1 – دشمنان اسلام ! ..راهی که من وامثال من انتخاب کردیم کورکرانه نبود بلکه ما راه را عاشقانه انتخاب کردیم .
2 - ... راهمان راه صراط مستقیم است .
3 – برادران و خواهران ! ... اگر تا به حال تکانی نخوردیم از همین حالا تصمیم بگیریم برای حفظ آبروی اسلام جهاد کنیم .
4 – ای جوانان ! ... خدا را مد نظر قرار داده و همواره او را حاضر و ناظر بر اعمال خود قرار دهید تا شیطان از شما دوری کند .
5 – قرآن تکلیف می کند که هر مسلمان برای یاری دین مبین اسلام , باید همیشه در صحنه حاضر باشد .
6 - ... یکی از شرایط حزب اللهی بودن , وحدت و برادری است . باهم متحد شوید تا کسی نتواند در شما رسوخ کند .
7 - ... ابعاد و همبستگی شما همواره اهداف شوم عمّال شرق و غرب (منافق) را خنثی خواهد کرد .
8 – از این آیه شریف اطاعت کنید که می فرماید : و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا .
9 – براستی خواهرم ! حجاب تو کوبنده تر از خون من است .
10 – برادران و خواهران را دعوت می کنم به تقوای الهی و سفارش میکنم به حفظ حجاب اسلامی .

اسکن وصيت نامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

شهریار حیدری

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

31/4/1349  ـ شهسوار ـ تنکابن

3- نام و شغل پدر :

نورالدین ـ آزاد

4- نام و شغل مادر:

کبری  شریف نیا ـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

8فرزند ـ هشتمین

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

مذهبی ـ از لحاظ اقتصادی در سطح متوسط داشتند   

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه – نام فرد آموزش دهنده ):

ـــــــــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان : ــــــــــ

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

شهید حاجی نوری

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ــــــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

تا سوم راهنمایی خواندن و بعد به جبهه رفته و در آن جا شهید شدند .

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ): ــــــــــ

به پدر و مادر محبت می کردند و در کارها به آن ها کمک می کردند .

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

تنکابن ـ در راهپیمایی و تظاهرات شرکت می کرد .

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

عضو فعال پایگاه بودند ـ تبلیغ و پخش کتاب های شهید مطهری

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد : ــــــــــ

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه :

بسیج

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن :

یکبار از ناحیه سر ترکش خورد و گوشش را از دست داد .

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

شلمچه ـ 4/3/67 ـ اصابت ترکش به سر و صورت و سینه

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

17/11/75 ـ گلزار شهدای تنکابن

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

شهید آرام ، با وقار ، عاشق نماز ، مهربان ، مومن، شجاع ، دلسوز بود.

خواهر شهید- شهربانو می گوید : با توجه به این که ترکش در سر داشتند در بیمارستان شهید رجایی بستری بودند ولی هر کس به ملاقات ایشان می رفت از جای خود بلند می شدند و به دیگران احترام می گذاشتند با توجه به آن اوضاع و احوال

مادر شهید می گوید : ایشان مجروح شده بود و 40 روز در بیمارستان تهران بستری بودند و کسی از ایشان خبر  نداشت تا این که برادر ایشان  متوجه می شوند و ایشان را به بیمارستان تنکابن منتقل می کنند و در بیمارستان بستری بودند و در حالت بیماری بودند که متوجه می شوند شهید جعفر امینی را دارند تشییع می کنند از بستر بیماری بلند می شود و دکترها نتوانستند مانع او شوند و شهید را تا میدان شیرودی تشییع می نماید.