نام پدر : باقر
تاریخ تولد :1348/01/02
تاریخ شهادت : 1367/04/04
محل شهادت : جزیره مجنون

وصیت نامه

*توصیه نامه شهید رضاعلی حیاتی*

 

به شما عزیزان توصیه می کنم به والدین خود احترام بگذارید تا فرزندان تان نیز به شما احترام بگذارند. از ولی فقیه تبعیت کنید تا دچار انحراف از مسیر حق نشوید. در نماز جمعه که میعادگاه نمازگزاران مومن است حضور پیدا کنید.به دیدار خانواده شهدا بروید تا احساس تنهایی نکنند.  همچنین به خواهران توصیه می کنم حجاب خود را رعایت کنند؛ چراکه حجاب به زن هیبت و وقار می بخشد و او را شایسته ی احترام می کند.                                                                                                   


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1- نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

رضاعلی حیاتی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

2/1/1348، روستای کنیم، بخش چهاردانگه، شهرستان ساری

3- نام و شغل پدر :

باقر، کشاورز

4- نام و شغل مادر:

آمنه رضی، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

ـــــــــــ، فرزند سوم

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

در خانواده ای مقید و مذهبی رشد و نمو یافت. در مراسمات دینی و مساجد حضور داشت. اوضاع اقتصادی آن ها از طریق کشاورزی تامین می شد.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ): ـــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ـــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

دبستان دولتی داور روستای کنیم شهرستان ساری

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

مدرسه راهنمایی در روستای کیاسر

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ـــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

بله، در کارهای کشاورزی به خانواده کمک می کرد.

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

مقطع اول راهنمایی به خاطر مشکلات اقتصادی و کمک به پدرش در کارهای کشاورزی کسب علم را رها کرد.

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام داد

2- یگان اعزام کننده : ـــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی :

از تاریخ 1/1/67 تا 4/4/67 در منطقه جزیره مجنون با مسئولیت تیربارچی در حال انجام خدمت سربازی بود که به شهادت رسید.

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ـــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ـــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

به پدر و مادرش علاقه زیادی داشت و به آن ها احترام می گذاشت. فردی صبور و با محبت بود. اهل کمک به پدر و مادرش بود.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ـــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ـــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

قبل از انقلاب سن و سالی برای فعالیت سیاسی نداشت.

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

عضو بسیج بود و در فعالیت هایش حضور داشت.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد : ـــــــــــ

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ـــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه : تیربارچی

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

مورخ 4/4/67 در عملیات پدافندی در محل جزایر مجنون در اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

6 ماه بعد از شهادت سال 67 در گلزار شهدای روستای کنیم بخش چهاردانگه شهرستان ساری به خاک سپرده شد.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

پدر شهید- می گوید: در شجاعت، صبر و استقامت ، صداقت و امانتداری و اخلاق در عمل زبانزد بود. اگر پنج تومان به او پول می دادم به مدرسه می رفت باز همین پنج تومان را به خانه می آورد. خیلی دلسوز و مهربان بود غذا را می برد لب جاده می نشست به راننده ها و مسافر غذا می داد. همیشه مشغول کار بود. یار وی تیلر بود و سر زمین کار می کرد.حتی برای گاوها علوفه تهیه می کرد. هیچ وقت بیکار نبود. دنبال تفریح و استراحت نبود. بچه ای مهربان و دلسوز بود و به کارهای مردم رسیدگی می کرد.چون پسرعموهایش در جبهه بودند، کارهای خانه عمویش را هم رسیدگی می کرد.

خاطر بنده قبل از خدمت سربازی ایشان می باشد این که روزها برای هیزم به جنگل می رفتیم و رضاعلی آدم شوخ، خوش رفتار دوست داشتنی بود. دوست داشت همیشه در کنار هم باشیم حتی شب ما در منزل ما یا او با هم می خوابیدیم اگریک شب هم دیگر را نمی دیدم بسیار دلواپس می شد. بسیار با ایمان و با خوا بود. همیشه دوست داشت کارهای خیر انجام دهد. یک روز ماشین در روستا واژگون شد .من و ایشان تا بردن ماشین به مدت یک شب در آن نگهبانی دادیم. فردای آن روز صاحب ماشین آمد و می خواست مبلغ ده هزار تومان به عنوان مزد به ما بدهد .رضاعلی قبول نکرد و گفت: من برای رضای خدا این یک شب را پیش ماشین شما ماندم و مزدش را از خدا می خواهم.