نام پدر : حامد
تاریخ تولد :1342/11/01
تاریخ شهادت : 1364/11/25
محل شهادت : فاو

زندگی نامه

شهيد «نوروزعلي خادملو»

نام پدر: حامد

طلوعش در اول بهمن 1342، گرمابخش زندگي «حامد و ننه‌گل» ش؛ اولين ثمره زندگي زوجی متدین و زحمتکش در «گلوگاه»

نوروزعلی به‌خاطر عدم رضايت پدر، در سن نه سالگي، آن هم با وساطت بزرگان محل، راهي مدرسه شد. پسري باهوش كه عليرغم عدم بهرهمندي اعضاي خانواده از تحصيل، با اتكا به استعداد و توانمنديهايش، به كسب دانش پرداخت. او دانش‌آموز دبیرستان «حنیف‌نژاد» زادگاهش بود که به دلیل پذيرفته‌شدن در آزمون سپاه، ترك تحصيل كرد.

نوروزعلی كه قلبش آكنده از عشق و علاقه به اهل بيت(ع)، به ويژه حضرت سيدالشهدا بود، همواره در مراسم عزاداري هيئتهاي مذهبي شركت داشت.

تقيد و تعهدش به فرائض ديني، از همان سنين كم به گونهاي بود كه در ايام ماه مبارك رمضان، هنگام سحر بيدار ميشد و روزه ميگرفت.

در بیان خلق‌وخوی این فرزند نیک‌سیرت، همین بس که در خوش‌روئی و عطوفت، زبانزد بود. نسبت به والدین نیز، نهایت ادب و تواضع را به خرج می‌داد.

نوروزعلی که شروع انقلاب بهوسیله مردم را، دليل اصلي رهائي از ظلمت و پيشروي به سمت استقلال و آباداني كشور ميدانست، پيوسته با حضور در راهپيمائيهاي ضد رژيم و تكثير و توزيع اعلاميهها، انزجار خود را از اين حكومت استبدادي اعلام ميكرد.

خواهرش «طاهره»، از فعاليتهاي انقلابي برادرش این‌گونه ياد ميكند: «در يكي از شبهاي ماه محرم، در مسجد علوي گلوگاه، كه آيتالله غفاري مشغول سخنراني بود، مأموران ساواك سر رسيدند و بينشان درگيري ايجاد شد. نوروزعلي همچنين در راهپيمائي سال 57 در بندرگز هم حضور داشت؛ كه منجر به درگیری  با عمال حکومتی و شهادت چند تن از دوستانش شد.»

نوروزعلی از مخالفان سرسخت گروهكهاي منافق در كشور بود. از این‌رو، به مدت شش ماه جهت سرکوب تحرکات آنان ، در غائله آمل حضور یافت.

با شروع جنگ تحمیلی، او در  شانزده سالگي  از طريق سپاه گلوگاه، رهسپار جبهه نبرد با دشمن شد. يكبار نیز، در همین رزم جامه به  كامياران عزیمت کرد.

در 25 دی 1360 هم‌زمان با عضویت در سپاه، در واحد اطلاعات ـ عملیات مشغول به خدمت شد.

در 27 تیر 1362 به سمت انباردار واحد تدارکات سپاه بهشهر انتصاب یافت. یک‌سال بعد نیز، در واحد انتظامات سپاه گلوگاه به ادای تکلیف پرداخت.

دل‌جوئی از خانواده‌های شهدا و رسیدگی به مشکلات‌شان، از جمله فعالیت‌های نووزعلی در پشت جبهه محسوب می‌شود.

به اذعان خانواده، «نوروزعلی هر وقت به روزهای پایانی مرخصی نزدیک می‌شد، خوشحالی وصف‌ناپذیری در چهره‌اش به چشم می‌خورد. سر از پا نمی‌شناخت. گویی در این عالم نبود.»  

و سرانجام، او در 25/11/64  در منطقه عملياتي فاو، در حالي كه تيري پهلويش را نشانه گرفته بود، به لقاي حق پيوست. پيكر پاك این عزیز، اگرچه به مدت يكماه مفقود بود، اما در نهايت، توسط پدرش شناسائي، و در روز تشييع، همراه همرزم شهيدش «سيدعلي صدري»، تا گلزار شهداي «سفيدچاه» گلوگاه بدرقه شد. جایی که این روزها تنها میعادگاه همسرش «شهناز خادملو» و یادگارانش «رضا و زینب» است.

و اینک روایتی از خانم خادملو؛ «به خاطر حضورش در جبهه، همه مسئولیت زندگی با من بود؛ اما اکثر اوقات که مشغول رسیدگی به بچه‌ها بودم، او لباس‌هایش را می‌شست و در نظافت خانه کمکم می‌کرد. علاوه بر آن، از من می‌خواست که حجابم را رعایت کنم و در همه فعالیت‌های اجتماعی و علمی حضوری فعال داشته باشم؛ چرا که معتقد بود نقش زن در تصمیمات جامعه سرنوشت‌ساز است.» 


وصیت نامه

*وصیت نامه شهید نوروزعلی خادملو*

 

بسم الله الرحمن الرحیم

« و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون»

کسانی را که در راه خدا کشته شده اند مرده مپندارید بلکه آنان زده اند و در پیش خدایشان روزی می خورند.

با سلام و درود فراوان به امام زمان (عج) و نایب بر حق ایشان و سلام به تمامی خانواده های معظم شهدا. بنده حقیر گنه کار تصمیم بر این گرفتم که وصیت نامه ای از خود به جای بگذارم. البته این ششمین بار است که وصیت نامه می نویسم. انشاالله که این آخرین وصیت نامه بنده گناه کار باشد.

تمامی مردم باید روزی به جهان آخرت برگردند و نتیجه اعمال دنیوی خود را پس بدهند. خداوند تمام اینها را به علل مختلفی مورد آزمایش قرار می دهد. چه بسا آنهایی که عاشقانه کوشش می کنند تا در آزمایش الهی خداوند منان مورد قبول درگاهش قرار گیرند. خدایا ما را از یاران با وفا و مخلص درگاهت قرار بده، خداوند انشاء ا... ما را از یاران با وفای خود قرار بدهد.

ما ملت ایران! باید توجه کنیم الان موقعی است که نباید به این انقلاب الهی و سرنوشت ساز پشت کنیم و باید تا پای جان به این انقلاب و امام وفادار باشیم. این انقلاب ثمره خونهای هزاران شهید به خون غلطیده است. ما باید با تمام وجود خالصانه ادامه دهندگان راه شهدا باشیم. الان نباید گول منافقین و ضد انقلابیون را بخوریم باید با مشت گره کرده بر دهان این کور دلها بزنیم تا نفسی نکشند. خداوند تمامی اینها را ذلیل و خوار گرداند و ریشه اینها را از صحنه روزگار محو کند.

بنده حقیر چند کلمه ای به عنوان وصیت می گویم:

1- ای ملت حزب ا...! امام را تنها نگذارید و به امام عزیز پشت نکنید و همیشه او را یاری کنید و برای یاران با وفای امام عزیز دعا کنید.

2- از خط اصیل امام و روحانیت اصیل در خط امام جدا نشوید.

3- در تشییع جنازه اینجانب اصلا حاضر نیستم منافقین و بی تفاوتها، ضد انقلابیون شرکت نمایند. باید برادران حزب الهی همیشه جلوی فساد و منکرات را بگیرند و جرات نفس کشیدن به این کور دلها ندهند. از برادران بسیار عزیزم که بنده مدیون آنها هستم عاجزانه می خواهم که درتشییع جنازه ام نظارت کامل داشته باشند. از پدر عزیزم می خواهم که تحت تاثیر هیچ جناحی واقع نشود فقط و فقط خط اصیل امام عزیز که همان خط ولایت فقیه است باشند.

بنده راهی را که انتخاب کرده بودم با خدای خودم عهد بسته بودم که تا جان دارم در راه او ثابت قدم باشم. انشاء الله.

و از خواهران و برادرانم! می خواهم که راه امام عزیز را ادامه بدهند و از خط اصیل ولایت فقیه جدا نباشند و همیشه الگوی جامعه باشند و از پدرم می خواهم نکند خدای نکرده شیطان گولش بزند. باید الگوی جامعه باشد و مردم از آنها عبرت بگیرند. در آخر از تمام فامیلها و دوستان طلب مغفرت می کنم.

 

التماس دعا

نوروزعلی خادملو

18/11/64 در منطقه جنوب