شهید «نصرتالله خواسته»
نام پدر: حسن
در سال 1341، در روستای «کَنیم» از توابع بخش «چهاردانگه» ساری، در کاشانه «حسن و کلثوم» پا به عرصه هستی نهاد. حسن، شغل آزاد داشت و کلثوم، خانهدار بود.
دوران تحصیلات ابتدائی «نصرتالله»، در دبستان روستا سپری شد. سپس با اتمام مقطع راهنمائی در «کیاسر»، تحصیلاتش را در دبیرستان «صنعتی» ساری طی کرد. بعد از آن، به دانشگاه شاهرود راه یافت؛ اما در همان سال اول، از تحصیل منصرف شد.
در ایام انقلاب، اگرچه کمسنوسال بود، اما مدام در محل، سخنرانی میکرد: «پشتیبان ولایت فقیه باشید و هرگز انقلاب را فراموش نکنید!»
نصرتالله، در سال 1362 جامه پاسداری را به تن کرد و رهسپار میادین نبرد، از جمله اهواز و فاو شد.
مسئولیت بهداری و دفتر واحد اطلاعات ـ عملیات لشکر 25 کربلا، عمده فعالیتهای او در طول دوران خدمتش در جنگ بود.
«شیدالله» که پسرعموی او میباشد، نقل میکند: «شب قبل از رفتنش به جبهه، با هم بودیم. نصرتالله در دانشگاه شاهرود قبول شده بود. خیلی دلش میخواست درس بخواند، اما میگفت: اول به جبهه بروم، بعد میتوانم به دانشگاه بروم.»
زمان بیکاریاش، علاوه بر کمک به خانواده، با مطالعه روزنامه و نوشتن مقاله سپری میشد. او همچنین، در پشت جبهه به روشنگری جوانان میپرداخت و سعی در تشویق آنها به حضور در سنگر جهاد داشت.
«کلثوم ملکی»، بانوی عفیفهای بود که در سال 1364 با نصرتالله پیمان ازدواج بست.
نصرتالله، سرانجام در 15/5/1365 در فاو، به درجه رفیع شهادت نائل آمد و در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.