نام پدر : ابوالقاسم
تاریخ تولد :1343/06/2
تاریخ شهادت : 1360/10/12
محل شهادت : گیلان غرب

وصیت نامه

*وصیتنامه شهید صفرعلی اسدی *

بسم الله الرحمن الرحیم

این ملت با شهادت هیچکس عقب نمی نشیند اگر من ترور شوم، ملت و نهضت بزرگ ما زنده است. (امام خمینی)

خدایا چگونه زیستن را بما بیاموز چگونه مردن را خود خواهیم آموخت. (دکتر شریعتی)

هر کس در راه خدا از وطن خویش هجرت کند از آوارگی و غربت نیندیشد در زمین پهناور خدا بر روی آسایش و گشایش امور جایگاه بسیار خواهد یافت و هرگاه از خانه خویش و شهر خود برای هجرت بسوی خدا و رسول خدا و حفظ تمام ایمان و عقیده بیرون آید و در این سفر مرگ وی فرا رسد چنین کسی بخدا است و خدا پیوسته به بندگانش آموزنده و مهربان است نعمتی که خداوند این امت ارزانی داشته است همین جنگ با کفار است جمهوری اسلامی ایران که از احکام مترقی اسلام این آئین صلح و عدل و سعادت الهام می گیرد همواره خواهان صلح و برادری در بین مسلمین و ملل عالم می باشند و ما درعین حال هر تجاوزی را با قاطعیت پاسخ می گوییم و از حیثیت اسلام و مسلمین با همه توان خویش تا آخرین نفر و آخرین فشنگ خودمان دفاع می کنیم.

و جواب ما به آنان که به صلح و سازش می کنند چنین است اگر دو طایفه از اهل ایمان با هم جنگ برخیزند شما مومنان بین این دو صلح برقرار کنید اگر یک قوم به دیگری ظلم و تجاوز بکند با آن طایفه ظالم و تجاوزگر جنگ و جهاد برخیزند پیام من به پدر و مادر هر وقت جنازه من آمد مبادا داد و فریاد و گریه و اشک بریزید و من نمی خواهم چنین چیزی شود و فقط یک لحظه برای آخرین بار روی مرا ببیند و بعد بپوشانند دیگر انتظار نداشته باشید و این یکی از بزرگترین آرزوی من است ولی این یکی را اضافه می کنم که جنازه نیامده است.

وصیت نامه در تاریخ ماه محرم نوشته شده است.

 


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی:

1-نام و نام خانوادگی، نام مستعار:

صفر اسدی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

2/6/1342، شهرستان بهشهر ـ رستم کلا

3- نام و شغل پدر:

ابوالقاسم، کشاورز

4- نام و شغل مادر:

نرگس، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

هشت تا، چهارمین

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی:

در خانواده ای مذهبی و پیرو اهل بیت با اوضاع اقتصادی نسبتاً معمولی که از امرار معاش والدین در زمینهای کشاورزی و کسب روزی حلال تأمین می شد به رشد و شکوفایی رسید.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب،کلاس قرآن،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده):ــــــــــــــ

 

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــــ

 

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان:

مدرسه ابتدایی، شهید لطیفی (5 سال)

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی:

 مدرسه راهنمایی، شهید صحرایی (3 سال)

3- نام مدرسه، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان:

 مدرسه دبیرستان، شهید عباس زاده، (4 سال) (رشته حسابداری)

4- تحصیلات دانشگاهی، رشته و نام دانشگاه: ــــــــــــــ

 

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟چه کاری و چه مدت:

وی بعد از اتمام دروس و تکالیف مدرسه، به والدینش در کارهای کشاورزی و محیط خانه یاری می داد تا باری از دوش آنان بردارد.

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل:

عشق و علاقه به جهاد در راه خدا و دفع از میهن وی را از کسب علم و دانش بازداشت بسوی جبهه اعزام شد.

 

پ)سربازی:

1- خدمت سربازی:

محصل

2- یگان اعزام کننده: ــــــــــــــ

 

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی: ــــــــــــــ

 

ت) ازدواج:

1-وضعیت تاهل:

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج: ــــــــــــــ

 

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــــ

 

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

رابطه عاطفی و توأم با مهربانی با والدینش داشت. با آنها با احترام و عزت رفتار می کرد در تأمین معاش خانواده یار و یاور آنها بود تا بتواند باری از دوش آنان بردارد. مطیع حرفها و اوامر آنها بود.

 

ث)شغل شهید:

1- شغل رسمی و شغل فرعی:

محصل

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت: ــــــــــــــ

 

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــــــ

 

ج) فعالیت های انقلابی:

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند:

رهنمودهای امام خمینی (ره)، علاقه به روحانیت (آیت الله ایازی) گوش  جان سپردن به سخنرانیهای ایشان، مشاهده رشادتهای رزمندگان اسلام بر شخصیت وی تأثیر داشت و باعث تحول وی شد.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد، خانواده یا گروه اشاره دارد:

از خصوصیات و ویژگی های شهید که بر دیگران تأثیر داشت می توان به اخلاق نیکو، تلاش برای تأمین معاش خانواده، اهمیت به واجبات و ترک محرمات، عشق و علاقه به ائمه اطهار، توصیه دیگران به شرکت نماز جمعه و جماعت و حضور در مسجد، ولایت پذیری  و عشق و علاقه به امام خمینی (ره) و احساس مسئولیت در دفاع از کشور ذکر کرد.

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی:

با فراگیر شدن انقلاب اسلامی سنگر علم و مدرسه را رها می کرد و در تظاهرات همراه با مردم حزب الله شعارهای انقلابی سر می داد.

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه:

وی همچون قبل از انقلاب بعد از تشکیل نهاد مقدس بسیج فعالیت داشت. ضمن عضویت در تشویق جوانان برای رفتن به جبهه، جذب کمک های مردمی برای جبهه و شرکت در جلسات مذهبی شرکت فعال داشت.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت، با بیان اتفاق آورده شود: ــــــــــــــ

 

ح) سوابق جبهه:

1- حضور در جبهه:

 در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها، یگان اعزام کننده، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد:

وی یک بار در تاریخ، 12/8/60، از سپاه بهشهر با عضویت بسیجی لشکر 25 کربلا به منطقه عملیات غرب اعزام شد.

3- مجموع مدت حضور در جبهه:

 2 ماه    

4- مسئولیت در جبهه:

 تک تیرانداز

5- دفعات، مکان و نحوه ی مجروح شدن: ــــــــــــــ

 

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد: ــــــــــــــ

 

7- مکان، زمان، عملیات و نحوه‌‌ی شهادت:

در تاریخ، 12/10/60 در منطقه گیلانغرب به درجه شهادت نائل شد.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری:

در  سال1361 در گزار تکیه امام خمینی (ره) خاکسپاری شد.  

 

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره، ویژگی های شهید (توجه: حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد.)

در کالبد وجود او خصوصیات و ویژگیهایی نقش بسته بود و او را بعنوان یک انسان کامل معرفی می کرد. این خصوصیات عبارتند از: صبر و طاقت در سختیها و مشکلات زندگی، تواضع و فروتنی، خوش خلقی. همان طور که در این ویژگیها ممتاز بود ،در صحنه زندگی و جبهه هم ممتاز بود. او آنچنان نسبت به خانواده احساس مسئولیت می کرد که 2 ماه از مهر می گذشت وی در مزارع کشاورزی مشغول کار بود تا بتواند باری از دوش خانواده بردارد. در جبهه ها هم شجاعت و دلاوری از خود نشان می داد.  وی جبهه و جنگ را یک  غنیمت می دانست و اظهار می کرد آدمهای بد و خوب مشخص می شوند. دوستش ،فرامرز فرحی ضمن بیان مطالب و خاطره از شهید نقل می کند: «صفرعلی نترس و شجاع بود تا جایی که به تنهایی با نارنجک در منطقه ای صعب العبور برای خاموش کردن آتش کالیبر نزدیک سنگر شده و سنگر دشمن را منفجر می کند و در حین عملیات چند نفر را  نجات می داد.» او از خطر نمی ترسید. وی از افتادن وطن و اسلام به دست دشمن می هراسید و در نهایت جان پاکش را برای دفاع از ناموس و قرآن نثار کرد.