شهید «سیدرسول حسینی حاجیآبادی»
نام پدر: میرابراهیم
پنج روز از مرداد 1348 گذشته بود که در روستای «حاجیآباد»، خداوند به «ابراهیم و سیّدهآمنه» پسری داد که نامش را «رسول» گذاشتند.
رسول تنها تا مقطع پنجم ابتدائی را گذراند و سپس به گفته پدرش، به علت مشکلات مالی و عدم توانایی در پرداخت هزینه مدرسه، از ادامه تحصیل، باز ماند. اما بعد از آن، کمککار پدر شد.
به گفته خواهرش «فضّه»، سید رسول به مادرمان بسیار علاقمند بود. برای همین فوت مادر موجب شد که او بسیار غمگین شود.
او عضو پایگاه مقاومت بود و اولینبار در سن شانزده سالگی، از طرف بسیج ساری برای آموزش، به «گهرباران» رفت.
او که از طرف بسیج، به مدت سه ماه به کردستان اعزام شده بود، مأموریتش تمدید شد؛ اما برای یکی، دو روز، اسیر کردها شده بود، که توانست فرار کند.
همواره میگفت: «ما باید به جبهه برویم تا این زورگوها را بیرون کنیم.»
او در سال 1365، جامه پاسداری را به تن کرد و به عضویت سپاه در آمد.
سید رسول همچنین، برای مدتی مسئول مخابرات پاسگاه اورامانات در محور دزلی مریوان بود.
اما عاقبت، سیدرسول در 4/3/1367 در منطقه شلمچه، در اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و در سال 1375، بهوسیله گروه تفحص شناسایی گشت. سپس با تشییع با شکوهی، در گلزار حاجیآباد به خاک سپرده شد.