1 – شهادت عبارت است از قربانی شدن قهرمانانه در جنگ ها به دست دشمنان اسلام .
2 - .. شهادت مرگی نیست که دشمن ما بر مجاهدت تحمیل کند بلکه مرگ دلخواهی است که مجاهد با همه ی آگاهی و منطق و شعور و بیداری و بینایی خویش انتخاب می کند که این خود از فرهنگ و مکتب ما نشات گرفته است .
3 – شهادت ما یک درجه نیست . وسیله نیست , بلکه هدف است . اصالت است یک تکامل است یک مسئولیت بزرگی است .
4 – پدر و مادر عزیزم ! من با اجازه شما به مدرسه نوسازی (جبهه) رفتم و از شما می خواهم که همیشه این آیه شریفه را به یاد داشته باشید ( انا لله و انا الیه راجعون ) آنان که چون به حادثه سخت و ناگوار دچار شده اند صبوری پیش گرفته و گویند : ما از جانب خدا آمده و به سوی او رجعت خواهیم کرد .
5 – امت حزب الله ! ... در صحنه ها [  ] مواظب باشند و نگذارند که عده ای در لباس اسلام و انقلاب خواسته باشند به انقلاب اسلامی ما که خون هزاران شهید آبیاری شده ضربه بزنند .
6 - ... نگذارید که عده ای با بی حجابی خویش باعث از بین رفتن ایمان مردم مردم بشوند .
7 - ... قطره قطره خون شهدا به گردن شما حق دارد .
8 – اگر می خواهید در روز قیامت مورد شفاعت شهدا و ائمه قرار بگیرید , شما را به شهدای کربلا قسمتان می دهم , جلوی این بی حجابی ها را بگیرید

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

بابک خشکرود منصوری (صفرعلی)

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

1350 ـ گلیجان ـ تنکابن

3- نام و شغل پدر :

محمد ـ بازنشسته سپاه

4- نام و شغل مادر:

زهرا مهدی نزاد

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

5فرزند ـ سومین

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

اوضاع اقتصادی مطلوب- مذهبی

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه – نام فرد آموزش دهنده ):

ـــــــــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ـــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

دبستان شهید ولی خشکرود منصوری ـ خشکرود ـ تنکابن

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

شهید داود امین چورته ـ سلیمان آباد ـ تنکابن

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ـــــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ـــــــــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

دوم راهنمایی بودند به خاطر جنگ درس را رها کرد و وادر جبهه شدند .

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ـــــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ـــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ـــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ـــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ـــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

به خاطر محبوبیتش در خانواده در دل پدر علاقه اش نشسته بود و به مادر احترام زیادی می گذاشت.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ـــــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ـــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ـــــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

تنکابن ـ با توجه به سن کم ، در تظاهرات شرکت می کرد و عکس امام را پخش می کرد

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

از بدو تشکیل بسیج ـ بسیج فعال ـ نگهبانی شبانه ـ شرکت در مراسمات ، کمک در همه امور

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد : ـــــــــــــ

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ـــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه :

بسیج

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن :

یکبار اصابت ترکش به کتف چپ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد :

مهران

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

بانه ـ 9/2/1366 ـ عملیات کربلای 10 ـ اصابت ترکش به سینه و شکم

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

چند روز بعد از شهادت در مسجد حضرت ابوالفضل بالا خشکرود تنکابن به خاک سپرده شد.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

شهید ساکت ، کم حرف ، مهربان ،خوش زبان  و وقت شناسی بود.

خواهر شهید- معصومه می گوید : یکی از پاسداران بعد از شهادت برادرم به منزل پدرم آمد دقیقاً اسمش را یادم نیست فکر می کنم آقای حاتمیان برادر شهید حاتمیان بود یک خاطره از برادرم گفت که روزی برای جبهه کمک آوردند و یک ماشین وسیله خوراکی  و نوشیدنی و کمپوت  را باز کردند و بین بچه ها تقسیم کردند چند عدد کمپوت زیاد آمد و یکی از پاسدارها کمپوت  خودش را خورده بود و این کمپوت دوم اضافه در جعبه را برداشت  رفت باز کند شهید به او تذکر داد که برادر باز نکن ، این کمپوت مال بچه هاست و از او گرفت و داخل جعبه گذاشت که تو سهم خودت را خوردی طوری برخورد کرد آن برادر نیز ناراحت نشد و از او تشکر کرد که تو با آن سن و سال کم واقعاً به من درس عزت و شجاعت دادی من یک لحظه غافل شده بودم و حرص خوردن  مرا او واداشت که این عمل را انجام دهم

خواهر شهید- زینب می گوید: شهید در کلاس اول راهنمایی در مدرسه شهید داوود امین چورته مشغول تحصیل بودند که مسافت محل ما یعنی خشکرود تا روستای سلیمان آباد که محل تحصیل ایشان بود 3 کیلومتر راه بود و شهید هر روز از خانواده مبلغی ناچیزی برای کرایه ماشین و تغذیه دریافت می کرد با وجود  سن کمی که داشت  ولی از درک فهم بسیاری برخوردار بود ، به جای سوار شدن ماشین  این مسیر راه را پیاده رفت و آمد می کرد و برف و سرما و گرما را به جان می خرید و پولش را در قلک می ریخت بچه ها در مدرسه خوراکی می خوردند و او فقط آن ها را نگاه می کرد و پول  سهم تغذیه اش  را هم در قلک می ریخت وقتی پولهای قلک او به مبلغ زیادتری رسید . نامه ای به رزمندگان اسلام نوشت  که من این  پول را از خرج روزانه خود جمع کردم و برای شما فرستادم چون خودم سنم کم است  و نمی توانم  مثل شما در جبهه بجنگم این پول ها را می فرستم تا شما بتوانید مایحتاج خود را بخرید و یادم است که نامه ی ایشان را در نماز جمعه تنکابن خواندند و ایشان که در آن جا بود از شنیدن آن خیلی خوشحال شد . 

اسکن وصيت نامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد