نام پدر : نادر علی
تاریخ تولد :1347/05/17
تاریخ شهادت : 1366/01/20
محل شهادت : شلمچه

وصیت نامه

*توصیه نامه شهید قدمعلی خیرالله نسب*

به شما عزیزان توصیه می کنم که مطیع امر رهبر باشید و از روحانیون متعهد پیروی کنید. در دفاع از میهن از هیچ چیز دریغ نکنید که دفاع از میهن حکم دفاع از ناموس را دارد. نماز را اول وقت بجا آورید ودر انجام فرائض دینی بکوشید. با قرآن مانوس باشید چرا که انس با قرآن باعث هدایت می شود. از خواهرانم می خواهم که در حفظ حجاب خود نهایت کوشش را داشته باشند که حجاب آنان کوبنده تر از خون شهیدان است.


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1- نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

قدمعلی خیراله نسب

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

17/5/1347. روستای بابل پشت شهرستان بابلسر

3- نام و شغل پدر :

نادعلی - آزاد

4- نام و شغل مادر:

جان ننه نصرالهی- خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

دارای دو برادر- چهار خواهر- شهید فرزند سوم بود.

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

اقتصادی: وضعیت اقتصادی خوبی نداشتند.

اعتقادی: نمازش را هیچ گاه ترک نمی کرد و نمازش را سر وقت به جای می آورد، عاشق اهل بیت بود. اهل قرآن بود و تا جایی که می توانست به انجام واجبات و ترک محرمات پای بند بود. اهل مطالعه ی کتب مذهبی بود. در نماز جمعه و جماعت حضور پیدا می کرد.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ): ــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

مدرسه 22 بهمن روستای بابل پشت شهرستان بابلسر

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

مدرسه راهنمایی را در روستای احمدکلا شهرستان بابلسر سپری کرد.

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ـــــــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

بله، در کنار پدرش کار نجاری انجام می داد

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

تا مقطع دوم راهنمایی تحصیل کرد.

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ـــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :  

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ـــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ـــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

با پدر و مادر رفتاری مهربانانه و خوب داشت و با اعضای خانواده رفتاری گرم و صمیمی داشت.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ـــــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ـــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ـــــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

در تظاهرات شرکت می کرد و اعلامیه نیز پخش می کرد.

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

عضو بسیج بود و در بسیج شرکت می کرد، در جمع آوری کمک های نقدی و غیرنقدی مردم به جبهه کمک رسانی می کرد.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :  

در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

از تاریخ 7/5/65 الی 15/6/65 آموزشی را در پادگان آموزشی گهرباران ساری گذراند.

از تاریخ 15/12/65 الی 6/2/66 با عضویت بسیجی از سپاه بابلسر، لشکر 25 کربلا، گردان صاحب الزمان در منطقه ی جنوب حضور داشت.

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

یک ماه

4- مسئولیت در جبهه :

امدادگر

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

در تاریخ 20/1/66 در منطقه ی شلمچه بر اثر اصابت ترکش به فیض شهادت رسید.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

در تاریخ 23/1/66 تشییع شد و در گلزار شهدای روستای علی آباد شهرستان بابلسر دفن گردید.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

پدر شهید می گوید: یک روز که پسر کوچکم به سر کار نیامده بود به او گفتم: « چرا امروز سرکار نیامدی؟» گفت حوصله نداشت. شهید قدمعلی به او گفت: « تو نباید این طور با پدر صحبت کنی، او پدر ما است و باید احترام اش را حفظ کنیم.»

پدر شهید: زمانی که شهید می خواست به جبهه برود خواهرش از او پرسید کجا می روی؟ گفت: « می روم حمام. به داخل اتاق رفت و با خواهران و برادران روبوسی کرد و آماده ی رفتن شد. خواهرش دوباره از او پرسید کجا می روی که روبوسی کردی؟ گفت: « به حمام می روم و می آیم!» قدمعلی به پسر بزرگم که سرباز بود اطلاع داده بود که به جبهه می روم و اگر به شهادت رسیدم مرا کنار مادر دفن کنید.