ای به سنگر خورد و سه نفر شهید و دو نفرزخمی شدیم . که شهید بزرگوار جزو آن سه نفر بودند .